امام خامنه ای: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست

* بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *

فیس بوک توییتر پینترست لینکدین تلگرام
امام خامنه ای: شهادت مرگ تاجرانه است
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
ورود / عضویت

ورودایجاد یک حساب کاربری

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
لیست علاقه مندی ها
0 آیتم / ۰ تومان
منو
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
0 آیتم / ۰ تومان
دسته بندی محصولات
  • کتب شهدا دفاع مقدس

    همه کتب شهدا ....

    کتب شهدا گمنام

    ابراهیم هادی 1

    ابراهیم هادی 2

    شاهرخ

    خدای خوب ابراهیم

    مهمان خدا

    راز کانال کمیل

    کتب شهدا ترور

    او یک ملت بود

    تا کوچه های آسمان

    آقا مجتبی

    از برف تا برف

    سردار دلها

    در کمین گلسرخ

    حاج قاسم 1

    مرد

    متولد ماه مارس 

    کتب شهدا  مدافع حرم

    ملاقات در ملکوت

    حجت خدا

    قصه دلبری

    یادت باشد

    پسرک فلافل فروش

    در مکتب مصطفی

    فاطمیون

    برای زِین أب

    مجید بربری

    کتب شهدا انقلاب

    طیب

    سفیر بیداری

    حبیب خدا

    کتب شهدا دفاع مقدس

    بر فراز آسمان

    عارفانه

    بیا مشهد

    نخل سوخته

    علی بی خیال

    مسافر کربلا

  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما
خانهشهدا ترور آقا مجتبی
محصول قبلی
فیض حضور
فیض حضور ۱۲,۰۰۰ تومان ۹,۶۰۰ تومان
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
آسمان زیر خاک
آسمان زیر خاک ۵,۵۰۰ تومان ۴,۴۰۰ تومان
-20%
آقا مجتبی
آقا مجتبی
آقا مجتبی
شهید-هاشمی
برای بزرگنمایی کلیک کنید

آقا مجتبی

۷,۵۰۰ تومان ۶,۰۰۰ تومان

آقا مجتبی — خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی

 

فرمانده ستاد عملیاتی فدائیان اسلام

مشخصات شهید سید مجتبی هاشمی

*نام و نام خانوادگی: سید مجتبی هاشمی

*نام پدر: سید مصطفی

*محل تولد : تهران

*تاریخ ولادت:  ۱۳۱۹/۰۸/۱۳

*تاریخ شهادت :  ۱۳۶۴/۰۲/۲۸

*محل شهادت: محل کار، تهران، خیابان وحدت اسلامی

*نحوه شهادت: ترور به دست منافقین کوردل مجاهدین خلق

*مدت عمر: ۴۵ سال

*محل مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا تهران

*قطعه و ردیف و شماره : ۲۴-۷۶-۲۷

*کتاب مربوط به این شهید: آقا مجتبی

 

آقا مجتبی — خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی

سید-مجتبی-هاشمی

سيد مجتبی هاشمی سیزدهم آبان ماه 1319 در محله شاپور تهران (وحدت اسلامی فعلی) و در خانواده ای متدین با وضع مالی متوسط به دنیا آمد. پدرش سید مصطفی و مادرش زهرا نام داشت. او پس از گذراندن دوران تحصيلات متوسطه به ارتش پيوست و به دليل اندام ورزيده و قدرت بدنی قابل توجهی كه داشت، عضو نيروهای ويژه «كلاه سبزها» شد.  اما پس از مدتی با مشاهده جو حاكم بر ارتش و آگاهی بيشتر از ماهيت رژيم طاغوت از ارتش شاهنشاهی خارج و به كار آزاد مشغول شد. سال ۱۳۵۵ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و چهار دختر شد.

سال ۵۷ به عضویت کمیته استقبال امام درآمد و در آن استقبال تاریخی شرکت نمود. طی ۱۰ روز دهه فجر، در محل کار خود که یک مغازه لباس فروشی بود به فروش اقلامی که در انقلاب نایاب شده بود، با قیمتی به مراتب پایین‌تر از بهای حقیقی آن اقدام نمود. ضمن اینکه خود نیز با حضور در میادین مبارزه رودر روی بقایای رژیم پهلوی، تمام توان خود را صرف پیروزی نهضت اسلامی نمود. و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن، او به سرعت نیروهای انقلابی و پر شور منطقه ۹ را سازماندهی کرده و کمیته انقلاب اسلامی منطقه ۹ را تشکیل داد.

سید مجتبی، به همراه عده‌ای از دوستان و همرزمانش به صورت داوطلبانه و مستقل عازم جنوب کشور شد و اولین نیروی انتظامی نامنظم برای مقابله با تهاجمان بعثیون در آبادان و خرمشهر را به‌وجود آورد، که به گروه “فداییان اسلام” معروف شد.

شهید-سید-مجتبی-هاشمی

او و خانواده‌اش بارها از طرف مجاهدین خلق، تهدید به مرگ شده بودند. او بعد از مدتی از جبهه‌ها برگشت و مغازه لباس‌فروشی‌اش را دوباره دایر کرد. هاشمی، در زمانی که در “عملیات ثامن‌الائمه” یا شکست حصر آبادان حضور داشت مورد هدف چندین عملیات تروریستی ناکام از سوی مجاهدین خلق قرار گرفت. بعد از پخش اعلامیه‌هایی که در آن نام سید مجتبی و چند تن دیگر از اعضای فداییان اسلام به نام افرادی که توسط مجاهدین خلق اعدام خواهند شد، ذکر شده بود. عاقبت در آستانه ماه رمضان سال ۱۳۶۴ه.ش سید مجتبی هاشمی، از پشت سر هدف گلوله تیم‌های ترور مجاهدین خلق قرار گرفت و به مقام رفیع شهادت نائل آمد.

وصیت نامه شهید مجتبی هاشمی

بسمه تعالی

امیدوارم که خداوند گناهانم را مورد بخشش قرار دهد. از کلیه کسانی که به طریقی دینی به آنها دارم طلب مغفرت می‌کنم. خواهش می‌کنم مرا ببخشید تا خدای مهربان هم شما را ببخشد.

کسانی که به من دینی دارند، همه آنها را می‌بخشم، امید که خدای قادر متعال همه آنها را بیامرزد. از پدر و مادر عزیزم حلالیت

می‌طلبم و همسر و فرزندانم را به شما می‌سپارم. امید که آنان را در جهت دین مبین اسلام به رهبری امام تشویق کنید.

از همسر و فرزندانم که نتوانستم بیش از این وسیله آسایش‌شان را فراهم نمایم، طلب بخشش می‌کنم.

از خواهران و برادرانم حلالیت می‌طلبم. توصیه من به شما عزیزان این است که «خدا را فراموش نکنید».

 

مزار شهید سید مجتبی هاشمی

مزار-شهید-سید-مجتبی

 

سخن امام‌خمینی (ره) در مورد شهید والامقام سید مجتبی هاشمی

سلام مرا به آقای سید مجتبی هاشمی برسانید و بگویید از آقایان وصف زحمات و رشادت‌های شما را بارها شنیده‌ام ، خلوص شما و همه رزمندگان در حال نبرد با متجاوزین برای من که شماها را فرزند خود می‌دانم ،باعث مباهات و افتخار است و بنده همه رزمندگان اسلام را دعا می‌کنم.

امام‌خمینی (ره)

سخن رهبر انقلاب در مورد شهید سید مجتبی هاشم

سید مجتبی آن روزها در خرمشهر و آبادان برای خودش حال‌وهوایی داشت .

مقام معظم رهبری

بهمن‌ماه ۱۳۷۷

تصویر کمتر دیده شده شهید مصطفی چمران در کنار شهید سید مجتبی هاشمی

شهید-هاشمی-و-شهید-چمران

موجود در انبار

افزودن به علاقه مندی ها loading
اضافه شد! مشاهده لیست علاقه مندی ها
محصول از قبل به علاقه مندی ها اضافه شده! مشاهده لیست علاقه مندی ها
افزودن به علاقه مندی
شناسه محصول: KST10005 دسته: شهدا ترور برچسب: آقا مجتبی, ترور, خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی, ستاد عملیاتی فدائیان اسلام
  • توضیحات
  • توضیحات تکمیلی
  • نظرات (0)
  • ارسال و حمل و نقل
توضیحات

آقا مجتبی — خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی

کتاب “آقا مجتبی” خاطرات شهیدی است اهل تهران قدیم و اخلاق لوتی منش. قبل از انقلاب اسلامی از فعالان مبارزه علیه رژیم شاه بود و دوران جنگ نیز با مجاهدت های فراوان در حفظ میهن و ناموس و جان مردم تلاش های زیادی داشت.

بلند شو نماز بخون

محمد تهرانی

هنوز خرمشهر سقوط نکرده بود و ما در خرمشهر مشغول نبرد با عراقی‌ها بودیم . البته چون در خیابان‌ها نمی‌توانستیم تردد کنیم ،.دیوار حیاط خانه‌ها را سوراخ کرده و به این صورت خانه‌ها با هم ارتباط داشتند.و ما می‌توانستیم از این خانه به خانه دیگر برویم. آقا مجتبی

در یکی از همین روزها داخل خانه بودیم.که آقا به من گفت : “محمد نمازت رو خوندی؟”.گفتم: “آقا ، تو این‌ هاگیر واگیر وسط این بمباران چطوری نماز بخونم!.خدا هم توی این وضعیت از ما نماز نمی‌خواد.” گفت : “این حرفا چیه می‌زنی ؟ بلند شو نماز بخوان.که اگر طوریت بشه، شهید از دنیا رفته باشی.”.گفتم : ” مگه قراره اتفاقی بیفته که این‌طور دل ما رو خالی می‌کنی ؟.تازشم اگه من الان شروع کردم نماز خوندن و وسط نماز طوریم بشه،.چیکار باید بکنم ؟” گفت : ” تو بلند شو نمازت روبخوان هیچ مسئله‌ای پیش نمیاد، خیالت راحت”.

نماز را شروع کردم و رکعت اول و رکعت دوم ،توی قنوت رکعت دوم بودم.که خمپاره‌ای جلوی چشمم درست خورد وسط حیاط. دیوار شیشه‌ای که آنجا بود شکست.و شاید ۵۰۰ هزار تکه شد. آقا سریع آمد و نگاهی به شیشه کرد.و نگاهی به من و بعد گفت : “دیدی بهت گفتم هیچ اتفاقی برات نمی‌افته.، اینم سندش.” بعد نمی‌دانم چرا گریه‌اش گرفت و سریع قامت بست و رو به نمازخواندن کرد.

اذا جاء نصرالله و الفتح

سید محمود صندوقچه

تقریباً اوایل آبان ۱۳۵۹ بود که خبر دادند آبادان در محاصره کامل قرار گرفته،.به‌همین‌منظور جلسه‌ای اضطراری در مقر ژاندارمری آبادان برگزار شد . تمامی فرماندهان نظامی منطقه ، از جمله آقا سید در جلسه حضور داشتند. در آن جلسه یکی از فرماندهان ارتش عنوان کرد.: همان‌طور که همه مستحضرید آبادان در حال حاضر در محاصره کامل قرار گرفته.و ما الان در محاصره عراقی‌ها هستیم . طبق برآوردهایی که انجام دادیم ،هیچ راه نجاتی وجود ندارد و همه راه‌ها بسته‌است .به نیروهای خودتون ابلاغ کنید آخرین فشنگ را برای کشتن خودشان کنار بگذارند تا زنده به دست دشمن نیفتند. مجتبی هاشمی

با گفتن این حرف ، چهره آقا برافروخته شد؛.لذا اجازه گرفت و از جا بلند شد . ابتدا سوره فتح را بلندبلند خواند . بعد با حالتی منقلب گفت وعده خدا حق است.و فتح الهی نزدیک . خودکشی هم در اسلام حرام است. ما به‌جای این‌که آخرین گلوله را برای کشتن خودمان کنار بگذاریم،.آن را برای به درک واصل کردن دشمن قرار می‌دهیم.و با چنگ‌ و دندان از میهن دفاع کرده و می‌جنگیم. آقا مجتبی

سید محمود صندوقچه

تا این جملات از لسان مبارک آقا زده شد حضار همگی تکبیر گفتند.و فضای جلسه ازاین‌رو به آن رو شد . جو ناامیدی و یأس قبلی ، جایش را به امید و حماسه و ایثار داد.

سپس هماهنگی‌های لازم برای هدایت نیروها انجام شد . با تقاضای نیرویی که انجام شد ، انبوهی از مردم به جبهه‌ها آمدند.و با عزمی راسخ آماده یورش به دشمن شدیم .

دشمن از رودخانه بهمنشیر عبور کرده و به آبادان رسیده بود. وقتی به جاده خسروآباد رسیدیم ، سینه‌خیز خود را به نخلستان رساندیم . آن شب با فرماندهی شهید هاشمی،.پس‌از جنگی تن‌به‌تن داخل نخلستان، موفق شدیم.عراقی‌ها را به آن طرف بهمنشیر عقب بزنیم .

شهید سید مجتبی هاشمی

چرا دروغ می‌گی

داوود نارنجی نژاد

بعد از عملیات ۱۷ آذر خبرنگاری از خبرگزاری پارس آمده بود تا از منطقه گزارش تهیه کند . به دلیل خستگی رمق نداشتم و گوشه ای افتاده بودم. اما صدای خبرنگار را می‌شنیدم که مشغول مصاحبه بود . کسی که مصاحبه می‌کرد ، از نیروهای وفادار به بنی‌صدر بود. او تمامی اتفاقات و پیروزی‌هایی که توسط فدائیان انجام‌ شده بود.را به نیروهای بنی‌صدر نسبت می‌داد و می‌گفت ما ال کردیم و بل کردیم و اینجا را گرفتیم و اینقدر عراقی کشتیم و این تعداد را اسیر کردیم ؛ همین‌طور پشت سرم از شجاعت‌ها و فتوحات نیروهای بنی‌صدر می‌گفت. مجتبی هاشمی

بااینکه حال خوبی نداشتم اما دیگر نتوانستم طاقت بیاورم . بلند شدم و رفتم به خبرنگار گفتم : آقا صبر کن ، این داره دروغ می‌گه .اصلا وقتی ما اینجا عملیات کردیم اینا اینجا نبودند، ما توقع نداریم اسم مارو توی بوغ و کرنا کنند ، اما دیگه نمی‌تونیم ببینیم که اینها از راه برسند و عملیات را بنفع خودشون ضبط کنند . این بابا داره دروغ می‌گه.

داوود نارنجی نژاد

آقا وقتی دید من سر و صدا می‌کنم.گفت : ول‌شون کن ، چیزی نمی‌خواد بگی . اما نمی‌توانستم ساکت بمانم . به خبرنگار گفتم : این عملیات توسط فدائیان اسلام در آذر انجام شد.و چند نفر از نیروهای با ارزشمون توی این عملیات شهید شدند .

وقتی این را گفتم ، آقا جلو آمد و او را صدا زد و گفت :اگه تو راست می‌گی ، بگو ببینم.جنازه عراقی‌ها رو چی‌کار کردین ؟.گفت : نمی‌دونم ، خبر ندارم. آقا دست یکی از جنازه‌های عراقی را از خاک کشید بیرون.و با نشان دادن آن گفت : تو که اینقدر آسمون و ریسمون کردی،.چطور نمی‌دونی چه بلایی سر جنازه ی عراقی‌ها اومده ؟ برای چی دروغ می‌گی ؟.خبرنگار پارس وقتی آقا دست جنازه عراقی را از خاک بیرون کشید فوراً یک عکس گرفت.و گفت : ممنون همین اندازه کفایت کرد.و من فهمیدم کی راست می‌گه ، کی دروغ .

مجتبی هاشمی کشته شد

داوود نارنجی نژادسال ۱۳۶۴ اعلامیه‌هایی بدون امضا پخش می‌شد.و در آن با بردن اسم من و آقاسیدو غنچه اعلام‌شده بود.که کی‌خواهند این سه نفر را بکشند.

یادم هست صبح که از خانه می‌آمدم بیرون تا به اداره بروم،.ماشینی سورمه‌ای دنبالم می‌آمد. هر روز می‌آمد و دیگر برایم عادی شده بود تا اینکه یک روز نیامد . وقتی دیدم از ماشین خبری نیست،.در حین راه رفتن ، به زیر یک ماشین جستم و اوضاع را برانداز کردم. دیدم ماشین گشت کلانتری آن‌جا حضور دارد. با دیدن ماشین گشت، از زیر ماشین بیرون آمدم و رفتم سرکار. درست همان روز خبر شهادت آقا را شنیدم.

آقا مغازه بوتیک داشت ولی مدتی تغییر شغل داد به میوه فروشی . طول نکشید که دوباره همان بوتیک فروشی را راه انداخت. درحال بستن مغازه‌اش در کنار آقای راسخ و زارع بوده که خانمی از راه می‌رسد.و درخواست لباس عروس می‌کند. آقا دوباره مغازه را باز می‌کنند.و به اتفاق آن زن و دو نفر دیگر وارد مغازه می‌شود. چند لحظه‌ای از رفتن آن‌ها به داخل مغازه نمی‌گذرد.که صدای رگبار گلوله به گوش رسیده.و آن سه نفر سریعاً از مغازه بیرون آمده و فرار می‌کنند.

مجتبی هاشمی کشته شد

وقتی آقای راسخ و زارع وارد مغازه می‌شوند،.با پیکر نیمه‌جان آقا روبرو می‌شوند که نقش زمین شده بود. به هر ترتیبی بود او را به بیمارستان می‌رسانند.اما آقا در بیمارستان به شهادت می‌رسند .

بعد از شهادتش ، تا مدت‌ها در مورد شهادت او.و این‌ که آیا ضاربان شهید هاشمی از منافقین بودند.یا دلایل شخصی پشت این ترور بوده، حرف و حدیث‌های زیادی بود؛.تا اینکه چندی پیش ، برنامه مستندی از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.که به وسیله دوربین‌مخفی از تبادل اطلاعات منافقین کوردل.با نیروهای بعثی صدام فیلم‌برداری شده بود.و در آن، منافقین خبر شهادت آقا مجتبی را توسط نیروهای خودشان به نماینده‌های بعثی اعلام کردند.و گفتند : امروز نیروهای ما مجتبی هاشمی از نیروهای کمیته.و حزب اللهی را با گلوله کشتند .

توضیحات تکمیلی
وزن0.135 kg
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آقا مجتبی” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال و حمل و نقل

محصولات مشابه

-20%تمام شد
نبرد سید جابر
بستن

نبرد سید جابر

۶۰,۰۰۰ تومان ۴۸,۰۰۰ تومان

نبرد سید جابر --- اردیبشهت تا تیر 1361  به روایت سردار سرلشگر شهید حاج قاسم سلیمانی

کتاب دوم از مجموعه « روزی روزگاری قاسم سلیمانی ، با عنوان "نبرد سیدجابر" اینک در دسترس دوستداران سردار سرلشکر سلیمانی است . این کتاب دوره ای از فرماندهی وی بر تیپ تارالله را روایت می کند که تیپ را برای حضور در عملیات بیت المقدس او دوکوهه به دارخوین و سپس حمیدیه آورد و در نبردی سخت و نابرابر در جبهه کرخه کور لشکرهای ۵ مکانیزه و ۶ زرهی دشمن را زمین گیر کرد تا قرارگاه های فتح و نصر ، فارغ از رویارویی با تانک های این دو لشکر قدرتمند ، از کارون عبور کنند.

همچنین شرح می دهد که رزمندگان تیپ تارالله چگونه تحت امری ، در آوردگاه کوشک ، تانک های عراقی را به آتش کشیدند . پایه و اساس این کتاب نیز استاد ، مدارک و نوارهای مرکز استاد و تحقیقات سپاه و تاریخ شفاهی سردار حاج قاسم سلیمانی و فرماندهان و رزمندگان حاضر در خطوط پدافندی و عملیات ها است .

سخنرانی-سردار-حاج-قاسم-سلیمانی-نبرد-سید-جابر

در قسمتی از کتاب سخنان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده تیپ ثارالله ثبت شده که با هم می خوانیم:

سلیمانی در پایان سخنانش باز هم تأکید کرد : « افرادی که خسته شده اند می توانند مدتی مرخصی بگیرند و بعد از استراحت برگردند.

وی گفت:

« واقعا اگر خسته شده اید ، من خدا شاهد است توی تیپ ، خودتون می دونید ، که نه مسئله فرمانده تیپی است و نه اصلا هیچ فرقی نمی کند چه من چه شما چه اون. همه باهم دوست هستیم ، برادر هستیم ، رفیق هستیم ، هیچ وقت ، نه الحمدلله در من این مسئله هست ، غرور هست که بگم « نخیر » به غرور به خودم بگم : من از همه بالاترم ، من فرمانده تیپ هستم ، من اله هستم . نه خودم را در این حد می بینم ، به این کارها را می کنم ، الحمد لله هیچ مسئله ای نیست .

آقا ، برادر عزيز ، من خسته شدم ، احتیاج به استراحت دارم ؛ ولی هیچ وقت توجیه غیرشرعی خودتون را نکنید، یک موقع می بینی انسان می خواهد یک عملی انجام بدهد ، هی خودش را توجیه می کند و می خواهد به یک شکلی خودش را راضی کند وانسان دو نفس است و در انسان همیشه دو چیز باهم به اصطلاح متضاد است : یکی میگه « نه » ، یکی می گه « درست است . » یکی می گه : نه درست نیست یکی میکشد به طرف شیطان ، یکی می کشه به طرف خد ا . همیشه تا اون حد اعلا که برسیم اینها هستند .

یعنی انسان باید خودش موقعی که یک تصمیم گرفتیم خدای خودش را در نظر بگیرد . بگه « آقا ، واقعاً من خسته شدم » و من قبول میکنم . راستش را بگه . چون واقعاً بیشتر کار کردید . خیلی زحمت کشیدید . پیاده روی کردید . شب و روز فشار روتون بیشتر از همه بود و خسته شدید . این را قبول دارم ، حتی اگر دیوانه هم باشید این را حق بهتون می دهم ولی باید بگید « من یک هفته ، دو هفته ، ده روز می روم مرخصی ، برمی گردم . » بگویید که « آقا ، من تجربه کسب کردم . این همه تجربه می دونم تا کس دیگه مثل من بشه یک سال طول می کشد با وضعیت این جنگ . » درست است ؟ « می رویم آقا برمی گردیم . حالا چند روز دیگه می خواهید عملیات انجام بدهید . اگر به این عملیات نمی رسم ، برای عملیات بعدی می رسم . »

رمضان راجی امیرحسینی و افرادش بعد از شنیدن سخنان سلیمانی در منطقه ماندند . به تدریج عده ای از نفرات واحد اطلاعات و عملیات به مرخصی رفتند . کمی قبل از آغاز عملیات رمضان تمام این افراد خود را به تیپ ثارالله معرفی کردند . راجی چند روز بعد ، در یک سانحه اتومبیل به شدت صدمه دید . جواد رزم حسینی جای وی را گرفت . افراد جدیدی هم چون حسين يوسف الهی (الهیه) ، اکبر شجره ، حمید نصری " و خليل الله زحمت کش " ، به واحد اطلاعات پیوستند تا رزمندگان تیپ ثارالله را برای حضور قدرتمند در عملیات رمضان یاری کنند .

افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%تمام شد
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
بستن

سردار دلها

۱۵,۰۰۰ تومان ۱۲,۰۰۰ تومان

#کتاب سردار دلها _ #زندگی نامه و خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی

این کتاب زندگی نامه و خاطرات شهید همراه خاطرات خود گفته ی شهید از خود و دوستان شهیدش است .

تفاوت این کتاب با آثار مشابه یکپارچگی مطالب با هدف واحد بیان ویزگی های شخصیتی در کنار بیان زندگی نامه و استفاده از مطالب دیگر در کنار خاطرات است.

در این کتاب می خوانیم:

- بیوگرافی داستانی حاج قاسم سلیمانی - خاطرات خود گفته سردار دل ها از دوران دفاع مقدس و فرماندهان آن - دوران مبارزه با داعش و فرماندهی شهید سلیمانی در عراق و سوریه - مساله جنگ ۳۳ روزه و صحبت های امام خامنه ای درباره جنگ و نقش و خاطرات سردار در آن - صحبت های امام خامنه ای درباره شخصیت سردار دل ها - نظر سیاسیون درباره حاج قاسم سلیمانی - نامه های تسلیت به مناسبت شهادت سردار دل ها - صحبت های دختر شهید سلیمانی و نامه دختر شهید تهرانی مقدم به دختر شهید سلیمانی - دیدار امام خامنه ای با مردم قم و صحبت های ایشان درباره شهید قاسم سلیمانی
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%تمام شد
خاتم سلیمانی
بستن

خاتم سلیمانی

۲۰,۰۰۰ تومان ۱۶,۰۰۰ تومان

کتاب خاتم سلیمانی --- بیانات مقام معظم رهبری

در کتاب حاضر تمام عباراتی که در «» آمده از بیانات مقام معظم رهبری است.

متن پیام حضرت آیت الله خامنه‌ای به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ملت عزیز ایران!

سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیبه شهیدان، روح مطهر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند. سالها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدانهای مبارزه با شیاطین و اشرار عالم، و سالها آرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او به دست شقی‌ترین آحاد بشر بر زمین ریخت.

این شهادت بزرگ را به پیشگاه حضرت بقیةالله ارواحنا فداه و به روح مطهر خود او تبریک و به ملت ایران تسلیت عرض میکنم. او نمونه‌ی برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود، او همه‌ی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید.

شهادت پاداش تلاش بی‌وقفه‌ی او در همه‌ی این سالیان بود. با رفتن او به حول و قوه‌ی الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثه‌ی دیشب آلودند.

شهید سلیمانی چهره‌ی بین‌المللی مقاومت است و همه‌ی دلبستگان مقاومت خونخواه اویند. همه‌ی دوستان -و نیز همه‌ی دشمنان- بدانند خط جهاد و مقاومت با انگیزه‌ی مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است. فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامه مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌تر خواهد کرد.

ملت ایران یاد و نام شهید عالی مقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای همراه او بویژه مجاهد بزرگ جهان اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس را بزرگ خواهد داشت و اینجانب سه روز عزای عمومی در کشور اعلام میکنم و به همسر گرامی و فرزندان عزیز و دیگر بستگان ایشان تبریک و تسلیت می‌گویم.

سیّدعلی خامنه‌ای

۱۳ دی ماه ۱۳۹8

افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%تمام شد
او یک ملت بود
بستن

او یک ملت بود

۱۸,۰۰۰ تومان ۱۴,۴۰۰ تومان
او یک ملت بود  خاطراتی از شهید سید محمد حسینی بهشتی -- او یک ملت بود  خاطراتی از شهید سید محمد حسینی بهشتی او یک ملت بود  خاطراتی از شهید سید محمد حسینی بهشتی -- او یک ملت بود  خاطراتی از شهید سید محمد حسینی بهشتی او یک ملت بود  خاطراتی از شهید سید محمد حسینی بهشتی -- او یک ملت بود  خاطراتی از شهید سید محمد حسینی بهشتی
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%
تنها زیر باران
بستن

تنها زیر باران

۶۰,۰۰۰ تومان ۴۸,۰۰۰ تومان

تنها زیر باران --- روایت زندگی شهید مهدی زین الدین

فرمانده گردان 412 لشکر 17 علی‌ ابن ابیطالب

مشخصات شهید مهدی زین الدین

*نام و نام خانوادگی: مهدی زین الدین

*نام پدر : عبدالرزاق

*محل تولد : تهران

*تاریخ ولادت: ۱۳۳۸/۰۷/۰۱

*تاریخ شهادت : ۱۳۶۳/۰۸/۲۲

*محل شهادت: جاده بانه - پیرانشهر

*نحوه شهادت:  توسط گروهک های تروریست

*مدت عمر: ۲۵ سـال

*محل مزار : گلزار شهدای علی بن جعفر قم

*کتاب مربوط به این شهید: تنها زیر باران ، از برف تا برف

 

تنها زیر باران --- روایت زندگی شهید مهدی زین الدین

متن وصیت نامه شهید مهدی زین الدین

بسمه تعالی

اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(ع) است. هیچ کس نمی‌تواند پاسداری از اسلام کند در حالی که ایمان و یقین به اباعبدالله‌الحسین(ع) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه‌های پیکار می‌رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان(عج) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(ع) است. من تکلیف می‌کنم شما «رزمندگان» را به وظیفه عمل کردن و حسین‌وار زندگی کردن.

در زمان غیبت کبری به کسی «منتظر» گفته می‌شود و کسی می‌تواند زندگی کند که منتظر باشد، منتظر شهادت، منتظر ظهور امام زمان(عج). خداوند امروز از ما همت، اراده و شهادت‌طلبی می‌خواهد. در این وصیت نامه فقط مقدار بدهکاریها و بستانکاریها را جهت مشخص شدن برای بازماندگان و پیگیری آنها می نویسم،به انضمام مسائل شرعی دیگر.

1- مسائل شرعی:

الف)نماز: به نظرم نمی آید بدهکار باشم.ولی مواقعی از اوان ممکن است صحیح نخوانده باشم،لذا یکسال نماز ضروری است خوانده شود.

ب)روزه:تعداد190روزه قرض دام وتنوانستم بگیرم.

ج)خمس:سی و پنج هزار ریال به دفتر آیت الله پسندیده بدهکار هست.

د)حق الناس:وای از آتش جهنم و عالم برزخ،خداوند عالم بصیراست.

2- مادیات

الف:بدهکاریها:

1- مبلغ شش هزار تومان معادل شصت هزار ریال به طرح و عملیات ستاد مرکزی بدهکارم،البته قبض دویست هزار ریال است،ولی ازاین مبلغ شصت هزار ریال بدهی بنده است.

2-وام یک میلیون ریالی از ستاد منطقه 1گرفته ام که ماهانه بیشتر ازهزار ریال باید بدهم، از این مبلغ هزار و هفتصد و پنجاه تومان حق مسکن را سپاه می دهد و دویست و پنجاه تومان از حقوقم کسر نمایند.

3-پنجهزار ریال به آقای مهجور (ستاد لشگر) پول نقد بدهکارم و پرداخت شد توسط در گاهی.

ب – بستانکاریها:

1-مبلغ هفتاد و پنج هزار ریال رهن منزل که به آقای رحمانی توفیقی جهت منزل مسکونه داده بودم و طلبکارم.این منزل را بمدت یکسال اجاره نمودم. باتفاق های رحمان توفیقی که ما در طبقه بالا و رحمان در طبقه پایین زندگی می کردند و ظاهرا شهیدحسن باقری از طریق آقای استادان منزل را از شخصی بنام معاضدی(صاحب اصلی خونه)اجاره کرده بودند،ولی نامبرده یکسال است که مبلغ فوق را مستردننموده است.

2- مقداری پول هم که مبلغ آن را نمیدانم (یادم نیست)نزد پدرم داشته‌ام و مقداری هم مجددا اگر به پدرم داده‌ام جهت بدهی‌ها

پدرم برای خانه‌ای که خریده بود تا با آن زندگی کنیم ولی خانه متعلق به پدرم می‌باشد و من فقط مبلغ فوق ویکصد هزار تومان وام مندرج در بند2. بدهکاریها ره از مبلغ نهصد و سی هزار تومان وجه بابت خانه مسکونی که پدرم خریده بوده است را داده‌ام که در صورت مرگ من و فروش خانه مستدعی است.باقیمانده وام را به سپاه برگردانده و طلبکاری من از پدرم رابه همسر و فرزندم بدهید و باقیمانده پول خانه هم طبیعتا به پدرم میرسد.مطلب دیگری به ذهنم نمی‌رسد و اگر کسی مراجعه کرد با توجه به وصییت من اقدام نمایید.

مهدی زین الدین

مزار شهید مهدی زین الدین

مزار-شهید-مهدی-زین-الدین

رهبر معظم انقلاب بر مزار فرمانده 25 ساله

رهبر-انقلاب-بر-مزار-شهید
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%تمام شد
خنده های رفیق
بستن

خنده های رفیق

۴۵,۰۰۰ تومان ۳۶,۰۰۰ تومان

# کتاب "خنده های رفیق"   با الهام از خاطرات سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس

چند روزی مانده بود تا عملیات. قاسم زیر نور کم سوی فانوس سنگر، کالک را زیر و رو می کرد. یوسف کنار ینشسته بود و زیرچشمی می پاییدش. قاسم یکدفعه سر برداشت و رو به یوسف گفت: «پاشو یوسف! . . . » یوسف دقیق تر شد.

- پاشو همین الان با جمال، فرمانده گروهان ها و دسته هاتونو وردارین ببرین تا منطقه رو ببینن. که شب عملیات چشم و گوش بسته نباشن. بعد هم همه رو مسلح کنین.

یوسف بدون یک کلمه حرف، سریع از جا پرید و پتوی جلوی سنگر رو زد کنار و تو تاریکی شب گم شد. همان شب، سه ، چهار تا گروه به نوبت رفتند و تو محورهای مختلف منطقه سر و گوشی آب دادند و برگشتند.

یوسف هر گروه را که می فرستاد شناسایی، خودش هم همراهشان می رفت. یا با آن ها وارد خط می شد یا می نشست گوشه ای و مشغول دعا و نماز می شد تا برگردند. آن ها باید معبرهایی که نیروهای خودی رابه خط مقدم دشمن می رساندند شناسایی می کردند.

# کتاب "خنده های رفیق"   با الهام از خاطرات سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس

جاهایی باید سرکشی می شدند که دست دشمن بودند. دشمن در آن ها سنگر داشت. مین کاشته بود و برای گیرانداختن نیروهای شناسایی، از چپ و راست کمین گذاشته بود. منطقه پر بود از خاکریزهای کوچک. تانک های عراقی پشت خاکریزها صف کشیده بودند. لا به لای تانک ها هم نیروهای پیاده اول می زدند.

شب عملیات، نیروها باید می رفتند تا خاکریز آخر. بعد از آن جاکنده می شدند و وارد کانال می شدند که ما آبیاری زمین های کشاورزی بود. عمقش زیاد نبود و دو طرفش سیم خاردار داشت. یوسف برای کانال اسمگذاشته بود. بهش می گفت کانال تانک. یک تانک عراقی آرپی جی خورده بود و از روی کانال کج شده بود توی آن.

آخرِ کانال چند شاخه می شد. که از هر کدام می رفتی، قشنگ پشت خاکریز اصلی دشمن در می آمدی. عملیات باید از همین کانال های چند شاخه شروع می شد. کارِ شناسایی چند شب ادامه داشت. یک شب قاسم هم آمد تو سنگر تا یوسف با بچه ها برگشتند. آن شبف آن ها کلی الوار از خط عراقی ها با خودشان آورده بودند. جان می داد برای محکم کردن سنگرها. هنوز مانده به عملیات، قاسم شروع کرد به فرستادن نیروهای رزمنده به خط پدافندی. هنوز هیچ کس اسلحه نداشت. نه نیروهای شناسایی، نه نیروهای عملیاتی. خط خلوت بود. کندن سنگر را بهانه کرد تا آن ها را بفرستد جلو که گوش شان با صدای شلیک توپ و تانک آشنا بشود.

رزمنده ها قبل از عملیات تو خط کاری نداشتند. بعضی ها سنگرها را مرتب می کردند و بعضی هو تو رودخانه کرخه کور آبتنی می کردند. بعضی هم مهمانی راه انداختند.

افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%
ذوالفقار
بستن

ذوالفقار

۴۵,۰۰۰ تومان ۳۶,۰۰۰ تومان

#کتاب "ذوالفقار"  برش هایی از زندگی شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی

سلیمانی به شدت تحت تأثیر شهادت همرزمانش قرار گرفته و این اتفاق را سخت ترین لحظه برای خود می داند. وی در توصیف این امر بیان می کند:

« سخت ترین لحظه ها برای کسانی که مسئولیتی در جنگ داشتند، لحظه ای بود که همرزمان یا دوستان آنان به شهادت می رسیدند و این امر وقتی شدت بیشتری می یافت که آن شهید به عنوان پایه و ستونی برای جنگ مطرح بود. بعضی مواقع، شهادت یکی از فرماندهان به اندازه شهادت یک گردان در من اثر می گذاشت. شهید حاج یونس زنگی آبادی از این گونه افراد بود که امید لشکر ثارالله محسوب می شد. او همیشه مشتاق سخت ترین کارها در جبهه بود.»

کتاب "ذوالفقار"  برش هایی از زندگی شفاهی شهید حاج قاسم سلیمانی

بعد از جنگ، سلیمانی فرمانده سپاه هفتم صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه) و سپس مجددا فرمانده لشکر مکانیزه ۴۱ ثارالله بود. لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی سلیمانی درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی کشور هدایت می شدند. در سال ۱۳۷۹ حضرت آیت الله خامنه ای. سلیمانی را به تهران فراخواند و مسئولیت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به او سپرد.

وی اینک فرمانده نیروی قدس سپاه است.
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%تمام شد
سلوک در مکتب سلیمانی
بستن

سلوک در مکتب سلیمانی

۳۷,۰۰۰ تومان ۲۹,۶۰۰ تومان

سلوک در مکتب سلیمانی

کتاب پیش رو ترکیبی از ادبیات عاطفی- احساسی ، عقلی ۔ ادراکی و عرفانی اشراقی است که جنبه حال و قال دارد . نوشته ای که در حالات و روحیات متنوع با روح و رویکردهای متکثر تحت عناوینی لباس تشخص یافت.

سردار شهید سلیمانی ، آن مرد آسمانی به گونه ای زیست که تبدیل به مکتب شد تا مردی تمام ناشدنی در امتداد تاریخی تحول آفرین باشد ، اوباما کاردارد ، زنده است ، زنده تر از همیشه . اگر طالب فهم وشهود ، درک و دریافت سردار دلها هستیم ، باید به زندگی سردار راه یافته و او را نیز به درون زندگی خود آوریم ، با او مشابهت و مشاکلت پیدا کنیم و این تنها با معجزه عشق عقلانی و عقل عاشقانه ممکن خواهد بود . گزاره « شهیدسلیمانی » قدرتمندتر از سردارسلیمانی » و قدرت نرم پویا و پایدار جامعه اسلامی و انقلابی است . او تا ابد جاودانه مانده و درسایه شجره طیبه « جهاد في سبيل الله » برای همه اعصار و امصار اسوہ حسنه مقاومت و امنیت است . راز ارتقای وجودی و فرمول زیست سلیمانی « اتصال به ولایت » بود . او از باب « ولايت فقيه » وارد مدينه ولایت معصوم ( ع ) و شهر امامت شد ، به فتوحات غیبی رسید و فاتح دلها گشت و در فرجام کار از جام ولایت شراب شهادت و شهد شهود نوشید .

افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
بهترین قیمت

بهترین قیمت

بالاترین کیفیت

بالاترین کیفیت

پرداخت امن

پرداخت امن

پشتیبانی سریع

پشتیبانی سریع

تحویل اکسپرس

تحویل اکسپرس

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیس بوک توییتر اینستاگرام یوتیوب پینترست

همراه با ما

اتاق خبر سایت ما

فروش در سایت ما

فرصت‌های شغلی

تماس با سایت ما

درباره سایت ما

خدمات مشتریان

پاسخ به پرسش‌های متداول

رویه‌های بازگرداندن کالا

شرایط استفاده

حریم خصوصی

گزارش باگ

راهنمای خرید از سایت ما

نحوه ثبت سفارش

رویه ارسال سفارش

شیوه‌های پرداخت

هفت روز هفته ، ۲۴ ساعت شبانه‌روز پاسخگو هستیم    شماره تماس :  09354642245       آدرس ایمیل :   info@shohadabook.ir

بسم رب الشهداء و الصديقين

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل االله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا بحمدلله و ان شاءالله در راه پاسداری خون شهیدان از اولین آن حضرت هابیل علیه السلام ، خون پاک ارباب بی کفنمان حسین بن علی علیه السلام و تک تک انسان های پاکی که در راه امام زمانشان حضرت مهدی عجل لله تعالی فرجه الشریف  علیه اسلام به شهادت رسیدند ایجاد گردید. فروشگاه اینترنتی  کتاب شهدا با تقسیم بندی عناوین کتاب شهدا ، از قبیل شهدا تاریخ ، شهدا انقلاب ، شهدا دفاع مقدس ، شهدا مدافع حرم ، شهدا گمنام ، شهدا ترور ، شهدا ماموریت ، شهدا زن ، شهدا آزاده ، شهدا جانباز ، شهدا امربه معروف تشکیل شده است که عاشقان کتب شهدا می توانند کتاب مورد نظر را از فروشگاه انتخاب ، مختصری از خاطرات ، عکسها ، فیلم و ... کتاب شهید مورد نظر مشاهده درصورت علاقه مندی درخواست خرید را انجام و بعد از پرداخت وجه به شکل اینترنتی و ثبت آدرس دقیق پستی ، کتاب را تحویل بگیرند. لازم بذکر است بعلت گستردگی کتب شهدا و حساسیت در ثبت خاطرات شهدا در اوایل کار از کتب کمتری بهره می بریم که ان شاءالله به دعای مادر شهدا ، زهرای بتول سلام الله علیها بر توانمان اضافه و کتب بیشتری را بارگزاری خواهیم نمود . لذا ثبت انتقادات و پیشنهادات در بهتر شدن  فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا راه گشاه خواهد بود .  التماس دعا

استفاده از مطالب فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا چون برای زنده نگه داشتن فرهنگ ایثار و شهادت می باشد ، کاملا" آزاد بوده و از نظر شرعی مشکلی ندارد . التماس دعا

فروشگاه
علاقه مندی
0 آیتم سبد خرید
حساب کاربری
خانه
  • منو
  • دسته بندی ها
  • کتب شهدا دفاع مقدس
  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما

سبد خرید

بستن
بازگشت به بالا