امام خامنه ای: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست

* بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *

فیس بوک توییتر پینترست لینکدین تلگرام
امام خامنه ای: شهادت مرگ تاجرانه است
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
ورود / عضویت

ورودایجاد یک حساب کاربری

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
لیست علاقه مندی ها
0 آیتم / ۰ تومان
منو
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
0 آیتم / ۰ تومان
دسته بندی محصولات
  • کتب شهدا دفاع مقدس

    همه کتب شهدا ....

    کتب شهدا گمنام

    ابراهیم هادی 1

    ابراهیم هادی 2

    شاهرخ

    خدای خوب ابراهیم

    مهمان خدا

    راز کانال کمیل

    کتب شهدا ترور

    او یک ملت بود

    تا کوچه های آسمان

    آقا مجتبی

    از برف تا برف

    سردار دلها

    در کمین گلسرخ

    حاج قاسم 1

    مرد

    متولد ماه مارس 

    کتب شهدا  مدافع حرم

    ملاقات در ملکوت

    حجت خدا

    قصه دلبری

    یادت باشد

    پسرک فلافل فروش

    در مکتب مصطفی

    فاطمیون

    برای زِین أب

    مجید بربری

    کتب شهدا انقلاب

    طیب

    سفیر بیداری

    حبیب خدا

    کتب شهدا دفاع مقدس

    بر فراز آسمان

    عارفانه

    بیا مشهد

    نخل سوخته

    علی بی خیال

    مسافر کربلا

  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما
خانهشهدا ترور سردار دلها
محصول قبلی
شهید محمدرضا دهقان امیری
یک روز بعد از حیرانی ۶۰,۰۰۰ تومان ۴۸,۰۰۰ تومان
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
حسین پسر غلامحسین
حسین پسر غلامحسین ۴۶,۰۰۰ تومان ۴۰,۴۸۰ تومان
-20%تمام شد
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
برای بزرگنمایی کلیک کنید

سردار دلها

۱۵,۰۰۰ تومان ۱۲,۰۰۰ تومان

#کتاب سردار دلها _ #زندگی نامه و خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی

این کتاب زندگی نامه و خاطرات شهید همراه خاطرات خود گفته ی شهید از خود و دوستان شهیدش است .

تفاوت این کتاب با آثار مشابه یکپارچگی مطالب با هدف واحد بیان ویزگی های شخصیتی در کنار بیان زندگی نامه و استفاده از مطالب دیگر در کنار خاطرات است.

در این کتاب می خوانیم:

– بیوگرافی داستانی حاج قاسم سلیمانی
– خاطرات خود گفته سردار دل ها از دوران دفاع مقدس و فرماندهان آن
– دوران مبارزه با داعش و فرماندهی شهید سلیمانی در عراق و سوریه
– مساله جنگ ۳۳ روزه و صحبت های امام خامنه ای درباره جنگ و نقش و خاطرات سردار در آن
– صحبت های امام خامنه ای درباره شخصیت سردار دل ها
– نظر سیاسیون درباره حاج قاسم سلیمانی
– نامه های تسلیت به مناسبت شهادت سردار دل ها
– صحبت های دختر شهید سلیمانی و نامه دختر شهید تهرانی مقدم به دختر شهید سلیمانی
– دیدار امام خامنه ای با مردم قم و صحبت های ایشان درباره شهید قاسم سلیمانی

در انبار موجود نمی باشد

افزودن به علاقه مندی ها loading
اضافه شد! مشاهده لیست علاقه مندی ها
محصول از قبل به علاقه مندی ها اضافه شده! مشاهده لیست علاقه مندی ها
افزودن به علاقه مندی
شناسه محصول: KST10010 دسته: شهدا ترور, کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برچسب: ترور, تشییع پیکر, روایت تشییع پیکر سپهبد شهید قاسم سلیمانی, روایت تشییع پیکر شهید قاسم سلیمانی, زندگی نامه و خاطرات, سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی, سردار دلها, سردار شهید سلیمانی, شهید ترور, شهید سلیمانی, کتاب سردار دلها
  • توضیحات
  • توضیحات تکمیلی
  • نظرات (0)
  • ارسال و حمل و نقل
توضیحات

# کتاب سردار دلها #زندگی نامه و خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی

پیشگفتار

روایت تشییع پیکر سپهبد شهید قاسم سلیمانی

سردار دلها! امروز هیچ مدرسه ای و دانشگاهی در تهران تعطیل نبود. امروز تمام دانش آموان همراه با معلمان و تمام دانشجویان.با اساتیدشان در جلوی درب دانشگاه حاضر شدند. تا با معلمی دیگر که خود را.سرباز این نظام و انقلاب می نامید، بیشتر عهد اخوت و همراهی ببندند. و از او درس ایستادگی، همدلی، صبر، وفاداری،.تصرف قلوب، محرومیت زدایی، آزادی و آزادگی را یاد بگیرند.

معلم این کلاس درس بزرگ سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی است.

متولد مارس

معلمی که رهرو راه حقیت بوده و هست.و تا ابد نامش و راهش ادامه دارد. معلمی که تا بود در همه جا بود.؛ در اوایل انقلاب، در جنگ، در سیل یا هر بلای طبیعی.که گریبان گیر مردم محروم می شد، در جایی که فریاد مظلوم شنیده می شد، در راه آزادی، در فتنه، یا در برابر داعش! کجا نبودی؟.همه جا حضورت چون نگین درخشان و بی بدیل مقاومت بود.

ای سرباز وطن امروز همه آمدند تا به جهان بگویند:

#سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی

جهان امروز بنگر که ما چون ققنوس از دل خاکستر پر گشودیم. امروز دوباره مردم آمدند.در میدان آزادی مثل چهار دهه قبل تا عهد و پیمان ببندند. این بار با تو ای شهید معلم که راهت.تا قدس، قبله اول مسلمین ادامه دارد. ای محبوب قلوب محرومان و ای محبوب قلوب مستضعفین.

بعد از سال ها مجاهدت در راه حق علیه باطل، امروز که اجر زحمات خود را گرفتی.و در آغوش ارواح طیبه شهیدان جای گرفتی این ما مردم هستیم.که این رستاخیز بی نظیر را برای تو و همراهانت به پا کردیم. بدان تا آخرین نفس راهت را ادامه خواهیم داد.

ای شهید با پرچم های سرخ که خود نماد خون خواهی است.تا انتقام سخت از دشمن بد کینه راهت را ادامه خواهیم داد.و با حضور خود دوباره مشتی محکم بر دهان کوردلان، فتنه اندازان و دشمنان مردم عزیز ایران می زنیم.

این است رمز عاشقی یک ملت نسبت به شهید معلمش.

سردار دلها

#سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی

فرمانده سایه

ماجرای مبارزه با اشرار و نقش حاج قاسم

اهالی قنات ملک در وصف دوران حضور حاج قاسم در سپاه کرمان.از نابودی اشرار جنوب شرق ایران به دست «فرمانده سایه» می گویند. او فاصله سال 67 تا 76 یعنی پایان دوران جنگ تا آغاز مسئولیتش.به عنوان فرمانده سپاه قدس را در کرمان و سپاه این استان مشغول به کار بود. «صابر» که فارغ التحصیل از دانشگاه تهران و متولد همین قنات ملک است.، روایت رایج بین مردم درباره این.دوران را این طور توضیح می دهد: «همه پدران ما و حتی افراد 30 ساله و بالاتر، دوران جولان اشرار را به خاطر دارند.»

در سیستان و بلوچستان و بسیاری از شهر ها و روستا های کرمان رفت و آمد داشتند.و گویا کسی هم جلودار آن ها نبود. معروف ترین آن ها عیدوک بامری بود. او داستانی را که بسیاری از مردم روستا به شیوه های.مختلف توصیف می کنند به این صورت ادامه می دهد که:

«گروه بامری در یک تنگه بودند در دو طرف راه ورودی و روی کوه ها، نیرو داشتند.و به همین دلیل امکان ورود به پایگاه شان وجود نداشت. حالا درباره این که چطور سردار به داخل منطقه آن ها رخنه می کند.روایت های مختلفی است. اما من شنیدم که او در پوشش عادی و سوار بر الاغ وارد تنگه شد.و آن جا همین عبدوک را که سر دسته اشرار بود زنده دستگیر می کند.»

مشابه این روایت در بین مردم رابر و روستا های اطراف زیاد شنیده می شود.؛ روایت هایی که هیچ گاه هیچ منبع رسمی آن ها را تأیید نکرده اما اصل موضوع این است که . . .

#سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی

راز یک قبر در کنار پدر و مادر

وارد قنات ملک که می شوی.؛ آرامگاه 12 شهید در حصار دیواری آجری قرار دارد.که فامیلی تمام آن ها سلیمانی است.و دهیاری روستا هم نام آن ها را بر پیشانی کوچه های شیب دار.و پر از درخت گردوی قنات ملک گذاشته است. در فاصله بین بخش شهدا و دیگر بخش قبرستان، دو قبر با یک جای خالی است،.کنار آرامگاه فاطمه و حسن، مادر و پدر حاج قاسم.

رضا می گوید: « بعضی از مردم روستا معتقدند حاج قاسم سلیمانی می خواهد.کنار پدر و مادرش باشد. من شنیده ام بعضی می گویند سردار این جا را برای خود در نظر گرفته،.ولی هیچ وصیت نامه یا نوشته موثقی ندیده ام. مردم می گویند شاید درست باشد شایدم نه. » صبح دوشنبه است و قبرستان خلوت. اما چند زن و مرد از کنار قبر پدر و مادر سلیمانی بر می خیزند.و به سمت خورد شان می روند.

رضا می گوید: « اینها را نمی شناسد و احتمالا از روستا های اطراف باشند. حاجی رابطه ای خیلی صمیمی با خانواده شهدا دارد. حتما دیده اید که بار ها در مراسم خاک سپاری.همرزمانش گریه کرده و احساس شده است. شاید این ها از خانواده شهدا باشند که حالا آمده اند.برای پدر و مادر سردار فاتحه بخوانند.»

#سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی

مدد از بی بی دو عالم

جمله ای که می خواهم با شما در محضر شهدا عرض کنم این است که هر وقت در سختی های جنگ فشار ها بر ما حادث می شد.؛ و زمانی که به صورت بسیار مضطر، هیچ کاری از ما بر نمی آمد. پناهگاهی جز حضرت زهرا سلام الله علیها نداشتیم. در شب عملیات والفجر 8 وقتی چشم مان به آب های پر طوفان و.خشمگین و ترسناک اروند افتاد، لرزیدیم و ترسیدیم.

در آن جا هیچ پناهگاهی  و هیچ نامی آشنا تر از نام حضرت زهرا سلام الله علیها نداشتیم. او را در کنار اروند صدا زدیم.در تلألو اشک های غریبانه و مظلومانه بسیجی ها سیمای سفید او را جستجو کردیم.و اروند را با ذکر یا زهرا سلام الله علیها به کنترل در آوردیم و عبور کردیم.

وقتی زمان شب عملیات کربلای 4 رسید.؛ و وقتی که دشمن آتش مسلسل ها، خمپاره ها و توپ های خودش رو مستانه توی ساحل باز کرد.و جوی های کوچکی از خون به سمت اروند سرازیر گشت.؛ همه تدابیر از کار افتاده بود.و ذکری جز نام خانم حضرت زهرا سلام الله علیها بر زبان جاری نمی شد.

همچنین وقتی عراقی ها کنار اروند ایستاده بودند. و به رزمنده ها شلیک می کردند،.تنها سلاح کارگر ما ذکر یا زهرا سلام الله علیها بود.

در عملیات کربلای 5،.وقتی مضطر بودیم نگاهی به آب های بوییان کردیم. و سرمان را بر دژ گذاشته.و عاجزانه مادر سادات را صدا کردیم. من قدرت حضرت زهرا سلام الله علیها و.محبت مادری او را در هور دیدم. در غرب کانال ماهی دیدم. در وسط میدان مین دیدم؛.و وقتی شما مادرها نبودید و بچه هایتان در خون دست و پا می زدند، او را دیدم.

#سردار دلها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
تا ابد شرمنده ام

در بحبوحه عملیات والفجر 8، من شنیدم پسر.مهدی زندی، مسئول ادوات لشکر ما روز قبل تصادف کرده و کشته شده است. این بچه را نگه داشتند تا پدر بیاید، هم برای راننده ای که به او زده تعیین تکلیف کند، هم بچه را دفن کنند. من فکر کردم چطوری آن برادرمان را قانع کنم، بدون اینکه متوجه بشود، برگردد. خبر مصیبت فرزند بود.

او آمد پیش من، وقتی دیدم خیلی خندان است، شاداب است، جنگ خیلی مشکلات داشت، تنگنا ها داشت، سختی ها داشت، من دیدم او خیلی سرحال است، حیفم آمد نگرانش کنم. فکر کردم چطور او را قانع کنم. گفتم: «آقا مهدی» گفت: «بله» گفتم: «آقا مهدی این جنگ طولانی . . .

توضیحات تکمیلی
وزن0.130 kg
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سردار دلها” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال و حمل و نقل

محصولات مشابه

-20%
شهید آیت الله سید مصطفی خمینی
بستن

نور چشم امام

۱۵,۰۰۰ تومان ۱۲,۰۰۰ تومان

نور چشم امام ---   زندگی نامه و خاطراتی از شهید آیت الله سید مصطفی خمینی

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%تمام شد
نبرد سید جابر
بستن

نبرد سید جابر

۶۰,۰۰۰ تومان ۴۸,۰۰۰ تومان

نبرد سید جابر --- اردیبشهت تا تیر 1361  به روایت سردار سرلشگر شهید حاج قاسم سلیمانی

کتاب دوم از مجموعه « روزی روزگاری قاسم سلیمانی ، با عنوان "نبرد سیدجابر" اینک در دسترس دوستداران سردار سرلشکر سلیمانی است . این کتاب دوره ای از فرماندهی وی بر تیپ تارالله را روایت می کند که تیپ را برای حضور در عملیات بیت المقدس او دوکوهه به دارخوین و سپس حمیدیه آورد و در نبردی سخت و نابرابر در جبهه کرخه کور لشکرهای ۵ مکانیزه و ۶ زرهی دشمن را زمین گیر کرد تا قرارگاه های فتح و نصر ، فارغ از رویارویی با تانک های این دو لشکر قدرتمند ، از کارون عبور کنند.

همچنین شرح می دهد که رزمندگان تیپ تارالله چگونه تحت امری ، در آوردگاه کوشک ، تانک های عراقی را به آتش کشیدند . پایه و اساس این کتاب نیز استاد ، مدارک و نوارهای مرکز استاد و تحقیقات سپاه و تاریخ شفاهی سردار حاج قاسم سلیمانی و فرماندهان و رزمندگان حاضر در خطوط پدافندی و عملیات ها است .

سخنرانی-سردار-حاج-قاسم-سلیمانی-نبرد-سید-جابر

در قسمتی از کتاب سخنان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده تیپ ثارالله ثبت شده که با هم می خوانیم:

سلیمانی در پایان سخنانش باز هم تأکید کرد : « افرادی که خسته شده اند می توانند مدتی مرخصی بگیرند و بعد از استراحت برگردند.

وی گفت:

« واقعا اگر خسته شده اید ، من خدا شاهد است توی تیپ ، خودتون می دونید ، که نه مسئله فرمانده تیپی است و نه اصلا هیچ فرقی نمی کند چه من چه شما چه اون. همه باهم دوست هستیم ، برادر هستیم ، رفیق هستیم ، هیچ وقت ، نه الحمدلله در من این مسئله هست ، غرور هست که بگم « نخیر » به غرور به خودم بگم : من از همه بالاترم ، من فرمانده تیپ هستم ، من اله هستم . نه خودم را در این حد می بینم ، به این کارها را می کنم ، الحمد لله هیچ مسئله ای نیست .

آقا ، برادر عزيز ، من خسته شدم ، احتیاج به استراحت دارم ؛ ولی هیچ وقت توجیه غیرشرعی خودتون را نکنید، یک موقع می بینی انسان می خواهد یک عملی انجام بدهد ، هی خودش را توجیه می کند و می خواهد به یک شکلی خودش را راضی کند وانسان دو نفس است و در انسان همیشه دو چیز باهم به اصطلاح متضاد است : یکی میگه « نه » ، یکی می گه « درست است . » یکی می گه : نه درست نیست یکی میکشد به طرف شیطان ، یکی می کشه به طرف خد ا . همیشه تا اون حد اعلا که برسیم اینها هستند .

یعنی انسان باید خودش موقعی که یک تصمیم گرفتیم خدای خودش را در نظر بگیرد . بگه « آقا ، واقعاً من خسته شدم » و من قبول میکنم . راستش را بگه . چون واقعاً بیشتر کار کردید . خیلی زحمت کشیدید . پیاده روی کردید . شب و روز فشار روتون بیشتر از همه بود و خسته شدید . این را قبول دارم ، حتی اگر دیوانه هم باشید این را حق بهتون می دهم ولی باید بگید « من یک هفته ، دو هفته ، ده روز می روم مرخصی ، برمی گردم . » بگویید که « آقا ، من تجربه کسب کردم . این همه تجربه می دونم تا کس دیگه مثل من بشه یک سال طول می کشد با وضعیت این جنگ . » درست است ؟ « می رویم آقا برمی گردیم . حالا چند روز دیگه می خواهید عملیات انجام بدهید . اگر به این عملیات نمی رسم ، برای عملیات بعدی می رسم . »

رمضان راجی امیرحسینی و افرادش بعد از شنیدن سخنان سلیمانی در منطقه ماندند . به تدریج عده ای از نفرات واحد اطلاعات و عملیات به مرخصی رفتند . کمی قبل از آغاز عملیات رمضان تمام این افراد خود را به تیپ ثارالله معرفی کردند . راجی چند روز بعد ، در یک سانحه اتومبیل به شدت صدمه دید . جواد رزم حسینی جای وی را گرفت . افراد جدیدی هم چون حسين يوسف الهی (الهیه) ، اکبر شجره ، حمید نصری " و خليل الله زحمت کش " ، به واحد اطلاعات پیوستند تا رزمندگان تیپ ثارالله را برای حضور قدرتمند در عملیات رمضان یاری کنند .

افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%تمام شد
قهرمان من
بستن

قهرمان من

۲۰,۰۰۰ تومان ۱۶,۰۰۰ تومان

کتاب قهرمان من --- کتاب سرگرمی کودکان |  یادبود شهید حاج قاسم سلیمانی

مجموعه کتابهای " قهرمان من " به همت گروه فرهنگی " كتاب جهادی " و خواهران جهادگر پایگاه بسیج خواهران شهدای گمنام ( حوزه ۶ حضرت مریم ( س ) ، ناحیه ی میثم مشهد مقدس ) ، تهیه و به چاپ رسیده است. کتـاب جهادی زیر مجموعه ی گروه جهادی " با شهیدان تا ظهور " مفتخر است با تهیه ی کتب خوب با قیمت مناسب ، گامی کوچک در جهت ارتقای فرهنگ کتابخوانی بردارد .

افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%تمام شد
منم میشم یه حاج قاسم
بستن

منم میشم یه حاج قاسم

۱۵,۰۰۰ تومان ۱۲,۰۰۰ تومان

منم میشم یه حاج قاسم

منم میشم یه حاج قاسم نامی است که سالها بر سر زبان این مردم سرزمین خواهد بود. آنچه از این شهید مقاومت و محبت شخصیتی جاودانه ساخت. منم میشم یه حاج قاسم پیوند او با ماندگار ترین خوبی هاست...
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-15%
از چیزی نمی ترسیدم
بستن

از چیزی نمی ترسیدم

۲۶,۰۰۰ تومان ۲۲,۰۰۰ تومان

کتاب از چیزی نمی ترسیدم    زندگی نامه خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی

فرمانده نیروی قدس

مشخصات شهید قاسم سلیمانی

*نام و نام خانوادگی: قاسم سلیمانی

*نام پدر : حسن

*محل تولد : رابر کرمان

*تاریخ ولادت: ۱۳۳۵/۱۲/۲۰

*تاریخ شهادت : ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

*محل شهادت: فرودگاه بغداد 

*نحوه شهادت: تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۶۳سـال

*محل مزار : گلزار شهدای کرمان

*قطعه و ردیف و شماره :  قطعه ۲۹

*کتاب مربوط به این شهید:  از چیزی نمی ترسیدم - ذوالفقار -  حاج قاسم 1 - حاج قاسم 2 - منم میشم یه حاج قاسم - عمو قاسم - خنده های رفیق - سلیمانی عزیز - منم یه حاج قاسمم - خاتم سلیمانی - مدرسه درس آموز حاج قاسم - سردار دلها

 

کتاب از چیزی نمی ترسیدم    زندگی نامه خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی

قاسم سلیمانی متولد ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵ در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی بود. پدرش حسن نام داشت.حاج قاسم سلیمانی فرمانده پیشین سپاه قدس است. او در دوران جنگ ایران و عراق فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله و از فرماندهان عملیات‌های والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود.

قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس با حضور در این مناطق و سازماندهی نیرو‌های مردمی، به مبارزه با این گروه پرداخت. وی در سال ۱۳۸۹، موفق به أخذ درجه سرلشکری شد. سردار سلیمانی بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ به شهادت رسید.

حاج-قاسم  

تصویر دست نوشته شهید حاج قاسم سلیمانی

دست نوشته

انگشتری شهید حاج قاسم سلیمانی پس از ترور ناجوانمردانه توسط تروریست های تکفیری

انگشتری

یادداشت حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای ، رهبر معظم انقلاب اسلامی ، بر کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم » ؛ زندگی‌نامه خودنوشت شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی

بسمه‌تعالی

هرچیزکه یاد شهید عزیز ما را برجسته کند ، چشم‌نواز و دل‌نواز است . یاد او را اگرچه خداوند در اوج برجستگی قرارداد و بدین‌گونه پاداش دنیایی اخلاص و عمل صالح او را بدو هدیه کرد ولی ما هم هرکدام وظیفه‌ای داریم . کتاب حاضر را هنوز نخوانده‌ام اما ظاهرا می‌تواند گامی در این راه باشد .

رزقنالله ما رزقه من فضله

سید علی خامنه ای

99/10/7

پیام رهبر انقلاب به مناسبت شهادت سردار سلیمانی

بسم الله الرحمن الرحیم ملّت عزیز ایران! سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیّبه‌ی شهیدان، روح مطهّر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند. سال‌ها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدان‌های مبارزه با شیاطین و اشرار عالم و سال‌ها آرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او به دست شقی‌ترین آحاد بشر بر زمین ریخت. این شهادت بزرگ را به پیشگاه حضرت بقیّة‌الله ارواحنا فداه و به روح مطهّر خود او تبریک و به ملّت ایران تسلیت عرض می‌کنم. او نمونه‌ی برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود، او همه‌ی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بی‌وقفه‌ی او در همه‌ی این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوّه‌ی الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثه‌ی دیشب آلودند. شهید سلیمانی چهره‌ی بین‌المللی مقاومت است و همه‌ی دلبستگان مقاومت خونخواه اویند. همه‌ی دوستان و نیز همه‌ی دشمنان بدانند خطّ جهاد مقاومت با انگیزه‌ی مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است. فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است، ولی ادامه‌ مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌تر خواهد کرد.

ملّت ایران یاد و نام شهید عالی‌مقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای همراه او بویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس را بزرگ خواهد داشت و اینجانب سه روز عزای عمومی در کشور اعلام می‌کنم و به همسر گرامی و فرزندان عزیز و دیگر بستگان ایشان تبریک و تسلیت می‌گویم.

سیّدعلی خامنه‌ای ۱۳دی‌ماه ۱۳۹۸

 

تشییع میلیونی پیکر شهید ترور سردار سلیمانی در ایران و عراق

مردم قدرشناس و همیشه در صحنه ایران اسلامی پس از شهادت سردار سلیمانی و انجام مراسم تشییع در عراق آماده پذیرایی از فرزند خود شدند. پیکر‌های مطهر شهدا ابتدا در شهر اهواز و سپس در شهر‌های مشهد، تهران، قم و کرمان را تشییع کردند. طبق برآورد‌های انجام شده در این مراسم‌ها در حدود ۲۵ میلیون نفر حضور داشتند و پیکر‌های مطهر شهدا را تشییع کردند.

  تشییع-سردار

متن وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی

بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت می دهم به اصول دین

اشهد أن لا اله الّا الله و اشهد أنّ محمداً رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین اثنی عشر ائمتنا و معصومیننا حجج الله. شهادت می دهم كه قیامت حق است. قرآن حق است. بهشت و جهنّم حق است. سؤال و جواب حق است. معاد، عدل، امامت، نبوّت حق است.

خدایا! تو را سپاس می گویم بخاطر نعمت هایت

خداوندا! تو را سپاس كه مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل كردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی كه امكان درك یكی از برجسته ترین اولیائت را كه قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی كبیر را درك كنم و سرباز ركاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بی بهره بودم از دوره مظلومیت علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی كه آنها در همان مسیر، جان خود را كه جان جهان و خلقت بود، تقدیم كردند.

خداوندا! تو را شكرگزارم كه پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری كه مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی كه حكیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه ای عزیز ــ كه جانم فدایِ جان او باد ــ قرار دادی.

پروردگارا! تو را سپاس كه مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی

و درك بوسه بر گونه های بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ــ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ــ به من ارزانی داشتی.

خداوندا! ای قادر عزیز و ای رحمان رزّاق، پیشانی شكر شرم بر آستانت میسایم كه مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع ـ عطر حقیقی اسلام ـ قرار دادی و مرا از اشك بر فرزندان علی بن ابی طالب و فاطمه اطهر بهره مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی كه بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی كه در آن نور است، معنویت، بیقراری كه در درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی كه آرامش و معنویت دارد.

خداوندا! تو را سپاس كه مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهل بیت و پیوسته در مسیر پاكی بهره مند نمودی. از تو عاجزانه میخواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین كنی و مرا در عالم آخرت از درك محضرشان بهره مند فرما.

خدایا! به عفو تو امید دارم

ای خدای عزیز و ای خالق حكیم بی همتا! دستم خالی است و كوله پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه ای به امید ضیافتِ عفو و كرم تو می آیم. من توشه ای برنگرفته ام؛ چون فقیر [را] در نزد كریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!

سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و كرَم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده ام كه ثروت آن در كنار همه ناپاكی ها، یك ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشك بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشك بر اهلبیت است؛ گوهر اشك دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.

خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره كرده ام كه به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است. وقتی آنها را به سمتت بلند كردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است كه امید دارم قبول كرده باشی. خداوندا! پاهایم سست است. رمق ندارد. جرأت عبور از پلی كه از جهنّم عبور میكند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم می لرزد، وای بر من و صراط تو كه از مو نازك تر است و از شمشیر بُرنده تر؛ اما یك امیدی به من نوید می دهد كه ممكن است نلرزم، ممكن است نجات پیدا كنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذارده ام و دورِ خانه ات چرخیده ام و در حرم اولیائت در بین الحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع كردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن ها و خزیدن ها و به حُرمت آن حریم ها، آنها را ببخشی.

خداوندا! سر من، عقل من، لب من، شامّه من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر می برند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاكیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر كه شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی خواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!

خدایا! از كاروان دوستانم جامانده ام

خداوند، ای عزیز! من سال ها است از كاروانی به جا مانده ام و پیوسته كسانی را به سوی آن روانه میكنم، اما خود جا مانده ام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلكه در قلبم و در چشمم، با اشك و آه یاد شدند.

عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممكن [است] كسی كه چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من كه پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت كنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.

عزیزم! من از بیقراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابان ها گذارده ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم. كریم، حبیب، به كَرَمت دل بستهام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمیخواهم. مرا به خودت متصل كن.

خدایا وحشت همه ی وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نكن. مرا به حُرمت كسانی كه حرمتشان را بر خودت واجب كرده ای، قبل از شكستن حریمی كه حرم آنها را خدشه دار میكند، مرا به قافله ای كه به سویت آمدند، متصل كن.

معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم. بارها تو را دیدم و حس كردم، نمیتوانم از تو جدا بمانم. بس است، بس. مرا بپذیر، اما آن چنان كه شایسته تو باشم.

خطاب به برادران و خواهران مجاهدم...

خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای كسانی كه سرهای خود را برای خداوند عاریه داده اید و جان ها را بر كف دست گرفته و در بازار عشق بازی به سوق فروش آمده اید، عنایت كنید: جمهوری اسلامی، مركز اسلام و تشیّع است.

امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم ها می مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).

برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب میدانید منزّه ترین عالِم دین كه جهان را تكان داد و اسلام را احیا كرد، یعنی خمینی بزرگ و پاك ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات بخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما كه به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما كه به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نكنید. خیمه، خیمه ی رسول الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران كردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، كربلا، كاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی ماند؛ قرآن آسیب می بیند.

خطاب به برادران و خواهران ایرانی...

برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پر افتخار و سربلند كه جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، كما اینكه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران كردید؛ از اصول مراقبت كنید. اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حكیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید. حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید.

برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من!

جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی میكند. بدانید مهم نیست كه دشمن چه نگاهی به شما دارد. دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان] چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل كردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل كردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نكند.

بدانید كه می دانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود كه اوّل اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاكم نبود، صدام چون گرگ درنده ای این كشور را میدرید؛ آمریكا چون سگ هاری همین عمل را میكرد، اما هنر امام این بود كه اسلام را به پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد. انقلاب هایی در انقلاب ایجاد كرد. به این دلیل در هر دوره هزاران فداكار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاك ایران و اسلام نموده اند و بزرگترین قدرت های مادی را ذلیل خود نموده اند. عزیزانم، در اصول اختلاف نكنید.

شهدا، محور عزّت و كرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلكه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته اند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همان گونه كه هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا كنید. به فرزندان شهدا كه یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام كنید، همان گونه كه از فرزندان خود با اغماض میگذرید، آنها را در نبود پدران، مادران،همسران و فرزندان خود توجه خاص كنید.

نیروهای مسلّح خود را كه امروز ولیّ فقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهب تان، اسلام و كشور احترام كنید و نیروهای مسلح می بایست همانند دفاع از خانه ی خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام كنند و نسبت به ملت همانگونه كه امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیروهای مسلح می بایست منشأ عزت ملت باشد و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و زینت كشورش باشد.

خطاب به مردم عزیز كرمان...

نكته ای هم خطاب به مردم عزیز كرمان دارم؛ مردمی كه دوست داشتنی اند و در طول 8 سال دفاع مقدس بالاترین فداكاری ها را انجام دادند و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند. من همیشه شرمنده آنها هستم. هشت سال به خاطر اسلام به من اعتماد كردند؛ فرزندان خود را در قتلگاه ها و جنگ های شدیدی چون كربلای5، والفجر8، طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و... روانه كردند و لشكری بزرگ و ارزشمند را به نام و به عشق امام مظلوم حسین بن علی به نام ثارالله، بنیان گذاری كردند. این لشكر همچون شمشیری برنده، بارها قلب ملتمان و مسلمان ها را شاد نمود و غم را از چهره آنها زدود.

عزیزان! من بنا به تقدیر الهی امروز از میان شما رفته ام. من شما را از پدر و مادرم و فرزندان و خواهران و برادران خود بیشتر دوست دارم، چون با شما بیشتر از آنها بودم؛ ضمن اینكه من پاره تن آنها بودم و آنها پاره وجود من،

اما آنها هم قبول كردند من وجودم را نذر وجود شما و ملت ایران كنم.

دوست دارم كرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند. این ولایت، ولایت علی بن ابیطالب است و خیمه او خیمه حسین فاطمه است. دور آن بگردید. با همه شما هستم. میدانید در زندگی به انسانیت و عاطفه ها و فطرت ها بیشتر از رنگ های سیاسی توجه كردم. خطاب من به همه شما است كه مرا از خود میدانید، برادر خود و فرزند خود می دانید.

وصیت می كنم اسلام را در این برهه كه تداعی یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید. دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است. در مسائل سیاسی آنجا كه بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدّسات و ولایت فقیه مطرح میشود، این ها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.

خطاب به خانواده شهدا...

فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقیمانده از شهدا، ای چراغهای فروزان كشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدینه شهدا! در این عالم، صوتی كه روزانه من می شنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش میداد و بزرگ ترین پشتوانه معنوی خود می دانستم، صدای فرزندان شهدا بود كه بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛ صدای پدر و مادر شهدا بود كه وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس میكردم.

عزیزانم! تا پیشكسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید. شهیدتان را در خودتان جلوه گر كنید، به طوری كه هر كس شما را میبیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، بعینه خودِ شهید را احساس كند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت.

خواهش می كنم مرا حلال كنید و عفو نمایید. من نتوانستم حق لازم را پیرامون خیلی از شماها و حتی فرزندان شهیدتان اداء كنم، هم استغفار می كنم و هم طلب عفو دارم.

دوست دارم جنازه ام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید به بركت اصابت دستان پاك آنها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد.

خطاب به سیاسیون كشور...

نكته ای كوتاه خطاب به سیاسیون كشور دارم: چه آنهایی [كه] اصلاح طلب خود را می نامند و چه آن هایی كه اصول گرا. آنچه پیوسته در رنج بودم اینكه عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزش ها را فراموش میكنیم، بلكه فدا میكنیم. عزیزان، هر رقابتی با هم میكنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و كلام شما یا مناظره هایتان به نحوی تضعیف كننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مكرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرزها را تفكیك كنید. اگر میخواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است. اصول، مطوّل و مفصّل نیست. اصول عبارت از چند اصل مهم است:

1- اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این كه نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذكرات او به عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل كنید. كسی كه در جمهوری اسلامی میخواهد مسئولیتی را احراز كند، شرط اساسی آن [این است كه] اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه میگویم ولایت تنوری و نه میگویم ولایت قانونی؛ هیچ یك از این دو، مشكل وحدت را حل نمیكند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیر مسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است كه میخواهند بار مهم كشور را بر دوش بگیرند، آن هم كشور اسلامی با این همه شهید.

2- اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزش ها تا مسئولیت ها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام.

3- به كارگیری افراد پاكدست و معتقد و خدمتگزار به ملّت، نه افرادی كه حتی اگر به میز یك دهستان هم برسند خاطره ی خان های سابق را تداعی می كنند.

4- مقابله با فساد و دوری از فساد و تجمّلات را شیوه خود قرار دهند.

5- در دوره حكومت و حاكمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بداند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه گر ارزش ها باشد، نه با توجیهات واهی، ارزش ها را بایكوت كند.

مسئولین همانند پدران جامعه می بایست به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه كنند، نه با بی مبالاتی و به خاطر احساسات و جلب برخی از آراء احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت كنند كه طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانواده ها را از هم بپاشاند. حكومت ها عامل اصلی در استحكام خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانواده هستند. اگر به اصول عمل شد، آن وقت همه در مسیر رهبر و انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و یك رقابت صحیح بر پایه همین اصول برای انتخاب اصلح صورت میگیرد.

خطاب به برادران سپاهی و ارتشی...

كلامی كوتاه خطاب به برادران سپاهی عزیز و فداكار و ارتشی های سپاهی دارم: ملاك مسئولیت ها را برای انتخاب فرماندهان، شجاعت و قدرتِ اداره بحران قرار دهید. طبیعی است به ولایت اشاره نمی كنم، چون ولایت در نیروهای مسلح جزء نیست، بلكه اساس بقای نیروهای مسلح است. این شرط خلل ناپذیر می باشد.

نكته دیگر، شناخت به موقع از دشمن و اهداف و سیاست های او و اخذ تصمیم به موقع و عمل به موقع؛ هر یك از این ها اگر در غیر وقت خود صورت گیرد، بر پیروزی شما اثر جدّی دارد.

خطاب به علما و مراجع معظم

سخنی كوتاه از یك سرباز 40 ساله در میدان به علمای عظیم الشأن و مراجع گرانقدر كه موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریكی ها هستند، خصوصاً مراجع عظام تقلید. سربازتان از یك برج دیده بانی، دید كه اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش های آن [كه] شما در حوزه ها استخوان خُرد كرده اید و زحمت كشیده اید، از بین میرود. این دوره ها با همه دوره ها متفاوت است. این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی نمی ماند. راه صحیح، حمایت بدون هر گونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولیّفقیه است. نباید در حوادث، دیگران شما را كه امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه ی شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریكا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استكبار، تحت پرچم ولیّ فقیه است. من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند كه مراجع و علماء مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سكوت و ملاحظه بكشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی(ره) هستند و می بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت آیت الله العظمی خامنه ای را خیلی مظلوم و تنها می بینم. او نیازمند همراهی و كمك شماست و شما حضرات معظّم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت هایتان با ایشان می بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلكه سعی استكبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.دست مباركتان را می بوسم و عذرخواهی میكنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرفیابی های حضوری به محضرتان عرض كنم كه توفیق حاصل نشد.

سربازتان و دست بوستان

از همه طلب عفو دارم

از همسایگانم و دوستانم و همكارانم طلب بخشش و عفو دارم. از رزمندگان لشكر ثارالله و نیروی با عظمت قدس كه خار چشم دشمن و سدّ راه او است، طلب بخشش و عفو دارم؛ خصوصاً از كسانی كه برادرانه به من كمك كردند.

نمی توانم از حسین پورجعفری نام نبرم كه خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی كمك می كرد و مثل برادرانم دوستش داشتم. از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم كه به زحمت انداختمشان عذرخواهی می كنم. البته همه برادران نیروی قدس به من محبّت برادرانه داشته و كمك كردند و دوست عزیزم سردار قاآنی كه با صبر و متانت مرا تحمل كردند.

 

مزار شهید حاج قاسم سلیمانی در گلزار شهدای کرمان

مزار-سردار-حاج-قاسم

دریافت نشان سرداری شهید سردار حاج قاسم سلیمانی توسط فرمانده کل قوا

نشان-سردار

رهبر معظم انقلاب در منزل شهید سردار حاج قاسم سلیمانی

دیدار رهبری با خانواده شهید ترور حاج قاسم سلیمانی

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار رهبر انقلاب

سردار-و-رهبر-انقلاب
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
آقا مجتبی
بستن

آقا مجتبی

۷,۵۰۰ تومان ۶,۰۰۰ تومان

آقا مجتبی --- خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی

 

فرمانده ستاد عملیاتی فدائیان اسلام

مشخصات شهید سید مجتبی هاشمی

*نام و نام خانوادگی: سید مجتبی هاشمی

*نام پدر: سید مصطفی

*محل تولد : تهران

*تاریخ ولادت:  ۱۳۱۹/۰۸/۱۳

*تاریخ شهادت :  ۱۳۶۴/۰۲/۲۸

*محل شهادت: محل کار، تهران، خیابان وحدت اسلامی

*نحوه شهادت: ترور به دست منافقین کوردل مجاهدین خلق

*مدت عمر: ۴۵ سال

*محل مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا تهران

*قطعه و ردیف و شماره : ۲۴-۷۶-۲۷

*کتاب مربوط به این شهید: آقا مجتبی

 

آقا مجتبی --- خاطراتی از شهید سید مجتبی هاشمی

سید-مجتبی-هاشمی

سيد مجتبی هاشمی سیزدهم آبان ماه 1319 در محله شاپور تهران (وحدت اسلامی فعلی) و در خانواده ای متدین با وضع مالی متوسط به دنیا آمد. پدرش سید مصطفی و مادرش زهرا نام داشت. او پس از گذراندن دوران تحصيلات متوسطه به ارتش پيوست و به دليل اندام ورزيده و قدرت بدنی قابل توجهی كه داشت، عضو نيروهای ويژه «كلاه سبزها» شد.  اما پس از مدتی با مشاهده جو حاكم بر ارتش و آگاهی بيشتر از ماهيت رژيم طاغوت از ارتش شاهنشاهی خارج و به كار آزاد مشغول شد. سال ۱۳۵۵ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و چهار دختر شد.

سال ۵۷ به عضویت کمیته استقبال امام درآمد و در آن استقبال تاریخی شرکت نمود. طی ۱۰ روز دهه فجر، در محل کار خود که یک مغازه لباس فروشی بود به فروش اقلامی که در انقلاب نایاب شده بود، با قیمتی به مراتب پایین‌تر از بهای حقیقی آن اقدام نمود. ضمن اینکه خود نیز با حضور در میادین مبارزه رودر روی بقایای رژیم پهلوی، تمام توان خود را صرف پیروزی نهضت اسلامی نمود. و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن، او به سرعت نیروهای انقلابی و پر شور منطقه ۹ را سازماندهی کرده و کمیته انقلاب اسلامی منطقه ۹ را تشکیل داد.

سید مجتبی، به همراه عده‌ای از دوستان و همرزمانش به صورت داوطلبانه و مستقل عازم جنوب کشور شد و اولین نیروی انتظامی نامنظم برای مقابله با تهاجمان بعثیون در آبادان و خرمشهر را به‌وجود آورد، که به گروه “فداییان اسلام” معروف شد.

شهید-سید-مجتبی-هاشمی

او و خانواده‌اش بارها از طرف مجاهدین خلق، تهدید به مرگ شده بودند. او بعد از مدتی از جبهه‌ها برگشت و مغازه لباس‌فروشی‌اش را دوباره دایر کرد. هاشمی، در زمانی که در “عملیات ثامن‌الائمه” یا شکست حصر آبادان حضور داشت مورد هدف چندین عملیات تروریستی ناکام از سوی مجاهدین خلق قرار گرفت. بعد از پخش اعلامیه‌هایی که در آن نام سید مجتبی و چند تن دیگر از اعضای فداییان اسلام به نام افرادی که توسط مجاهدین خلق اعدام خواهند شد، ذکر شده بود. عاقبت در آستانه ماه رمضان سال ۱۳۶۴ه.ش سید مجتبی هاشمی، از پشت سر هدف گلوله تیم‌های ترور مجاهدین خلق قرار گرفت و به مقام رفیع شهادت نائل آمد.

وصیت نامه شهید مجتبی هاشمی

بسمه تعالی

امیدوارم که خداوند گناهانم را مورد بخشش قرار دهد. از کلیه کسانی که به طریقی دینی به آنها دارم طلب مغفرت می‌کنم. خواهش می‌کنم مرا ببخشید تا خدای مهربان هم شما را ببخشد.

کسانی که به من دینی دارند، همه آنها را می‌بخشم، امید که خدای قادر متعال همه آنها را بیامرزد. از پدر و مادر عزیزم حلالیت

می‌طلبم و همسر و فرزندانم را به شما می‌سپارم. امید که آنان را در جهت دین مبین اسلام به رهبری امام تشویق کنید.

از همسر و فرزندانم که نتوانستم بیش از این وسیله آسایش‌شان را فراهم نمایم، طلب بخشش می‌کنم.

از خواهران و برادرانم حلالیت می‌طلبم. توصیه من به شما عزیزان این است که «خدا را فراموش نکنید».

 

مزار شهید سید مجتبی هاشمی

مزار-شهید-سید-مجتبی  

سخن امام‌خمینی (ره) در مورد شهید والامقام سید مجتبی هاشمی

سلام مرا به آقای سید مجتبی هاشمی برسانید و بگویید از آقایان وصف زحمات و رشادت‌های شما را بارها شنیده‌ام ، خلوص شما و همه رزمندگان در حال نبرد با متجاوزین برای من که شماها را فرزند خود می‌دانم ،باعث مباهات و افتخار است و بنده همه رزمندگان اسلام را دعا می‌کنم.

امام‌خمینی (ره)

سخن رهبر انقلاب در مورد شهید سید مجتبی هاشم

سید مجتبی آن روزها در خرمشهر و آبادان برای خودش حال‌وهوایی داشت .

مقام معظم رهبری

بهمن‌ماه ۱۳۷۷

تصویر کمتر دیده شده شهید مصطفی چمران در کنار شهید سید مجتبی هاشمی

شهید-هاشمی-و-شهید-چمران
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
شاید پیش از اذان صبح
بستن

شاید پیش از اذان صبح

۳۲,۰۰۰ تومان ۲۵,۶۰۰ تومان

شاید پیش از اذان صبح --- احمد یوسف زاده

فرمانده نیروی قدس

مشخصات شهید قاسم سلیمانی

*نام و نام خانوادگی: قاسم سلیمانی

*نام پدر : حسن

*محل تولد : رابر کرمان

*تاریخ ولادت: ۱۳۳۵/۱۲/۲۰

*تاریخ شهادت : ۱۳۹۸/۰۵/۱۳

*محل شهادت: فرودگاه بغداد 

*نحوه شهادت: تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۶۳سـال

*محل مزار : گلزار شهدای کرمان

*قطعه و ردیف و شماره :  قطعه ۲۹

*کتاب مربوط به این شهید:  شاید پیش از اذان صبح - ذوالفقار -  حاج قاسم 1 - حاج قاسم 2 - منم میشم یه حاج قاسم - عمو قاسم - خنده های رفیق - سلیمانی عزیز - منم یه حاج قاسمم - خاتم سلیمانی - مدرسه درس آموز حاج قاسم - سردار دلها - از چیزی نمی ترسیدم

 

شاید پیش از اذان صبح --- با موضوع شهید حاج قاسم سلیمانی و قلم احمد یوسف زاده

قاسم سلیمانی متولد ۲۰ اسفند سال ۱۳۳۵ در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی بود. پدرش حسن نام داشت.حاج قاسم سلیمانی فرمانده پیشین سپاه قدس است. او در دوران جنگ ایران و عراق فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله و از فرماندهان عملیات‌های والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود.

قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس با حضور در این مناطق و سازماندهی نیرو‌های مردمی، به مبارزه با این گروه پرداخت. وی در سال ۱۳۸۹، موفق به أخذ درجه سرلشکری شد. سردار سلیمانی بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ به شهادت رسید.

حاج-قاسم  

تصویر دست نوشته شهید حاج قاسم سلیمانی

دست نوشته

انگشتری شهید حاج قاسم سلیمانی پس از ترور ناجوانمردانه توسط تروریست های تکفیری

انگشتری

یادداشت حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای ، رهبر معظم انقلاب اسلامی ، بر کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم » ؛ زندگی‌نامه خودنوشت شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی

بسمه‌تعالی

هرچیزکه یاد شهید عزیز ما را برجسته کند ، چشم‌نواز و دل‌نواز است . یاد او را اگرچه خداوند در اوج برجستگی قرارداد و بدین‌گونه پاداش دنیایی اخلاص و عمل صالح او را بدو هدیه کرد ولی ما هم هرکدام وظیفه‌ای داریم . کتاب حاضر را هنوز نخوانده‌ام اما ظاهرا می‌تواند گامی در این راه باشد .

رزقنالله ما رزقه من فضله

سید علی خامنه ای

99/10/7

پیام رهبر انقلاب به مناسبت شهادت سردار سلیمانی

بسم الله الرحمن الرحیم ملّت عزیز ایران! سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیّبه‌ی شهیدان، روح مطهّر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند. سال‌ها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدان‌های مبارزه با شیاطین و اشرار عالم و سال‌ها آرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او به دست شقی‌ترین آحاد بشر بر زمین ریخت. این شهادت بزرگ را به پیشگاه حضرت بقیّة‌الله ارواحنا فداه و به روح مطهّر خود او تبریک و به ملّت ایران تسلیت عرض می‌کنم. او نمونه‌ی برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود، او همه‌ی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بی‌وقفه‌ی او در همه‌ی این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوّه‌ی الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثه‌ی دیشب آلودند. شهید سلیمانی چهره‌ی بین‌المللی مقاومت است و همه‌ی دلبستگان مقاومت خونخواه اویند. همه‌ی دوستان و نیز همه‌ی دشمنان بدانند خطّ جهاد مقاومت با انگیزه‌ی مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است. فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است، ولی ادامه‌ مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلخ‌تر خواهد کرد.

ملّت ایران یاد و نام شهید عالی‌مقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای همراه او بویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس را بزرگ خواهد داشت و اینجانب سه روز عزای عمومی در کشور اعلام می‌کنم و به همسر گرامی و فرزندان عزیز و دیگر بستگان ایشان تبریک و تسلیت می‌گویم.

سیّدعلی خامنه‌ای ۱۳دی‌ماه ۱۳۹۸

 

تشییع میلیونی پیکر شهید ترور سردار سلیمانی در ایران و عراق

مردم قدرشناس و همیشه در صحنه ایران اسلامی پس از شهادت سردار سلیمانی و انجام مراسم تشییع در عراق آماده پذیرایی از فرزند خود شدند. پیکر‌های مطهر شهدا ابتدا در شهر اهواز و سپس در شهر‌های مشهد، تهران، قم و کرمان را تشییع کردند. طبق برآورد‌های انجام شده در این مراسم‌ها در حدود ۲۵ میلیون نفر حضور داشتند و پیکر‌های مطهر شهدا را تشییع کردند.

  تشییع-سردار

متن وصیت نامه شهید حاج قاسم سلیمانی

بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت می دهم به اصول دین

اشهد أن لا اله الّا الله و اشهد أنّ محمداً رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین اثنی عشر ائمتنا و معصومیننا حجج الله. شهادت می دهم كه قیامت حق است. قرآن حق است. بهشت و جهنّم حق است. سؤال و جواب حق است. معاد، عدل، امامت، نبوّت حق است.

خدایا! تو را سپاس می گویم بخاطر نعمت هایت

خداوندا! تو را سپاس كه مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل كردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی كه امكان درك یكی از برجسته ترین اولیائت را كه قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی كبیر را درك كنم و سرباز ركاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بی بهره بودم از دوره مظلومیت علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی كه آنها در همان مسیر، جان خود را كه جان جهان و خلقت بود، تقدیم كردند.

خداوندا! تو را شكرگزارم كه پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری كه مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی كه حكیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه ای عزیز ــ كه جانم فدایِ جان او باد ــ قرار دادی.

پروردگارا! تو را سپاس كه مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی

و درك بوسه بر گونه های بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ــ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ــ به من ارزانی داشتی.

خداوندا! ای قادر عزیز و ای رحمان رزّاق، پیشانی شكر شرم بر آستانت میسایم كه مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع ـ عطر حقیقی اسلام ـ قرار دادی و مرا از اشك بر فرزندان علی بن ابی طالب و فاطمه اطهر بهره مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی كه بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی كه در آن نور است، معنویت، بیقراری كه در درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی كه آرامش و معنویت دارد.

خداوندا! تو را سپاس كه مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهل بیت و پیوسته در مسیر پاكی بهره مند نمودی. از تو عاجزانه میخواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین كنی و مرا در عالم آخرت از درك محضرشان بهره مند فرما.

خدایا! به عفو تو امید دارم

ای خدای عزیز و ای خالق حكیم بی همتا! دستم خالی است و كوله پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه ای به امید ضیافتِ عفو و كرم تو می آیم. من توشه ای برنگرفته ام؛ چون فقیر [را] در نزد كریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!

سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و كرَم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آورده ام كه ثروت آن در كنار همه ناپاكی ها، یك ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشك بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشك بر اهلبیت است؛ گوهر اشك دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.

خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره كرده ام كه به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است. وقتی آنها را به سمتت بلند كردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است كه امید دارم قبول كرده باشی. خداوندا! پاهایم سست است. رمق ندارد. جرأت عبور از پلی كه از جهنّم عبور میكند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم می لرزد، وای بر من و صراط تو كه از مو نازك تر است و از شمشیر بُرنده تر؛ اما یك امیدی به من نوید می دهد كه ممكن است نلرزم، ممكن است نجات پیدا كنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذارده ام و دورِ خانه ات چرخیده ام و در حرم اولیائت در بین الحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع كردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن ها و خزیدن ها و به حُرمت آن حریم ها، آنها را ببخشی.

خداوندا! سر من، عقل من، لب من، شامّه من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر می برند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاكیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر كه شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمی خواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!

خدایا! از كاروان دوستانم جامانده ام

خداوند، ای عزیز! من سال ها است از كاروانی به جا مانده ام و پیوسته كسانی را به سوی آن روانه میكنم، اما خود جا مانده ام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلكه در قلبم و در چشمم، با اشك و آه یاد شدند.

عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممكن [است] كسی كه چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من كه پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت كنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.

عزیزم! من از بیقراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابان ها گذارده ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم. كریم، حبیب، به كَرَمت دل بستهام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمیخواهم. مرا به خودت متصل كن.

خدایا وحشت همه ی وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نكن. مرا به حُرمت كسانی كه حرمتشان را بر خودت واجب كرده ای، قبل از شكستن حریمی كه حرم آنها را خدشه دار میكند، مرا به قافله ای كه به سویت آمدند، متصل كن.

معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم. بارها تو را دیدم و حس كردم، نمیتوانم از تو جدا بمانم. بس است، بس. مرا بپذیر، اما آن چنان كه شایسته تو باشم.

خطاب به برادران و خواهران مجاهدم...

خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای كسانی كه سرهای خود را برای خداوند عاریه داده اید و جان ها را بر كف دست گرفته و در بازار عشق بازی به سوق فروش آمده اید، عنایت كنید: جمهوری اسلامی، مركز اسلام و تشیّع است.

امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم ها می مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).

برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب میدانید منزّه ترین عالِم دین كه جهان را تكان داد و اسلام را احیا كرد، یعنی خمینی بزرگ و پاك ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجات بخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما كه به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما كه به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نكنید. خیمه، خیمه ی رسول الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران كردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف، كربلا، كاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی ماند؛ قرآن آسیب می بیند.

خطاب به برادران و خواهران ایرانی...

برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پر افتخار و سربلند كه جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، كما اینكه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران كردید؛ از اصول مراقبت كنید. اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حكیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید. حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید.

برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من!

جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی میكند. بدانید مهم نیست كه دشمن چه نگاهی به شما دارد. دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان] چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل كردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل كردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نكند.

بدانید كه می دانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود كه اوّل اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاكم نبود، صدام چون گرگ درنده ای این كشور را میدرید؛ آمریكا چون سگ هاری همین عمل را میكرد، اما هنر امام این بود كه اسلام را به پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد. انقلاب هایی در انقلاب ایجاد كرد. به این دلیل در هر دوره هزاران فداكار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاك ایران و اسلام نموده اند و بزرگترین قدرت های مادی را ذلیل خود نموده اند. عزیزانم، در اصول اختلاف نكنید.

شهدا، محور عزّت و كرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلكه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته اند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همان گونه كه هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا كنید. به فرزندان شهدا كه یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام كنید، همان گونه كه از فرزندان خود با اغماض میگذرید، آنها را در نبود پدران، مادران،همسران و فرزندان خود توجه خاص كنید.

نیروهای مسلّح خود را كه امروز ولیّ فقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهب تان، اسلام و كشور احترام كنید و نیروهای مسلح می بایست همانند دفاع از خانه ی خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام كنند و نسبت به ملت همانگونه كه امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیروهای مسلح می بایست منشأ عزت ملت باشد و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و زینت كشورش باشد.

خطاب به مردم عزیز كرمان...

نكته ای هم خطاب به مردم عزیز كرمان دارم؛ مردمی كه دوست داشتنی اند و در طول 8 سال دفاع مقدس بالاترین فداكاری ها را انجام دادند و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند. من همیشه شرمنده آنها هستم. هشت سال به خاطر اسلام به من اعتماد كردند؛ فرزندان خود را در قتلگاه ها و جنگ های شدیدی چون كربلای5، والفجر8، طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس و... روانه كردند و لشكری بزرگ و ارزشمند را به نام و به عشق امام مظلوم حسین بن علی به نام ثارالله، بنیان گذاری كردند. این لشكر همچون شمشیری برنده، بارها قلب ملتمان و مسلمان ها را شاد نمود و غم را از چهره آنها زدود.

عزیزان! من بنا به تقدیر الهی امروز از میان شما رفته ام. من شما را از پدر و مادرم و فرزندان و خواهران و برادران خود بیشتر دوست دارم، چون با شما بیشتر از آنها بودم؛ ضمن اینكه من پاره تن آنها بودم و آنها پاره وجود من،

اما آنها هم قبول كردند من وجودم را نذر وجود شما و ملت ایران كنم.

دوست دارم كرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند. این ولایت، ولایت علی بن ابیطالب است و خیمه او خیمه حسین فاطمه است. دور آن بگردید. با همه شما هستم. میدانید در زندگی به انسانیت و عاطفه ها و فطرت ها بیشتر از رنگ های سیاسی توجه كردم. خطاب من به همه شما است كه مرا از خود میدانید، برادر خود و فرزند خود می دانید.

وصیت می كنم اسلام را در این برهه كه تداعی یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید. دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است. در مسائل سیاسی آنجا كه بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدّسات و ولایت فقیه مطرح میشود، این ها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.

خطاب به خانواده شهدا...

فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقیمانده از شهدا، ای چراغهای فروزان كشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدینه شهدا! در این عالم، صوتی كه روزانه من می شنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش میداد و بزرگ ترین پشتوانه معنوی خود می دانستم، صدای فرزندان شهدا بود كه بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛ صدای پدر و مادر شهدا بود كه وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس میكردم.

عزیزانم! تا پیشكسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید. شهیدتان را در خودتان جلوه گر كنید، به طوری كه هر كس شما را میبیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، بعینه خودِ شهید را احساس كند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت.

خواهش می كنم مرا حلال كنید و عفو نمایید. من نتوانستم حق لازم را پیرامون خیلی از شماها و حتی فرزندان شهیدتان اداء كنم، هم استغفار می كنم و هم طلب عفو دارم.

دوست دارم جنازه ام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید به بركت اصابت دستان پاك آنها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد.

خطاب به سیاسیون كشور...

نكته ای كوتاه خطاب به سیاسیون كشور دارم: چه آنهایی [كه] اصلاح طلب خود را می نامند و چه آن هایی كه اصول گرا. آنچه پیوسته در رنج بودم اینكه عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزش ها را فراموش میكنیم، بلكه فدا میكنیم. عزیزان، هر رقابتی با هم میكنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و كلام شما یا مناظره هایتان به نحوی تضعیف كننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مكرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرزها را تفكیك كنید. اگر میخواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است. اصول، مطوّل و مفصّل نیست. اصول عبارت از چند اصل مهم است:

1- اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این كه نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذكرات او به عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل كنید. كسی كه در جمهوری اسلامی میخواهد مسئولیتی را احراز كند، شرط اساسی آن [این است كه] اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه میگویم ولایت تنوری و نه میگویم ولایت قانونی؛ هیچ یك از این دو، مشكل وحدت را حل نمیكند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیر مسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است كه میخواهند بار مهم كشور را بر دوش بگیرند، آن هم كشور اسلامی با این همه شهید.

2- اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزش ها تا مسئولیت ها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام.

3- به كارگیری افراد پاكدست و معتقد و خدمتگزار به ملّت، نه افرادی كه حتی اگر به میز یك دهستان هم برسند خاطره ی خان های سابق را تداعی می كنند.

4- مقابله با فساد و دوری از فساد و تجمّلات را شیوه خود قرار دهند.

5- در دوره حكومت و حاكمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بداند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه گر ارزش ها باشد، نه با توجیهات واهی، ارزش ها را بایكوت كند.

مسئولین همانند پدران جامعه می بایست به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه كنند، نه با بی مبالاتی و به خاطر احساسات و جلب برخی از آراء احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت كنند كه طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانواده ها را از هم بپاشاند. حكومت ها عامل اصلی در استحكام خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانواده هستند. اگر به اصول عمل شد، آن وقت همه در مسیر رهبر و انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و یك رقابت صحیح بر پایه همین اصول برای انتخاب اصلح صورت میگیرد.

خطاب به برادران سپاهی و ارتشی...

كلامی كوتاه خطاب به برادران سپاهی عزیز و فداكار و ارتشی های سپاهی دارم: ملاك مسئولیت ها را برای انتخاب فرماندهان، شجاعت و قدرتِ اداره بحران قرار دهید. طبیعی است به ولایت اشاره نمی كنم، چون ولایت در نیروهای مسلح جزء نیست، بلكه اساس بقای نیروهای مسلح است. این شرط خلل ناپذیر می باشد.

نكته دیگر، شناخت به موقع از دشمن و اهداف و سیاست های او و اخذ تصمیم به موقع و عمل به موقع؛ هر یك از این ها اگر در غیر وقت خود صورت گیرد، بر پیروزی شما اثر جدّی دارد.

خطاب به علما و مراجع معظم

سخنی كوتاه از یك سرباز 40 ساله در میدان به علمای عظیم الشأن و مراجع گرانقدر كه موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریكی ها هستند، خصوصاً مراجع عظام تقلید. سربازتان از یك برج دیده بانی، دید كه اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش های آن [كه] شما در حوزه ها استخوان خُرد كرده اید و زحمت كشیده اید، از بین میرود. این دوره ها با همه دوره ها متفاوت است. این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی نمی ماند. راه صحیح، حمایت بدون هر گونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولیّفقیه است. نباید در حوادث، دیگران شما را كه امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه ی شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریكا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استكبار، تحت پرچم ولیّ فقیه است. من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند كه مراجع و علماء مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سكوت و ملاحظه بكشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی(ره) هستند و می بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت آیت الله العظمی خامنه ای را خیلی مظلوم و تنها می بینم. او نیازمند همراهی و كمك شماست و شما حضرات معظّم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت هایتان با ایشان می بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلكه سعی استكبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.دست مباركتان را می بوسم و عذرخواهی میكنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرفیابی های حضوری به محضرتان عرض كنم كه توفیق حاصل نشد.

سربازتان و دست بوستان

از همه طلب عفو دارم

از همسایگانم و دوستانم و همكارانم طلب بخشش و عفو دارم. از رزمندگان لشكر ثارالله و نیروی با عظمت قدس كه خار چشم دشمن و سدّ راه او است، طلب بخشش و عفو دارم؛ خصوصاً از كسانی كه برادرانه به من كمك كردند.

نمی توانم از حسین پورجعفری نام نبرم كه خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی كمك می كرد و مثل برادرانم دوستش داشتم. از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم كه به زحمت انداختمشان عذرخواهی می كنم. البته همه برادران نیروی قدس به من محبّت برادرانه داشته و كمك كردند و دوست عزیزم سردار قاآنی كه با صبر و متانت مرا تحمل كردند.

 

مزار شهید حاج قاسم سلیمانی در گلزار شهدای کرمان

مزار-سردار-حاج-قاسم

دریافت نشان سرداری شهید سردار حاج قاسم سلیمانی توسط فرمانده کل قوا

نشان-سردار

رهبر معظم انقلاب در منزل شهید سردار حاج قاسم سلیمانی

دیدار رهبری با خانواده شهید ترور حاج قاسم سلیمانی

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار رهبر انقلاب

سردار-و-رهبر-انقلاب
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%تمام شد
مدرسه درس آموز حاج قاسم
بستن

مدرسه درس آموز حاج قاسم

۳۹,۰۰۰ تومان ۳۱,۲۰۰ تومان
"مدرسه درس آموز حاج قاسم" عنوان کتابی است متناسب با روحیه نوجوانان و جوانان . توضیح مختصری از مرام و منش فرمانده دلها. برای نسل نوجوان و جوان انقلاب. در مقدمه این کتاب می خوانیم: در دنیایی که هر کس به طریقی به دنبال آن است. تا ذهنها و دلها را به سوی خود بکشد و نقش و نگاری روی آن نقاشی کند. چه زیباست که انسان نام یک شهید یا عکس آن را بر لوح دلش حکاکی کند . تا از او الگو بگیرد و بداند چه کسانی رفتند و جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند. تا ما در کمال امنیت و آسایش و آرامش درس بخوانیم . به مدارج عالی علمی و شغلی برسیم.
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
بهترین قیمت

بهترین قیمت

بالاترین کیفیت

بالاترین کیفیت

پرداخت امن

پرداخت امن

پشتیبانی سریع

پشتیبانی سریع

تحویل اکسپرس

تحویل اکسپرس

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیس بوک توییتر اینستاگرام یوتیوب پینترست

همراه با ما

اتاق خبر سایت ما

فروش در سایت ما

فرصت‌های شغلی

تماس با سایت ما

درباره سایت ما

خدمات مشتریان

پاسخ به پرسش‌های متداول

رویه‌های بازگرداندن کالا

شرایط استفاده

حریم خصوصی

گزارش باگ

راهنمای خرید از سایت ما

نحوه ثبت سفارش

رویه ارسال سفارش

شیوه‌های پرداخت

هفت روز هفته ، ۲۴ ساعت شبانه‌روز پاسخگو هستیم    شماره تماس :  09354642245       آدرس ایمیل :   info@shohadabook.ir

بسم رب الشهداء و الصديقين

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل االله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا بحمدلله و ان شاءالله در راه پاسداری خون شهیدان از اولین آن حضرت هابیل علیه السلام ، خون پاک ارباب بی کفنمان حسین بن علی علیه السلام و تک تک انسان های پاکی که در راه امام زمانشان حضرت مهدی عجل لله تعالی فرجه الشریف  علیه اسلام به شهادت رسیدند ایجاد گردید. فروشگاه اینترنتی  کتاب شهدا با تقسیم بندی عناوین کتاب شهدا ، از قبیل شهدا تاریخ ، شهدا انقلاب ، شهدا دفاع مقدس ، شهدا مدافع حرم ، شهدا گمنام ، شهدا ترور ، شهدا ماموریت ، شهدا زن ، شهدا آزاده ، شهدا جانباز ، شهدا امربه معروف تشکیل شده است که عاشقان کتب شهدا می توانند کتاب مورد نظر را از فروشگاه انتخاب ، مختصری از خاطرات ، عکسها ، فیلم و ... کتاب شهید مورد نظر مشاهده درصورت علاقه مندی درخواست خرید را انجام و بعد از پرداخت وجه به شکل اینترنتی و ثبت آدرس دقیق پستی ، کتاب را تحویل بگیرند. لازم بذکر است بعلت گستردگی کتب شهدا و حساسیت در ثبت خاطرات شهدا در اوایل کار از کتب کمتری بهره می بریم که ان شاءالله به دعای مادر شهدا ، زهرای بتول سلام الله علیها بر توانمان اضافه و کتب بیشتری را بارگزاری خواهیم نمود . لذا ثبت انتقادات و پیشنهادات در بهتر شدن  فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا راه گشاه خواهد بود .  التماس دعا

استفاده از مطالب فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا چون برای زنده نگه داشتن فرهنگ ایثار و شهادت می باشد ، کاملا" آزاد بوده و از نظر شرعی مشکلی ندارد . التماس دعا

فروشگاه
علاقه مندی
0 آیتم سبد خرید
حساب کاربری
خانه
  • منو
  • دسته بندی ها
  • کتب شهدا دفاع مقدس
  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما

سبد خرید

بستن
بازگشت به بالا