امام خامنه ای: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست

* بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *

فیس بوک توییتر پینترست لینکدین تلگرام
امام خامنه ای: شهادت مرگ تاجرانه است
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
ورود / عضویت

ورودایجاد یک حساب کاربری

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
لیست علاقه مندی ها
0 آیتم / ۰ تومان
منو
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
0 آیتم / ۰ تومان
دسته بندی محصولات
  • کتب شهدا دفاع مقدس

    همه کتب شهدا ....

    کتب شهدا گمنام

    ابراهیم هادی 1

    ابراهیم هادی 2

    شاهرخ

    خدای خوب ابراهیم

    مهمان خدا

    راز کانال کمیل

    کتب شهدا ترور

    او یک ملت بود

    تا کوچه های آسمان

    آقا مجتبی

    از برف تا برف

    سردار دلها

    در کمین گلسرخ

    حاج قاسم 1

    مرد

    متولد ماه مارس 

    کتب شهدا  مدافع حرم

    ملاقات در ملکوت

    حجت خدا

    قصه دلبری

    یادت باشد

    پسرک فلافل فروش

    در مکتب مصطفی

    فاطمیون

    برای زِین أب

    مجید بربری

    کتب شهدا انقلاب

    طیب

    سفیر بیداری

    حبیب خدا

    کتب شهدا دفاع مقدس

    بر فراز آسمان

    عارفانه

    بیا مشهد

    نخل سوخته

    علی بی خیال

    مسافر کربلا

  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما
خانهشهدا مدافع حرم فاطمیون
محصول قبلی
حجت خدا
حجت خدا ۱۴,۰۰۰ تومان ۱۱,۲۰۰ تومان
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
در هاله ای از غبار
در هاله ای از غبار ۱۶,۰۰۰ تومان ۱۲,۸۰۰ تومان
-20%تمام شد
فاطمیون
فاطمیون
فاطمیون
برای بزرگنمایی کلیک کنید

فاطمیون

۱۸,۰۰۰ تومان ۱۴,۴۰۰ تومان

فاطمیون — چهل حکایت و خاطرات شنیدنی از چهل شهید لشگر فاطمیون

این اوراق تقدیم می شود به پیشگاه

دختر نبوت، همسر ولایت و مادر امامت،

و در یک کلام مقتدای فاطمیون حضرت زهرا (س)

مادر جان، نام ما را نیز در زمره فاطمیون ثبت فرما.

«صبح شد و بانگ الرحیل برخاست و قافله عشق عازم سفر تاریخ شد.خدایا چگونه ممکن است که تو این باب رحمت خاص را تنها بر آن گشوده باشی که در شب هشتم ذی الحجه سال شصتم هجری مخاطب امام بوده اند، و دیگران را از این دعوت محروم خواسته باشی!؟ آنان را می گویم که عرصه حیاتشان، عصری دیگر از تاریخ کره ارض است.

هیهات ما ذلک الظن بک، ما را از فضل تو گمان دیگری است.

پس چه جای تردید؟ راهی که آن قافله عشق پای در آن نهاد، راه تاریخ است وآن بانگ الرحیل است هر صبح در همه جا بر می خیزد. و اگر نه، این راحلان قافله عشق، بعد از هزار و سیصد و چند سال به کدام دعوت است که لبیک گفته اند؟

عقل می گوید بمان و عشق می گوید برو؛ و این هر دو، عقل و عشق را، خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود.

اگر چه عقل نیز اگر پیوند خویش را با چشمه خورشید نبُرد، عشق را در راهی که می رود، تصدیق خواهد کرد؛آنجا دیگر میان عقل و عشق فاصله ای نیست.»

آری سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی آوینی در روایت ماندگار «فتح خون» عبارات زیبایی دارد که مخاطب امروزی او رزمندگان «مدافع حرم» هستند.

مدافع حرم شهید سید رضا حسینی

از رزمندگان افغانستانی مدافع حرم و عضو لشکر فاطمیون

مشخصات شهید سید رضا حسینی

*نام و نام خانوادگی: سید رضا حسینی

*تاریخ شهادت: ۱۳۹۳/۰۷/۰۶

*محل شهادت: سوریه

*نحوه شهادت: در نبرد با «مزدوران صعودی و صهیونیستی»

*مدت عمر: ۱۸ سـال

*کتاب مربوط به این شهید: فاطمیون

متن دست نوشته شهید سید رضا حسینی

این شهید والا مقام بر پیراهن خودش دست نوشته ی جالبی درج کرده بود:

در سینه شراره های غم میریزیم
خون، پای ورودی حرم میریزیم

گر پا بگذارید به صحن زینب (س)
والله زمانه را به هم میریزیم

ما جلوه ای از یک غضب عباسیم
بر حرمت ناموس خدا حساسیم

لبیک یا زینب (س)

در انبار موجود نمی باشد

افزودن به علاقه مندی ها loading
اضافه شد! مشاهده لیست علاقه مندی ها
محصول از قبل به علاقه مندی ها اضافه شده! مشاهده لیست علاقه مندی ها
افزودن به علاقه مندی
شناسه محصول: 10000060 دسته: شهدا مدافع حرم برچسب: اهمیت نماز, بانوی بی نشان, چهل حکایت و خاطرات شنیدنی از شهدای لشگر فاطمیون, خاطرات لشگر فاطمیون, شهدای فاطمیون, شهدای مدافع حرم, شهدای مدافع حرم فاطمیون, لشکر فاطمیون, مدافع حرم فاطمیون
  • توضیحات
  • توضیحات تکمیلی
  • نظرات (0)
  • ارسال و حمل و نقل
توضیحات

فاطمیون — چهل حکایت و خاطرات شنیدنی از شهدای لشگر فاطمیون

در کتاب “فاطمیون ” از بین خاطرات  شهدای فاطمیون، خاطره ای در مورد شهید مدافع حرم غلامعلی پناهی، از فرماندهان خط شکن فاطمیون را با هم می خوانیم:

اخراجی

اوایل فعالیت من در سوریه و یگان فاطمیون بود. منطقه قاسمیه بودیم. آموزش نیروها تمام شد. یک روز نیروها را بردم خط مقدم. اولین بار غلام را آنجا دیدم. نیروهای ما با او هم گروه بودند و او را می شناختند. غلام به سمت ما آمد، اما کسی او را تحویل نگرفت و همه پراکنده شدند.

گفتم چی کار کردی که همه رفتند؟ لبخندی زد و گفت: یکی یه قناسه دادی دست نیروهات، فکر کردند خبری شده. از صداقتش خوشم اومد و از همان لحظه با هم رفیق شدیم. از تهران و محله پاسگاه نعمت آباد اعزام شده بود.فاطمیون

غلام شیردل بود. تو واحد تخریب بهتر از بقیه عمل می کرد. روز بعد در حالی که ما در خط بودیم رفته بود تا زیر سنگر دشمن. بعد برگشت و سر من داد می زد: خوب شد نیروهات بلد نیستند با قناسه کار کنند، وگرنه من رو کشته بودند. راست می گفت. بچه ها ندانسته سمت او شلیک کرده بودند. من هم چیزی نگفتم.فاطمیون

یکی از دوستان به من گفت: زیاد باهاش گرم نگیر، آدم درستی نیست.

گفتم: بسه دیگه، اگر آدم درستی نبود، عمه ی سادات اون رو دعوت نمی کرد.

فاطمیون — چهل حکایت و خاطرات شنیدنی از شهدای لشگر فاطمیون

غلامعلی یک جا بند نمی شد. بعد از چند روز، از خط رفت مکانیکی!

هر وقت من رو می دید، به سراغم می آمد و حسابی حال و احوال می کرد. همیشه هم یک چیزی برای خوردن به من می داد. خیلی شوخ طبع بود. هر وقت کنارش بودیم می مُردیم از خنده.

می خواستم بیام مرخصی، غلام هم همراه من اومد.

یعنی او را اخراج کردند.

 چهل حکایت و خاطرات شنیدنی از شهدای لشگر فاطمیون

اخراجی

ابوحامد گفته بود نظم وانضباط درستی نداره، تسویه داده بود که برگرده.

توی ایران مرتب با هم در تماس بودیم. او به خانه ما می آمد و من هم به او سر می زدم. یک شب درد دلش باز شد و گفت: یعنی خدا می بخشه؟ فاطمیون

می خواست از گذشته ی خودش بگه که نذاشتم. گفتم : خدا ارحم الراحمینه، از خودش بخواه می بخشه. روز بعد من عازم شدم. هر روز تماس می گرفت و جویای احوال می شد. می گفت: دلم براتون تنگ شده، تو رو خدا برو پیش ابوحامد، برو پیش فاتح اجازه بگیر تا من هم بیام.

چهل حکایت و خاطرات شنیدنی از شهدای لشگر فاطمیون

ابوحامد قبول کرد. بهش خبر دادم. روز بعد توی مقر او را دیدم. با یک شلوار کار آمده بود منطقه! خندیدم و گفتم: فکر کنم تا بهت خبر دادم شلوارت رو هم عوض نکردی و از سر کار همین طور اومدی؟! فاطمیون

اصل و پایه خنده بود.

نمی دانید چه روزها و شب هایی داشتیم. روی پشت بام مقر فرماندهی. طبقه بالای سر حاجی ابوحامد  شب ها می نشستیم و ساعت ها می گفتیم و می خندیدیم. بعضی شب ها از بس بلند می خندیدیم خود حاجی می آمد بالا و ما هم قایم می شدیم.

آن ها که در جمع ما بودند، سید امین و سید محمد حسینی و سید مصطفی موسوی از قم، غلام پناهی از تهران، سید محمود و حسین براتی و رضا بخشی معروف به فاتح از مشهد بودند. فاطمیون

از آن جمع همه رفته اند و فقط من مانده ام. فاطمیون

 چهل حکایت و خاطرات شنیدنی از شهدای لشگر فاطمیون

اخراجی

خلاصه گذشت تا عملیات ملیحه انجام شد. غلام در این عملیات مجروح شد. گلوله قناسه خورده بود توی صورتش اما به خیر گذشت. فاتح برایش مرخصی نوشت اما نرفت. می گفت : بچه ها تنها هستند. بعد از بخیه و پانسمان دوباره برگشت. او حالا کاملا تغییر کرده بود. صلابت خاصی در رفتار و اخلاق او دیده می شد.

غلام یکی از فرماندهان خط شکن فاطمیون شده بود.

همه او را دوست داشتند. در کار رزمی جدی بود،.در موقع استراحت هم اهل بگوبخند. دیگر کسی از گذشته او حرفی نمی زد.

موقع مرخصی من رسیده بود. غلام نیامد. اما مرتب به من زنگ می زد و اخبار منطقه را می داد. هر چی می گفتم: کی میای؟ می گفت: به زودی.تا اینکه یکبار گفت: یک حمله دیگه داریم، بعد از حمله بر می گردم مرخصی.فاطمیون

گفتم: می خوام برم زیارت امام رضا (ع)

گفت: نرو، وایسا من هم بیام با هم بریم.

چهل حکایت و خاطرات شنیدنی از شهدای لشگر فاطمیون

وقتی خداحافظی کرد حس کردم.که حالت حرف زدنش تغییر کرده. کلمات خاصی ادا می کرد.که احساس کردم غلام دیگر ماندنی نیست!.دیگر از آن خنده های همیشگی خبری نبود! فاطمیون

سه روز گذشت. منتظر بودم که غلام هم بیاد و با هم بریم مشهد.

شهید موسوی تماس گرفت و حال و احوال کردیم. بعد هم گفت: راستی، غلام دیگه نمی خنده. گفتم: نمی خنده، برای چی، قراره بیاد مرخصی بریم مشهد. گفت: دارن غلام رو میارن … فاطمیون

عاقبت آدم ها چطور تغییر می کنه، غلام را من می شناختم. به کرامت حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) به انسان دیگری تبدیل شد. او از آن ها شد که به قول امام خمینی (ره) : راه صد ساله را یک شبه طی کردند.

تا مدت ها به خاطر قولی که به غلام داده بودم مشهد نرفتم. چند روز پیش رفتم.

به نیابت از شهید غلامعلی پناهی گفتم: فاطمیون

«السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام»

بانوی بی نشان/ اهمیت نماز

روزی حضرت فاطمه (س) از پدر بزرگوارش پرسید:.پدر جان، یا رسول الله (ص) زنان و مردانی که.نسبت به نماز بی اعتنا هستند.و نماز را سبک می شمارند، چه عواقبی را در پیش دارند؟

رسول خدا (ص) فرمود: ای فاطمه جان! هر کسی از مردان و زنان نمازش را سبک بشمارد،.شش مورد در دنیا، سه مورد در وقت مرگ،و سه مورد آن ها در قبر و سه مورد در قیامت زمانی که از قبر خارج شود.

الف) اما آن شش بلایی که در دنیا دامنگیرش می شود: فاطمیون

    1. خداوند برکت را از عمرش می برد.
    2. خداوند برکت را از رزقش می برد.
    3. خداوند عزوجل سیمای صالحین را از چهره اش محو می کند.
    4. هر عملی که انجام می دهد پاداش داده نمی شود.
    5. بهره ای از صالحین برای او نیست.

ب) اما آن سه بلایی که هنگام مرگ گرفتارش خواهد شد: فاطمیون

    1. ذلیل از دنیا می رود.
    2. هنگام مرگ در حال گرسنگی خواهد بود.
    3. تشنه از دنیا خواهد رفت، اگر چه آب نهرهای دنیا را به او بدهند.

بانوی بی نشان/ اهمیت نماز

ج) اما آن سه بلایی که در قبر دامنگیرش می شود: فاطمیون

    1. خداوند ملکی در قبر برای او می گمارد تا او را زجر دهد.
    2. قبرش برای او تنگ خواهد شد.
    3. گرفتار ظلمت و تاریکی قبر خواهد شد.

د) اما آن سه بلایی که در روز قیامت گرفتارش خواهد کرد: فاطمیون

    1. خداوند ملکی را موکل می سازد تا او را با صورت روی زمین بکشد، در حالی که خلایق تماشا می کنند.
    2. محاسبه ی اعمالش به سختی انجام می شود.
    3. خدا به نظر لطف به او نمی نگرد و برای اوست عذاب همیشگی.
توضیحات تکمیلی
وزن0.230 kg
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فاطمیون” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال و حمل و نقل

محصولات مشابه

-20%تمام شد
رفیق،مثل رسول
بستن

رفیق،مثل رسول

۳۵,۰۰۰ تومان ۲۸,۰۰۰ تومان

رفیق،مثل رسول --- خاطرات شهید مدافع حرم محمد حسن خلیلی

تخریب - تاکتیک - جنگ های نامنظم

مشخصات شهید محمد حسن خلیلی

*نام و نام خانوادگی: محمد حسن

*نام پدر : رمضانعلی

*محل تولد : تهران

*تاریخ ولادت: ۱۳۶۵/۹/۲۰

*تاریخ شهادت : ۱۳۹۲/۸/۲۷

*محل شهادت: سوریه - حلب

*نحوه شهادت: تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۲۷ سـال

*محل مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا تهران

*قطعه و ردیف و شماره : ۵۳ - ۸۷ - ۴

*کتاب مربوط به این شهید: رفیق، مثل رسول

 

رفیق،مثل رسول --- خاطرات شهید مدافع حرم محمد حسن خلیلی

 

افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%تمام شد
بابا مهدی
بستن

بابا مهدی

۷,۵۰۰ تومان ۶,۰۰۰ تومان

بابا مهدی ----  خاطراتی از شهید مدافع حرم  مهدی قاضی خانی

فرمانده 

مشخصات شهید مهدی قاضی خانی

*نام و نام خانوادگی: مهدی قاضی خانی

*نام پدر : 

*محل تولد : روستای حیدری خان، از توابع شهرستان بهار همدان

*تاریخ ولادت: ۱۳۶۴/۰۸/۲۸

*تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۹/۱۶

*محل شهادت: منطقه خانطومان حلب - سوریه

*نحوه شهادت: تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۳۰ سال

*محل مزار : گلزار شهدای بی بی زبیده، زیباشهر قرچک

*کتاب مربوط به این شهید: بابا مهدی

بابا مهدی  --   شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی

شهید مهدی قاضی خانی روز بیست و هشتم آبان ۱۳۶۴ در روستای حیدری خان، از توابع شهرستان بهار همدان چشم به جهان گشود. سال 85 ازدواج نمود و ثمره آن دو فرزند پسر و یک دختر به نام نهال بود. سال ۱۳۹۴ برای دفاع از حریم آل الله عازم سوریه شد. زمانی که برای کمک به رزمندگان تیپ فاطمیون به منطقه خانطومان رسیدند، در جایگاه تیربارچی رشادت ها ار خود نشان داد و سرانجام با اصابت گلوله به پهلویش مجروح شد. در لحظاتِ آخر، مدام حضرت زهرا (س) را صدا می زد.و یا زهرا یا زهرا می گفت!.و می گفت: «بی بی از من راضی شدی!».و عاقبت شانزدهم آبان ماه ۹۴ پس از خونریزی و جراحت شدید،.به آرزویش شهادت در راه خدا رسید.و در راه دفاع از عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری (س) به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای بی بی زبیده، زیباشهر قرچک آرام گرفت.

شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی

متن وصیت نامه شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی

اینجانب مهدی قاضی خانی در مورخ ۹۴/۸/۳۰ در ساعت 6 صبح وصیت‌نامه خود را نوشته(ام). نمی‌دانم چگونه شروع نمایم مرا ببخشید. این که خداوند متعال به این بنده حقیر نظر لطف و کرامت داشته (در حالی که) بنده خوبی برای او نبوده و نیز فرزند اهلی برای پدر و مادر عزیزم نبودم. از خداوند بزرگ و پدر و مادرم‌ می‌خواهم عاجزانه مرا ببخشند و ما را حلال بنمایند. و از پدر و مادر می‌خواهم بسیار مرا دعا نموده و نیز در برابر سختی‌ها صبر و توکل به خداوند بزرگ کنند. و نیز از همسر عزیز و مهربانم که کوه صبر و تحمل و انسان (است) بر حق (که) او از من صبر و گذشت بالایی دارد که این سالها بنده حقیر را تحمل و در برابر سختی‌ها یاری نموده از او می‌خواهم که مرا حلال نموده و در تربیت فرزندانمان بسیار کوشا بوده که می‌دانم او فردی بسیار بزرگ و داری صبر و گذشت فراوان است و عاجزانه درخواست می‌کنم فرزندانمان را در حفظ قرآن و اسلام و شهدا هدایت و تربیت کنند که خداوند بزرگ در این کار او را هدایت خواهد کرد. لازم به ذکر می‌دانم که از تمامی دوستان و فامیل و هم‌رزمان عزیزم و خواهر و برادر دینیم چند نکته مهم را اهمیت دهند عاجزانه درخواست کنم که بسیار به نماز اول وقت و احترام به پدر و مادر اهمیت دهند و چند توصیه‌ای از بنده حقیر: بسیار به پدر و مادر احترام کنید و به دیدار اقوام و دوستان بروید از فقرا و نیازمندان دل جویی کنید. قرآن را سرلوحه زندگی قرار بدهید. در خط شهدا و امام شهدا حرکت کنید و گوش به فرمان ولی‌امر زمان باشید و رهبر عزیزمان را در این راه تنها نگذارید تا پرچم را به صاحب اصلی برسانند. اگر امنیت هست در این مملکت مدیون شهدا و کمک‌های رهبر عزیزمانیم. خداوند عمر با عزت به او عطا فرماید. اگر من در این راه حق و خداپسند قدم گذاشته مطمئن باشید برای رضای خدا و رسول خدا بوده و می‌خواهیم به دشمنان اسلام، ثابت کنیم که ما برای رضای خداوند و کمک رساندن به اهل بیت و رسول الله از تمامی جان و مال همسر و فرزندانمان خواهیم گذشت و نمی‌گذاریم که دشمنان خدا و اهل بیت به این اسلام نات محمدی ضربه بزنند که این کار را امام حسین (ع) برای اسلام نموده و تمام‌ دار و ندار خود را در راه اسلام و خداوند فدا نمود و از او الگو گرفته‌ایم. اگر من گناهکار در این کار خداپسندان قدم گذاشتم (برای این است که) فردای قیامت در نزد خدا و رسولش سرافکنده نباشیم. رسول خدا فرمودند اگر مسلمانی صدای مسلمان را بشنود و به او کمک نکند او مسلمان نیست و به امام حسین (ع) ثابت کنیم که تا خون در رگ‌هایمان جریان دارد نمی‌گذاریم به خواهرت، عمه‌یمان زینب اهانت شود.

ای خواهر و برادرمان بدانید: سوریه خط مقدم ما بوده و اگر ما در آنجا حضور داریم بدانید که هدف دشمنان رسیدن به ایران است. نگذارید بین شما و اسلام جدایی بیاندازند که اگر موفق شوند شما را به فنا می‌کشند گوش به فرمان رهبر عزیزمان باشید تا از فتنه زمان در امان باشید و نگذارید روی افکار و عقاید شما کار کنند نگذارید خون شهدا پایمال شود. که فردای قیامت همه ما مسئول و جوابگو باشیم.

والسلام علیکم بنده حقیر مهدی قاضی خانی 

متن روی مزار شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی

آن‌کس که تو را شناخت جان را چه کند

فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

مزار شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی

مزار-شهید-مدافع-حرم-مهدی-قاضی-خانی

متن دست نوشته رهبری پشت دفتر املای فرزند شهید

بسمه‌تعالی نهال عزیز. امید است برای انقلاب و کشور ذخیره‌ای ارزشمند باشی. ان‌شالله. سیدعلی خامنه‌ای ۹۷/۱۱/۲۳

دست-نوشته-رهبر-به-فرزند-شهید

درخواست دختر شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی  از رهبری

  فرزند شهید در کنار رهبری
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%
حِلمای حرم
بستن

حلمای حرم

۶,۵۰۰ تومان ۵,۲۰۰ تومان

حلمای حرم --- شهید مدافع حرم میثم نجفی

مشخصات شهید میثم نجفی

*نام و نام خانوادگی: میثم نجفی

*نام پدر : على محمد

*محل تولد : ورامین

*تاریخ ولادت: ۱۳۶۷/۲/۱۰

*تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۹/۱۲

*محل شهادت: حلب

*نحوه شهادت: توسط تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۲۷ سال

*محل مزار : گلزار شهدای قرچک ، امامزاده بی بی زبیده (ع)

*کتاب مربوط به این شهید: حلمای حرم

 

حلمای حرم --- شهید مدافع حرم میثم نجفی

 

دلنوشته همسر شهید مدافع حرم میثم نجفی

سال 93 برای یک ماموریت به عراق رفت. به من گفت: « به کسی نگو! » و برایم خیلی سخت بود که می بایست به تنهایی ، حضور او در یک کشور دیگر را تحمل می کردم، خیلی نگرانش بودم و نمی توانستم نگرانیم را مخفی کنم و خانوده ام متوجه نگرانی بیش از حدم شده بودند. دو هفته این ماموریت طول کشید و خودش گفت که در درگیری یک گلوله از کنار سرش گذشته و خدا رو شکر کردم که سالم برگشته بود .....

وصیتنامه شهید مدافع حرم میثم نجفی

مادرشهید

بخش عمده ای از وصیت نامه ی میثم خصوصی و خانودگی است ، اما از لابه لای خطوط آن سفارش هایی وجود دارد که می توان آن ها را برای نسل جوان بازگو کرد تا با میثم و دیدگاه هایش آشنا شوند .

وصیت نامه میثم این گونه آغاز می شود « اینجانب میثم نجفی فرزند علی محمد در صحت و سلامت جسم و عقل در روز پنجشنبه بیست و هشتم مهر نود و چهار مطابق با هشتم محرم الحرام هزارو چهارصد سی وهفت (هجری قمری ) درشهر . . پادگان ...به شرح ذیل وصیت می کنم :

من کوچک تر از آن هستم که بخواهم برای دیگران وصیتی داشته باشم ، ولیکن از روی توصیه ی دین و ائمه اطهار چند خطی را می نگارم . از ابتدا همه ی بستگانم را به رعایت تقوا و حرکت در مسیر ناب و پر ارزش اسلام اصیل سفارش می کنم و توصیه می کنم بندگی خدای منان را هیچ گاه فراموش نکنید ... » در ادامه توصیه های خود به تربیت فرزند اشاره دارد و تأکید می کند که : « اسلام را باید با دلیل و مستند به کودکان یاد داد تا اعتقادات شان از ریشه محکم باشد . »

در جایی دیگر از من خواسته اند تا هر چه از اموالش باقی مانده است را محاسبه کرده و خمس آن را پرداخت نمایم . حتی خواسته است که مبلغی به عنوان رد مظالم به دفتر مرجع تقلیدش بدهم که اگر ناخواسته کم کاری کرده باشد یا ندانسته از بیت المال استفاده ی نموده باشد ، به نوعی جبران شود.

 

مزار شهید مدافع حرم میثم نجفی

-فرزند-شهید-مدافع-حرم

همسر و فرزند شهید مدافع حرم میثم نجفی

  همسر و فرزند شهید مدافع حرم تشییع-پیکر  
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%تمام شد
شهید مدافع حرم محمد آژند
بستن

مسافر غربت

۵,۵۰۰ تومان ۴,۴۰۰ تومان

مسافر غربت --- شهید مدافع حرم محمد آژند

فرمانده گردان فاتحین

مشخصات شهید محمد آژند

*نام و نام خانوادگی: محمد آژند

*نام پدر : حسین

*محل تولد : تهران

*تاریخ ولادت: ۱۳۵۹/۰۳/۲۷

*تاریخ شهادت : 1394/۰۵/13

*محل شهادت: خانطومان سوریه 

*نحوه شهادت: تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۳۵ سـال

*محل مزار : گلزار شهدای کهنز

*کتاب مربوط به این شهید:  مسافر غربت

 

مسافر غربت --- شهید مدافع حرم محمد آژند

شهید محمد آژند بیست و هفتم تیر 1359 در تهران چشم به جهان گشود. پدرش حسین نام داشت. تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در رشته مدیریت ادامه داد. بیست و هشتم تیر1381 ازدواج کرد و دو فرزند به نام های محمدمهدی و محمدطاها به یادگار مانده است.

شهید محمد آژند در بیست و یکم دی ماه سال 1394 و در منطقه خانطومان از توابع حلب به شهادت رسیدند. پیکرش پنج ماه مفقود بود و پس از دسترسی به پیکر مطهر از طریق آزمایش DNA شناسایی شدند و در تاریخ ۹۵/۳/۳۱ پس از تشییع باشکوهی که به لطف مردم با تقوا و ولایتمدار شهریار برگزار شد، در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار در جوار رفقای شهیدش، شهید مصطفی صدر زاده و شهید سجاد عفتی تا روز ظهور مولایش حضرت صاحب الزمان (عج) در دل خاک به امانت سپرده شد.

وصیت نامه شهید مدافع حرم محمد آژند

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم رب الشهدا و الصدیقین

ما که مستحق عنایت و کرم توئیم

آماده برای دفاع از حرم توئیم

یا زینب (س) یا زینب (س)

سلام رفقا و دوستای عزیزم ، چند نکته ای برایتان به یادگار می نویسم :

اول اینکه : حلالم کنید تا اینکه اگر آبرویی در خانه ی اهل بیت علیهم السلام داشتم بتوانم دست در دست شما به تعالی انسانی برسم.

2- مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام و حریم ولایت فقیه امام خامنه ای (مد ظله) باشید و هرگز از این راه خارج نشوید که سعادت دنیا و آخرت شما در این راه است.

3- هیئت هفته ای یکبار فراموش نشود.

4- نماز اول وقت هرگز فراموش نشود.

5- احترام ویژه به پدر و مادر فراموش نشود.

6- نگذارید که نامحرمان و بی مروت ها به ناموس مردم و انقلاب و اسلام پشت کنند و توهین کنند.

7- بزرگتر و پیر طریقت برای خودتان انتخاب کنید تا به سر منزل مقصود برسید (مثل : حاج آقا بهرامی)

8- از علما و روحانیت جدا نشوید که انقلاب مدیون آنهاست.

9- بی ادبی هنر نیست، پس از آن دوری کنید؛ تا می توانید با ادب و خوشرو و پر حوصله باشید.

10- در هر زمینه ای توانایی بالایی دارید دست دیگر دوستانتان را بگیرید.

11 غیبت و دروغ را ترک کنید که تمام مشکلات جوان ها از این دو موضوع سر منشأ می گیرند.

12- پرخاش و عصبانیت را از خود دور کنید.

13- هیچگاه به دنبال ریاست و مسئولیت نباشید؛ همیشه خادم و خدمتگزار مردم و رفقا باشید اما بدون مسئولیت و یا قبول ریاست.

14- گوش به حرف بزرگترها کنید تا به سر منزل مقصود برسید.

15- به خانواده شهدا حتماً سر بزنید که برکت زندگی مان هستند.

16- تا می توانید از شبکه های مجازی، اینترنت، ماهواره دوری کنید که شما را از خدا و راه راست دور می کند و به تباهی می کشاند.

بچه ها حلالم کنید. از اینکه زحمتم به گردن شما عزیزان مانده مرا ببخشید.

اگر لایق بودم سلام همه ی شما را به حضرت زهرا (س) و بی بی جان حضرت زینب (س) و ارباب بی کفن حضرت اباعبدالله الحسین (ع) می رسانم.

وعده ی همه ی ما کنار حوض کوثر،

التماس دعا،

دعاگویتان هستم.

برادر کوچک خود را ببخشید.

محمد آژند

مزار شهید مدافع حرم محمد آژند

مزار-شهید-آژند

شهید مدافع حرم محمد آژند در جوار دوستانش آرمید

مزار-شهید-آژند-در-جوار-دوستان  
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%تمام شد
مجید بربری
بستن

مجید بربری

۲۲,۰۰۰ تومان ۱۷,۶۰۰ تومان

مجید بربری --- زندگی داستانی حُرّ مدافعان حرم شهید مجید قربانخانی 

چند هفته بعد

پس از سفر زیارتی سوریه

تازه از سوریه برگشته بودند. هم موقع رفتن و هم برگشتن، عجیب هوای مجید در دلشان افتاده بود. ساعت سه و چهار نیمه شب بود. عطیه گوشی اش را روشن کرد. پیامی با این محتوا دریافت کرده بود. «با سلام، بنده از پایگاه خبری مشرق نیوز هستم. می خواستم یک زندگی نامه کلی و چندتایی خاطره از مجید، که تا کنون گفته نشده، برای بنده بیان کنید.» عطیه اخم آورد و شروع کرد به غرولند. - خدایا حالا من چی برا این بگم. ما که این مدت، به این خبرگزاری و اون روزنامه، همه خاطرات را گفتیم. حرف نگفته ای نمونده که بخوام بگم. مجید بربری و خوابید. در خواب دید با مجید دارند شوخی می کنند. عطیه می خواست با کمربند، مجید را بزند که یکی از دوستان برادرش، از راه رسید و کمربند به مجید نخورد. عطیه افتاد و همه غش غش بهش خندیدند. دوست مجید گفت: - می خواستی مجید را بزنی، خدا جوابت را داد و افتادی زمین. مجید گفت: - آبجی! اینم خاطره خوب، برو برا اون خبرنگار تعریف کن.

چند ماه قبل از شهادت مجید

استخر یافت آباد، مجید با چند نفر از دوستانش

مجید و دوستانش وسط آب، با یکدیگر ادابازی یا به قول خودشان لال بازی در می آوردند. یک نفر وسط می آمد و یک سری اداهایی را در می آورد و بقیه باید می گفتند؛ منظورش چی بوده. وسط بازی و حدس زدنشان بودند که چشم های مجید، تا چند دقیقه ای خیره ماند. رفت نزدیک دوستانش. - حامد این چیه زدی روی کتف و کمرت. بدجوری چشمم رو گرفته. - خالکوبی رو می گی؟ - آره ، عجب چیز قشنگی زدی پسر! - من من چند تایی خالکوبی زده بودم و شکل زشتی روی بدنم افتاده بود. هر قسمتش یه چیزی بود. منم این عنکبوت رو با تارهاش زدم تا همه رو بخوره ببره. - منم می خوام خالکوبی کنم. خیلی چیز قشنگ و جالبی از آب در اومده. - مجید جون! یه وقت این کار رو نکنی ها! به قرآن من پشیمونم...
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%تمام شد
شهید  مصطفی صدرزاده
بستن

قرار بی قرار

۵۰,۰۰۰ تومان ۴۰,۰۰۰ تومان

قرار بی قرار ----  شهید مدافع حرم  مصطفی صدرزاده

فرمانده 

مشخصات شهید مصطفی صدرزاده

*نام و نام خانوادگی: مصطفی صدرزاده

*نام پدر : محمد

*محل تولد : خوزستان

*تاریخ ولادت: ۱۳۶۵/۰۶/۱۹

*تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۰۸/۰۱

*محل شهادت: سوریه - حلب

*نحوه شهادت: تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۲۹ سال

*محل مزار : گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار

*کتاب مربوط به این شهید: قرار بی قرار - سید ابراهیم - اسم تو مصطفاست - در مکتب مصطفی

 

قرار بی قرار  --   شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

شهید مصطفی صدرزاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش محمد صدرزاده، پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش از خاندان جلیله سادات هستند. ایشان دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و هیئت‌های مذهبی، انجام کارهای فرهنگی و عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کردند. در دوران جوانی درحوزه علمیه به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس در دانشگاه دانشجوی رشته ادیان و عرفان شدند، هم‌زمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاس‌ها و اردوهای فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی و... برای آنان بودند. در سال ۸۶ ازدواج نمود و ماحصل آن دختری به نام فاطمه و پسری به نام محمدعلی است. شهید مصطفی صدر زاده در سال ۹۲ برای دفاع از دین و حرم بی‌بی زینب (س) با نام جهادی سید ابراهیم، داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرماندهی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید و به دیدار معبود شتافت و در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت.

 

متن وصیت نامه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

بسم رب الشهدای و الصدیقین خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست‌. سپاس خدایی را که بر سر ما منت نهاد و از میان این همه مخلوق ما را انسان خلق کرد. شکر خدایی را که از میان این‌همه انسان ما را خاکی مقدس به نام ایران قرار داد. و شکر خدایی را که به بنده پدر و مادر و همسر صالح عطا کرد. و شکر بی‌پایان خدایی را که محبت شهدا و امام شهدا را در دلم انداخت و به بنده توفیق داد تا در بسیج خادم باشم. خدایا از تو ممنونم بی‌اندازه که در دل ما محبت سید علی‌خامنه‌ای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزید‌های دوران را بشناسیم و جلوی آن‌ها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیت‌نامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش‌ دهند تا گمراه نشوند؛ زیرا ایشان بهترین دوست‌شناس و دشمن‌شناس است. از پدر و خانواده عزیزم تقاضا دارم برای بنده بی‌تابی و ناراحتی بیش‌ از حد نکنند و اشک‌ها و گریه‌های خود را نثار اباعبدالله و فرزندان آن بزرگوار کنند. پدر و مادر و همسرم و دخترم از شما تقاضا می‌کنم بنده‌رو ببخشید و از خدا بخواهید بنده رو ببخشد چقدر در حق پدر و مادر کوتاهی کردم چقدر شما را به دردسر انداختم فقط خدا شاهد تلاش شما بود که در زمان جنگ باید سختی و مشقت از من نگه‌داری کردید و بعد از جنگ هم برای درس‌خواندن من چقدر سختی کشیدید. فقط خدا می‌داند که چقدر نگران کرده‌ام اذیت کرده‌ام و شما تحمل کردید زیرا تلاش‌ می‌کردید تا فرزندتان عاقبت‌به‌خیر شود از شما ممنونم که همیشه انتخاب را به عهده خودم گذاشتید. حتی وقتی در نوجوانی می‌خواستم به نجف برای تحصیل بروم مخالفت نکرده و از اینکه همیشه به نظر من احترام گذاشتید ممنونم حالا هم از شما خواهش می‌کنم یکبار دیگر و برای آخرین بار به نظرم احترام بگذارید و از هیچ‌کس و از هیچ نهادی دلخور نباشید مبارزه با دشمنان خود آرزوی بنده بود و فقط خدا می‌داند برای این آرزو چقدر ضجه زدم و التماس کردم ممکن است بعضی‌ها به شما طعنه بزنند اما اهمیت ندهید بنده به راهی که رفتم یقین داشتم. از همسر عزیزم می‌خواهم که بنده را ببخشد زیرا که همسر خوبی برای او نبودم. به همسر عزیزم می‌گویم می‌دانم که بعد از بنده دخترم یتیم می‌شود و شما اذیت می‌شوید اما یادت باشد که رسول خدا فرموده: هرکس که یتیم شود خدا سرپرست اوست ایمان داشته باش که خدا همیشه با توست. آرزو دارم که دخترم فاطمه،‌فاطمی تربیت شود یعنی مدافع سرسخت ولایت، از دوستان،‌ آشنایان و فامیل و هرکس که حقی گردن ما دارد تقاضا می‌کنم بنده حقیر با ببخشد زیرا می‌دانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شما حتی که نصیب ما شد لطف و کرم و هدیه خدا بوده و مردم عزیز ایران یادمان باشد که به خاطر وجب به وجب این سرزمین و دین اسلام چقدر خون دادیم چقدر بچه‌های ما یتیم شدند،‌ زن‌ها بیوه، مادرها مجنون، پدرها گریان فقط و فقط برای خدا بود. در این ماه مبارک رمضان دل ما شکست،‌ دل امام زمان بیشتر و بیشتر که در مملکت شهدا حرمت ماه خدا توسط بعضی‌ها نگه‌داشته نشد و برادران و خواهران من ماهواره و فرهنگ کثیف غرب مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد. از ما گفتن ما که رفتیم...

آن‌کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

بی‌بی زینب (س) آن زمانی که شما در شام‌ غریب بودید گذشت دیگر به احدی اجازه نمی‌دهیم به شما و به سلاله حسین (ع) بی‌احترامی کند. دیگر دوران مظلومیت شیعه تمام شده. بی‌بی‌جان انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم بی‌بی عزیزم مرا قاسم خطاب کن مرا قاسم خطاب کن روی خون ناقابل من هم حساب کن.

و من‌الله توفیق مصطفی صدر زاده ۴ مرداد۱۳۹۲

بسم الرب الشهدا و الصدیقین درود خدا بر محمد و خاندان پاکش دوستان با معرفت، همرزمای بسیجیم! می‌دونم وقتی این نامه رو براتون می‌خونن از بنده دلخور می‌شید و به بنده تک‌خور و یا ... می‌گید چون می دونم شماها همتون عاشق جنگ با دشمنان خدا هستید، می دونم عاشق شهادتید... داداشای عزیزم ببخشید که فرمانده خوبی براتون نبودم اونجوری که لیاقت داشتید نوکری نکردم... به شما قول میدم اگر دستم به دامان حسین بن علی (علیه‌السلام) برسد نام شما را پیش او ببرم... چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش می کنم: ۱- وقتی کار فرهنگی را شروع می‌کنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم. اولین مشکل، مشکل تنبلی و سهل‌انگاری است. ۲- وقتی که کارتان می‌گیرد و دورتان شلوغ می‌شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می‌آید اگر فکر کرده اید که شیطان می‌گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید، هرگز... 3-تا جای که می‌توانید از تفرقه فرار کنید. عامل تفرقه غیبت و خبرچینی است. ۳- اگر می‌خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ... ۴- سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می‌کند و راه درست را نشانتان می دهد. ۵- دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید. ۶- خودسازی دغدغه اصلی شما باشد.

سید ابراهیم صدر زاده

متن روی مزار شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

آن‌کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

مزار شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

مزار-شهید-مصطفی-صدرزاده

شهیدمصطفی صدرزاده در کنار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی

شهید صدرزاده
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%
لبیک یا زینب
بستن

لبیک یا زینب

۳۳,۰۰۰ تومان ۲۶,۴۰۰ تومان

لبیک یا زینب --- وصیت نامه ی پنجاه شهید مدافع حرم

ما را مدافع حرم آفریدند ...

به شهادت رساندن حضرت سیدالشهدا ( صلوات الله علیه) و ذبح او و یارانش در صحرای کربلا، قیام «مختار ثقفی» را در پی داشت. با قیام «مختار» دیگر هیچ حاکم و خلیفه ایبه خود اجازه جسارت به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را مانند آن چه در کربلا اتفاق افتاد، نداد. چه آن که از تاریخ عبرت گرفته و می دانست که در این صورت، آزاده ای از گوشه ای قیام کرده و بساط ظلم و جور و از همه مهم تر حکومتش را جمع کرده و به زباله دان تاریخ خواهد ریخت.

با این که دیگر کربلایی اتفاق نیفتاد، اما مهر داغ این واقعه اسفناک طوری بر جگر شیفتگان و دلدادگانش حک شده و آن را سوزانده که تا ابد التیامی بر آن پیدا نخواهد کرد. چنان که پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «إنَّ لِقَتلِ الحُسَینِ حَرارَةٌ فِی قُلُوبِ المِؤمِنیِنَ لَن تَبرُدَ أبَداً.» شهادت امام حسین در دل های افراد با ایمان آتش و حرارتی ایجاد می کند که هرگز خاموش نخواهد شد.

... یاد پیکر اربا اربای علی اکبر ، یاد گلوی پاره ی علی اصغر، یاد بدن بی دست ابوالفضل العباس، مرگ شیرین تر از عسل قاسم، روی پیکر عمو شهید شدن عبدالله،دوره کردن ارباب مان حسین، نیزه فرو کردن در گلو، گودی قتلگاه، تل زینبیه، خنجر شمر، روی سینه نشستن، از قفا سر بریدن، دست و پا زدن ارباب، سیلی خوردن عقیله، سمّ اسب ها، آتش زدن خیمه ها، غارت معجر و چادر مخدرات، خولی حرامزاده و تنورش، بدن عریان، بریدن انگشتان، سیلی خوردن سه ساله، سرهای روی نیزه، سنگ زدن حرامیان کوفه، مجلس عبیدالله، دروازه شام، بازار شام، مجلس لعنتی یزید، قرآن خواندن ارباب، زدن بر روی لب های قاری قرآن، بازار برده فروش ها، خرابه شام، دختر سه ساله و رأس بابا و ...

این ها همه و همه بغضی است که در وجود عاشقان حسین  (صلوات الله علیه) موج می زند و صدها سال با یاد این مصیبت ها عزاداری کرده و بر سینه و سر می زنند.

و اینک بعد از گذشت 1333 سال از آن واقعه، دوباره یزید و یزیدیان با نامی جدید و در قالبی مدرن تر، از سرتاسر جهان سپاه جمع کرده اند. و این بار نه تنها قصد هتک حرمت مقدسات و نوامیس بلکه به نیت در هم پیچیدن اسلام ناب محمدی علی الخصوص مکتب تشیع را دارند. کسی نیست به این جماعت بگوید، با چه تحلیلی عزم چنین جسارتی را کرده اید؟ نه این جا دیگر کربلاست و نه مردم کوفه ونه زمان سال 61 هجری.

زهی خیال باطل ! محبان اهل بیت (صلوات الله علیهم) با شنیدن اخبار مربوط به یورش این بلیهان، از دیار خود هجرت نموده و زندگی را به امان خدا سپردند تا بغض تمام آن چه را که در کربلا افتاد را با نام «مدافعان حرم» بر سر اینان خالی نمایند. راستش پیش بینی چنین اتفاقی از عهده هر کودکی بر می آمد.

آن چه در پیش رو دارید، وصیت نامه 50 نفر از این «مدافعان حرم» است که با ذکر تاریخ ولادت و شهادت شان تقدیم محضرتان می شود.وصیت نامه هایی که هر یک درس و نکته ای راگوشزد می کند.ولی موردی که در قریب به اتفاق این 50 وصیت نامه اشاره شده، تبعیت از ولی فقیه و گوش به فرمان بودن از ایشان است. ان شاءالله که بتوانیم از پس این مهم برآمده و شیعه ی حقیقی آقا اباعبدالله الحسین (صلوات الله علیه) باشیم.

در این مصحف نام مبارک امام حسین و حضرت زینب و حضرت رقیه و تمام القاب و کنیه های این بزرگواران، آیات قرآن و امضاهای آخر وصیت نامه ها با رنگ دوم مشخص شده است.

بجای کلمه «ص»، «ع»، «س»، «عج» و «ره» که بعد از اسامی هر یک از اهل بیت (صلوات الله علیه) توسط نگارنده و صیت نامه قید گردیده، به ترتیب «صلی الله علیه وآله» ، «صلوات الله علیه»، «صلوات ا»لله علیها، «عجل الله تعالی فرجه»، و «رحمة الله علیه» آمده است.

ان شاءالله که مورد رضایت خداوند سبحان قرار گیرد.

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%تمام شد
ملاقات در ملکوت
بستن

ملاقات در ملکوت

۱۴,۰۰۰ تومان ۱۱,۲۰۰ تومان

کتاب «ملاقات در ملکوت» روایتی مادرانه از زندگی «شهید احمد محمدِ مشلب »

  کتاب ملاقات در ملکوت خاطرات شهید مدافع حرم احمد محمد مشلب از زبان مادر شهید است . ایشان متولد 9 شهریور 1374 در شهر نبطیه لبنان است و در تاریخ 10 اسفند 1394 در حلب سوریه به شهادت رسید.
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
بهترین قیمت

بهترین قیمت

بالاترین کیفیت

بالاترین کیفیت

پرداخت امن

پرداخت امن

پشتیبانی سریع

پشتیبانی سریع

تحویل اکسپرس

تحویل اکسپرس

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیس بوک توییتر اینستاگرام یوتیوب پینترست

همراه با ما

اتاق خبر سایت ما

فروش در سایت ما

فرصت‌های شغلی

تماس با سایت ما

درباره سایت ما

خدمات مشتریان

پاسخ به پرسش‌های متداول

رویه‌های بازگرداندن کالا

شرایط استفاده

حریم خصوصی

گزارش باگ

راهنمای خرید از سایت ما

نحوه ثبت سفارش

رویه ارسال سفارش

شیوه‌های پرداخت

هفت روز هفته ، ۲۴ ساعت شبانه‌روز پاسخگو هستیم    شماره تماس :  09354642245       آدرس ایمیل :   info@shohadabook.ir

بسم رب الشهداء و الصديقين

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل االله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا بحمدلله و ان شاءالله در راه پاسداری خون شهیدان از اولین آن حضرت هابیل علیه السلام ، خون پاک ارباب بی کفنمان حسین بن علی علیه السلام و تک تک انسان های پاکی که در راه امام زمانشان حضرت مهدی عجل لله تعالی فرجه الشریف  علیه اسلام به شهادت رسیدند ایجاد گردید. فروشگاه اینترنتی  کتاب شهدا با تقسیم بندی عناوین کتاب شهدا ، از قبیل شهدا تاریخ ، شهدا انقلاب ، شهدا دفاع مقدس ، شهدا مدافع حرم ، شهدا گمنام ، شهدا ترور ، شهدا ماموریت ، شهدا زن ، شهدا آزاده ، شهدا جانباز ، شهدا امربه معروف تشکیل شده است که عاشقان کتب شهدا می توانند کتاب مورد نظر را از فروشگاه انتخاب ، مختصری از خاطرات ، عکسها ، فیلم و ... کتاب شهید مورد نظر مشاهده درصورت علاقه مندی درخواست خرید را انجام و بعد از پرداخت وجه به شکل اینترنتی و ثبت آدرس دقیق پستی ، کتاب را تحویل بگیرند. لازم بذکر است بعلت گستردگی کتب شهدا و حساسیت در ثبت خاطرات شهدا در اوایل کار از کتب کمتری بهره می بریم که ان شاءالله به دعای مادر شهدا ، زهرای بتول سلام الله علیها بر توانمان اضافه و کتب بیشتری را بارگزاری خواهیم نمود . لذا ثبت انتقادات و پیشنهادات در بهتر شدن  فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا راه گشاه خواهد بود .  التماس دعا

استفاده از مطالب فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا چون برای زنده نگه داشتن فرهنگ ایثار و شهادت می باشد ، کاملا" آزاد بوده و از نظر شرعی مشکلی ندارد . التماس دعا

فروشگاه
علاقه مندی
0 آیتم سبد خرید
حساب کاربری
خانه
  • منو
  • دسته بندی ها
  • کتب شهدا دفاع مقدس
  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما

سبد خرید

بستن
بازگشت به بالا