امام خامنه ای: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست

* بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *

فیس بوک توییتر پینترست لینکدین تلگرام
امام خامنه ای: شهادت مرگ تاجرانه است
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
ورود / عضویت

ورودایجاد یک حساب کاربری

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
لیست علاقه مندی ها
0 آیتم / ۰ تومان
منو
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
0 آیتم / ۰ تومان
دسته بندی محصولات
  • کتب شهدا دفاع مقدس

    همه کتب شهدا ....

    کتب شهدا گمنام

    ابراهیم هادی 1

    ابراهیم هادی 2

    شاهرخ

    خدای خوب ابراهیم

    مهمان خدا

    راز کانال کمیل

    کتب شهدا ترور

    او یک ملت بود

    تا کوچه های آسمان

    آقا مجتبی

    از برف تا برف

    سردار دلها

    در کمین گلسرخ

    حاج قاسم 1

    مرد

    متولد ماه مارس 

    کتب شهدا  مدافع حرم

    ملاقات در ملکوت

    حجت خدا

    قصه دلبری

    یادت باشد

    پسرک فلافل فروش

    در مکتب مصطفی

    فاطمیون

    برای زِین أب

    مجید بربری

    کتب شهدا انقلاب

    طیب

    سفیر بیداری

    حبیب خدا

    کتب شهدا دفاع مقدس

    بر فراز آسمان

    عارفانه

    بیا مشهد

    نخل سوخته

    علی بی خیال

    مسافر کربلا

  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما
خانهشهدا دفاع مقدس مزد اخلاص
محصول قبلی
شهید مهدی باکری
نمی توانست زنده بماند ۳۰,۰۰۰ تومان ۲۴,۰۰۰ تومان
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
من ادواردو نیستم
من ادواردو نیستم ۱۶,۰۰۰ تومان ۱۲,۸۰۰ تومان
-20%داغ
مزد اخلاص
مزد اخلاص
برای بزرگنمایی کلیک کنید

مزد اخلاص

۱۱,۰۰۰ تومان ۸,۸۰۰ تومان

مزد اخلاص: زندگی نامه و خاطرات شهید علی محمد صباغ زاده

 

علی‌محمد صباغ‌زاده در ۲۰مرداد سال ۱۳۳۶ و سه روز پس‌از عاشورا در همدان بدنیا آمد . او در دامن پاک مادری مهربان و پدری با ایمان تربیت یافت . از سن هفت سالگی نماز و روزه‌اش را به‌جای می‌آورد !

اگر سحر او را بیدار نمی‌کردند ، بدون سحری روزه می‌گرفت .

پول تو جیبی می‌گرفت و به دوستان فقیرش می‌داد. غذایی که به‌همراه می‌برد با ضعیف‌ترین دانش‌آموز ان می‌خورد .

مهربانی و خلوص او نزد خاص و عام زبانزد بود .در دوران دبیرستان فعالیت مخفی علیه رژیم شاه را آغاز کرد . بعد از اخذ دیپلم برای خدمت سربازی وارد ارتش شد . در این دوران نیز به فعالیت اسلامی و انقلابی و آگاه‌سازی سربازان پرداخت . به‌هنگام صدور فرمان امام ( ره ) مبنی‌بر ترک پادگان‌ها از آنجا فرار کرد .
علی‌محمد در تکثیر و توزیع نوار و اعلامیه‌های امام نقش اساسی ایفا نمود . بعد از پیروزی انقلاب با روحیه‌ای خاص ، صمیمی و دلسوزی که داشت به تعلیم و تربیت شغل معلمی روی آورد .

برای خدمت به روستاها رفت و علاوه‌بر تدریس ،کمک مادی و معنوی نیز به شاگردان می‌کرد . با انتقال به شهر رزن بر فعالیت‌های خویش افزود، سخنرانی در مراسم‌های مختلف ، ساختن مسجد ، برگزاری نمازجمعه، گسترش کتابخانه و….
وی حتی از حقوق خود خوراک و پوشاک دانش‌آموزان نیازمند را تامین می‌کرد . علی برای بیت‌المال اهمیت بسیار زیادی قایل بود و این شاه بیت خاطرات اوست . او این‌گونه به حلال و حرام دقت داشت و هرگز از بیت‌المال استفاده ی شخصی نکرد که نمونه‌های زیادی از این‌دست وجود دارد .
وی در سال ۱۳۵۸در مدرسه راهنمایی روستای جامیشلو که اینک به نام وی ، شهید صباغ‌زاده نام‌گذاری شده ، مدتی به فعالیت پرداخت .
فعالیت‌های انقلابی و محبوبیت ایشان بین مردم باعث شد مورد غضب منافقین قرار بگیرد و چند بار از سوی آنان تهدید شود . ولی با وجود این بر فعالیت‌های خویش افزود .

در آزادسازی شهر پاوه از چنگ ضدانقلاب به آن منطقه عزیمت نمود . پس‌از آن به دلیل نیاز مبرم به وجود ایشان ، به همدان آمد و سپاه و آموزش‌وپرورش و پایگاه بسیج به فعالیت شبانه‌روزی پرداخت .

مسئولان تا دو سال اجازه‌ی حضور مجدد در جبهه را به او ندادند . اما او که جانش در جبهه‌ها بود ، اجازه خواست تا فقط ۱۵ روز به جبهه برود !
ششم بهمن ۱۳۶۱روز خداحافظی او بود ، او به قول خود عمل کرد و پانزده روز بعد به همدان برگشت تا روی دست مردم تا ملکوت خدا رهسپار شود ! و از خدا خواسته بود که مانند سالار شهیدان بدون سر به ملاقات خدا برود و یک ترکش بزرگ ، در عملیات والفجر مقدماتی ، آرزوی او را برآورده کرد .دوستانش وقتی پیکر او را پیدا کردند ،متوجه بوی عطر عجیبی می‌شوند که همه ی بدن او را معطر کرده .
این بوی عطر همه را مست کرده بود ، هر کس به سمت او می‌رفت از بوی عطر عجیب این شهید می‌گفت .

 

نامه‌ها و نوشته‌هایی از شهید علی محمد صباغ زاده

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

ولا تحسین الذین قتلو فی‌سبیل‌الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ! پروردگارا مرا جزو کسانی قرار نده که برای غیر تو (ریا و نفع شخصی طلبی) کشته شدند . سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام‌خمینی دامت‌برکاته و سلام به شهدای به‌خون‌خفته ی کربلاهای ایران و درود به مردم قهرمان و شهیدپرور ایران اسلامی .
این بنده حقیر خدا با دل پر از عشق الله آگاهانه راه شهادت را انتخاب کردم و از خدای پاک لایزال خواهانم که گناهان زیادم را ببخشد و در روز قیامت در پیشگاه خودش مرا رو سفید کند .
اما چند جمله‌ای با شما عزیزانم دارم . پدر و مادر خوبم ،اگر خدای‌ناکرده شما را ناراحت کردم ، مرا ببخشید ؛ زیرا نمی‌خواهم با رضایتی شما از دنیا بروم ولی شما خواهران مهربانم به شما وصیتی می کنم و آن این است که تقوی راحتما حتما رعایت کنید و حجابتان را حفظ کنید تا پیش فاطمه زهرا ( س) روسفید شوید .
ولی تو همسر عزیزم امیدوارم که تقوا و نظم را در کارهایت پیشه سازی و بچه‌مان ، سمیه ، را ان‌شاءالله زینب‌وار بار بیاوری تا برای اسلام و سمیه باشد . اما شما دوستان فداکارم که برای من همیشه برادر بوده‌اید .
از شما می‌خواهم که همیشه با هم خوب باشید و از غیبت و تهمت دوری کنید و تاآنجاکه می‌توانید به خاطر و رضایت خدا کار مردم را انجام دهید بدون منت و همیشه با یاد خدا باشید .
زیرا به یاد خدا بودن حد و مرزی ندارد .دیگر بیشتر از این مزاحم اوقات شریفتان نمی شوم . والسلام علی من تبع الهدی .

بنده خدا علی‌محمد صباغ‌زاده ۱۳۶۱/۱۱/۸

موجود در انبار

افزودن به علاقه مندی ها loading
اضافه شد! مشاهده لیست علاقه مندی ها
محصول از قبل به علاقه مندی ها اضافه شده! مشاهده لیست علاقه مندی ها
افزودن به علاقه مندی
شناسه محصول: KSD10033 دسته: شهدا دفاع مقدس برچسب: زندگی نامه و خاطرات شهید علی محمد صباغ زاده, شهید علی محمد صباغ زاده, مزد اخلاص
  • توضیحات
  • نظرات (0)
  • ارسال و حمل و نقل
توضیحات

مزد اخلاص — زندگی نامه و خاطرات شهید علی محمد صباغ زاده

مزد اخلاص گذری بر خاطرات شهیدی والامقام، با اخلاص و معتقد.

فرار

تازه از مهمانی بیرون آمده بودیم که علی‌محمد گفت.: اسماعیل ، بریم پول این ناهاری رو که خوردیم بدی! _باتعجب نگاهش کردم .

_حالت خوبه علی ،ناسلامتی مهمون بودیم.

_ منظورم اینه بریم ، خمسش رو بدیم .

_ خمس ؟ خمس واسه چی ؟

چیزی نگفت .توی فکر حرف‌های علی‌محمد بودم که گفت :می‌خوام شکم ما به حرام عادت نکنه ،.این صاحب‌خانه اهل خمس و …. نیست.

بعد ادامه داد : می خوام این دو سالی هم که سربازی بودم.قضای نماز و روزه‌ام رو به‌جا بیارم .سقلمه ای به علی زدم و گفتم :شوخی می‌کنی ؟مگه تو روزه و نماز قضا هم داری ؟

_ دوسال سربازی ام رو می‌گم .من نون خور شاه بودم؛.نونی که از گوشت و گلوی مردم گرفته شده .نماز و روزه‌ام رو می‌خوام قضا کنم .

_ ما رو گرفتی علی آقا ، تو که عصر را‌ از پادگان میومدی خونه ناهار می‌خوردی .لب به هیچی اون‌جا نمی‌زدی … می‌دونستم که اون‌جا همه‌چیز برای خوردن فراهم بود اما لب نمی‌زد .

چند باری هم به‌خاطر محیط آلوده ی اون‌جا درخواست انتقالی داد اما موافقت نشد . نگاهش روی آسفالت خیابان بود که گفت : نه اسماعیل‌آقا به دلم نیست.هرچی نباشه تو دم‌ و دستگاه شاه بودم .باید قضا کنم .

مزد اخلاص

مثل مالک

صدای جیغ و فریاد از توی جمع ، یکباره مرا از داخل مسجد به بیرون کشاند .نگاهم را بردم سمت شلوغی . نزدیک‌تر رفتم تا ببینم چه اتفاقی افتاده‌است . زنی در میانه ایستاده بود وداد و فریاد می‌زد.:جمع کنین بساطتون رو…. مردم رو مسخره کردین …

چندنفری در اطراف زن حلقه‌زده بودند ،آن‌ها را کنار زدم و نزدیک‌تر رفتم . زن تمام‌قد جلوی علی‌محمد ایستاده بود و خطابش به او بود.

هر چه دوست و آشنا بود رو رد کردین ، حالا که رسید به ما کوپن تمام شد!!

این‌طور که شما فکر می‌کنی نیست خواهرم . هر کی تو صف کوپن بوده ما به او کوپن نفت دادیم . الان دیگه تموم کردیم ……

شما گفتین و من باور کردم. شما یه مشت جیره و مواجب بگیرین.که از خلق خدا برمی‌دارین برای خودتون ، از حلقومتون پائین نمی‌ره ، حق مردم مظلوم رونمی‌تونید بخورید ….

علی‌محمد آرام بود و می‌خواست زن را آرام کند اما زن دست‌بردار نبود.حرف‌هایش از کلمات عادی به فحش‌های رکیک کشید . با دیدن این وضع آمپر چسباندم و صدایم را بالا بردم .

چیه خانم ؟ چرا صداتو بلند می‌کنی ؟ این حرف‌ها چیه می‌زنی ؟.اگر از خلق خدا حیا نمی‌کنی ، از خدا حیا کن . گفتن این حرف‌ها ، حکم ریختن نفت روی آتش بود . زن بیشتر شعله کشید .یک‌دفعه باعصبانیت آب دهانش را به سمت علی‌محمد پرتاب کرد . با دیدن این صحنه خشمی عجیب توی وجودم دوید .

شاید اگر زن نبود ، حتما با او دست به‌یقه می‌شدم .

مزد اخلاص

من و چند نفر از بچه‌های مسجد جلوتر رفتیم.تا آن زن را به‌خاطر این حرکت بی‌شرمانه سر جایش بنشانیم . اما صدای علی‌محمد ما را در سر جایمان میخکوب کرد .

آروم باشین …

ما که می‌دونیم کارمون رو درست انجام دادیم وذره ای در رعایت حق‌الناس کوتاهی نکردیم .

_اما علی آقا…

_ اما و ولی نداره … هر چه این خانم تهمت بزنه مهم نیست . مهم اینه که ما می‌دونیم که کار کردیم .

_ اما او به شما بی‌احترامی کرد ،آب دهن به شما انداخت…

همین‌طور تندتند حرف می‌زدم تا علی‌محمد را مجاب کنم. گفتم :باید این زن را سر جایش بنشانیم.

علی‌محمد دست‌مالی را درآورد و به ریشش کشید . چشمان مشکی گیرایش را به چشمانم دوخت و گفت.: دیدی چیزی نیست ، بذارید این بنده ی خدا بره ،.خدا ان‌شاءالله همه مارو به راه راست هدایت کنه و از سر تقصیرات مون بگذره … .

مزد اخلاص

این‌همه آرامش علی‌محمد من را به یاد داستان مالک‌اشتر انداخت .

اشک توی چشم‌هایم حلقه زد. ساعتی بعد علی آقا رو تو مسجد دیدم .

دستانش رو به آسمون بود .من مطمئن بودم که یکی از راه‌هایش برای همون کسی بود که آب دهانش رو به صورتش ریخته بود .

این را بعدها از خود شنیدیم . یک‌بار شام منزل یکی از دوستان بودیم . برایمان تعریف کرد که توی توزیع کوپن ،.یه نفر روی صورتم آب دهان انداخت ، اما باور کن من ذره‌ای ناراحت نشدم . می‌دونستم که من کارم رو درست انجام دادم ،.اون هم از روی نادانی این کار رو انجام داد. بعد ها که صحبتش تمام شد . شروع کرد دعا کردن برای او فرد !
گفت : خدا ان‌شاءالله همه ی انسان‌های ناآگاه رو آگاه کنه ،.خدا همه رو هدایت کنه . همه ما چشمانمان از این برخورد کریمانه علی آقا گرد شده بود .

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مزد اخلاص” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال و حمل و نقل

محصولات مشابه

-20%تمام شد
شیر کوهستان
بستن

شیر کوهستان

۱۴,۰۰۰ تومان ۱۱,۲۰۰ تومان

شیر کوهستان زندگینامه و خاطرات شهید مهدی خندان

افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%
پنجاه سال عبادت
بستن

پنجاه سال عبادت

۱۶,۰۰۰ تومان ۱۲,۸۰۰ تومان

پنجاه سال عبادت --- وصیتنامه و دلنوشته های ادبی و عاشقانه پنجاه تن از شهدا

مدتی از آخرین عملیات شهادت‌طلبانه گذشته بود و رژیم صهیونیستی اعلام کرد، مقاومت دیگر توان هم ندارد. صلاح محمد غندور معروف به مَلاک، با یک اتومبیل شخصی پر از مواد منفجره خود را به یک اتوبوس حامل افسران رژیم صهیونیستی زد. به تعداد زیادی از آن‌ها را به جهنم روانه نمود.

رژیم صهیونیستی ابتدا این عملیات را تکذیب کرد. اما رزمندگان مقاومت هم‌زمان با این عملیات از راه دور از منطقه فیلم‌برداری کردند و با پخش فیلم، رسوایی دیگری برای رژیم صهیونیستی ایجاد کردند. برادر مَلاک، یکی از مهم‌ترین و آخرین عملیات‌های شهادت‌طلبانه را انجام داد. او قبل‌ از این عملیات در کنار تصویر مقام عظمای ولایت قرار گرفت و وصیت‌نامه‌اش را قرائت کرد. سپس با همسر و فرزندانش خداحافظی کرد و ساعتی بعد به شهادت رسید. همسر ایشان وصیت‌نامه و زندگینامه صلاح را برای مقام‌معظم رهبری ارسال نمودند .

حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در پاسخ مرقوم فرمودند:

بسمه‌تعالی «به همسر گرامی شهید عزیز ما صلاح محمد غندور معروف به ملاک، پس‌از اهدای سلام گرم و سپاس به‌خاطر فرستادن کتاب حامل شرح‌حال و وصیت شهید عزیز، بگویید: من نه‌فقط به آن شهید، که امثال او (که) ستارگان درخشان تاریخ نمایند، افتخار می‌کنم. بلکه به شما و دیگر بازماندگان این شهدای گران‌قدر که با صبر و بردباری بزرگوارانه‌ی خود نمونه‌های کم‌نظیر صدر اسلام را تکرار کردید، مباهات می‌نمایم. به شما و فرزندان عزیزتان دعا می‌کنم و موفقیت در همه عرصه‌های زندگی از خداوند متعال از خداوند برایتان مسئلت می‌نمایم.»

و السلام‌علیکم سید علی خامنه‌ای ۱۳۷۸/۰۴/۳۱ هجری شمسی

متن وصیت نامه شهید صلاح محمد غندور معروف به ملاک

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

ولتجدن اشد الناس عداوه للذین آمنوا الیهود و الذین اشرکو

همانا سخت‌ترین مردم را نسبت‌به اهل ایمان یهود و مشرکان می‌یابی صدق الله العلی العظیم

من صلاح محمد غندور معروف به ملاج از خداوند می‌خواهم که مرا به دیدار حضرت سیدالشهدا اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام و فق گرداند آن امام بزرگواری که به همه احرار و آزادگان آموخت که چگونه انتقام خون خود را از ستمکاران بگیرند به امید خداوند متعال لحظاتی بعد از قرائت این کلمات خداوند را درحالی‌که سرافراز و مفتخر می‌باشم و انتقام گیرنده دینم و همه شهدایی که در این مسیر بربند سبقت گرفته‌اند می‌باشند ملاقات خواهم کرد زمان پیش ۲۰ نخواهد گذشت که من برای گرفتن انتقام تمامی شهدای مظلوم و مستضعفان فرزندان جبل‌عامل و فرزندان مقاومت در فلسطین اشغالی به پا خواهند خاست و به‌زودی انتقام تمامی شکنجه‌شدگان در نوار اشغالی جنوب را خواهم گرفت به‌زودی و در صورت توفیق الهی مجاهدی از مجاهدان مقاومت اسلامی اسلامی خواهند بود سرقت مقاومت بزرگی که ۹ هواپیماهای دشمن و ۹ تانک‌های آن‌ها نتوانست آن را به ترس از صهیونیزم وادار سازد دیدار الهی آینده‌ام درس درسی جدید خواهد بود درسی کربلایی که مایه فخر و مباهات مسلمانان خواهد بود و آتش ورز وزر و وبالی برای این دشمن متکبر که هیبت و جلال از قبلاً بدست برادران مجاهد مسلمان شکسته‌شده خواهد بود دشمنی که همین زمینه‌اش به دست شهدایی چون احمد قصیر حر آملی ابوزینب هیثم و شیخ اسعد بر رو و تمامی شهدایی که در عملیات‌های شهادت‌طلبانه و عملیات‌های رزمی با دشمن متجاوز جنگیدند شکسته شد برادران مجاهدم! یقین بدانید که ما به‌طور حتم پیروز خواهیم بود و در این شکی نیست البته تا وقتی‌که برای خدا کار کنیم و خداشناس باشیم چراکه خداوند به وعده‌اش وفا می‌کند و بندگانش را یاری خواهد کرد. بدونه شک مؤمنان را عزت خواهد بخشید و کافران را ذلیل خواهد کرد ذلیل خواهد کرد و ذلت کافران به دست شما خواهد بود این قهرمانان مقاومت اسلامی ای فرزندان علی و حسین ع و فرزندان امام‌خمینی ای فرزندان رهبرمان آیت‌الله خامنه‌ای و فرزندان شهید سید عباس موسوی و شیخ راغب حرب بجنگید. چراکه جهاد شما به امید خداوند جهادی است که زمینه‌ساز دولت صاحب العصر و زمان خواهد بود و این جهاد باید استمرار پیدا کند و یک هدف و وعده‌داده‌شده در تحقق کامل رضای الهی و رسیدن به وعده الهی محقق شود.

انا لله و انا الیه راجعون والسلام‌علیکم و رحمةالله و برکاته

 
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
تمام شد
خورشید غرق نمی شود
بستن

خورشید غرق نمی شود

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%
میرزا محمد پدر کردستان
بستن

میرزا محمد پدر کردستان

۱۰,۰۰۰ تومان ۸,۰۰۰ تومان
میرزا محمد پدر کردستان
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
1080
بستن

مصطفی

۱۷,۰۰۰ تومان ۱۳,۶۰۰ تومان

مصطفی --- زندگینامه و حاطرات سرلشگر شهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور

فرمانده لشکر امام حسین علیه السلام

مشخصات شهید جاویدالاثر سرلشگر مصطفی ردانی پور

*نام و نام خانوادگی: مصطفی ردانی پور

*نام پدر : باقر

*محل تولد : اصفهان

*تاریخ ولادت: ۱۳۳۷/۰۱/۰۱

*تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۰۵/۱۵

*محل شهادت: منطقه پیرانشهر، تپه های برهانی

*نحوه شهادت: طی عملیات والفجر ۲ ،  بر اثر اصابت تیر به جمجمه

*مدت عمر: ۲۵ سـال

*محل مزار : یادبود گلستان شهدای اصفهان

*کتاب مربوط به این شهید: مصطفی

شهید-مصطفی-ردانی-پور

مصطفی --- زندگینامه و حاطرات سرلشگر شهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور

مصطفی ردانی پور درست اولین روز فروردین سال ۱۳۳۷، در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش مشهدی باقر از راه کارگری و مادرش از طریق قالی بافی مخارج زندگی را تأمین کرده و زندگی بسیار ساده‌ای داشتند. با وجود وضعیت مالی نه چندان خوب اما به خاطر عشق و علاقه وافر به ائمّه اطهار و حضرت زهرا (علیهم السلام) همیشه جلسات روضه خوانی ماهانه در منزلشان برگزار می‌شد. مصطفی سال اول طلبگی را در اصفهان و حدود شش سال در مدرسه حقانی قم به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی با استفاده از فرصت‌ها برای تبلیغ به مناطق محروم کهگیلویه و بویراحمد و یاسوج سفر نمود و در سازماندهی حرکت خروشان مردم آن خطه تلاش بسیار کرد.

این طلبه فاضل در پی سوال از وظیفه خویش در ملاقاتی با حضرت امام (ره) با این جمله روبرو شده بود: «شما باید به کردستان بروید و کار کنید». بنابرای یک سال تمام به همراه نیروهای جان بر کف و رزمنده، گاهی بلندگو به دست و گاهی اسلحه به دست در راه حق جنگید. ایشان با تجربه‌ای که از کار در جبهه‌های کردستان داشت، با وجود دو بار مجروحیت و جانبازی از ناحیه دست لحظه ای همرزمانش را تنها نگذاشت و سلاح بر دوش به تبلیغ و تقویت روحی رزمندگان در طول دوران جنگ تحمیلی پرداخت و با برگزاری جلسات دعا و مجالس وعظ و ارشاد، نقش مؤثری در افزایش سطح آگاهی و رشد معنوی رزمندگان ایفا نمود. در واقع وی را می‌توان یکی از منادیان به حق و توجه به حالات معنوی در جبهه‌ها نامید.

شهید ردانی پور ۲۵ ساله بود که با همسر یکی از شهدا ازدواج کرد و دو هفته پس از ازدواجش یعنی پانزدهم مرداد سال ۱۳۶۲ در منطقه حاج عمران پیرانشهر (تپه برهانی) در حالی که فرماندهی لشگر امام حسین علیه‌السلام را به عهده داشت، طی عملیات والفجر ۲ بر اثر اصابت تیر به جمجمه‌اش به شهادت رسید. و به برادر شهیدش پیوست. شهید رسول ردانی پور، دوم فروردین 1361در مقابله با نیروهای رژیم بعث عراق در دهلران بر اثر اصابت تركش به درجه رفیع شهادت نائل؛ و پیكرش در گلستان شهدای اصفهان آرمیده است. پیکر پاک شهید مصطفی ردانی پور بر خاک پاک جبهه‌ها باقی ماند و هرگز برنگشت.

وصیت نامه شهید سردار سرلشکر مصطفی ردانی پور

سپاس خداوندی را که انوار جلال او، از افق عقول بندگانش تابان است. و خواسته‌اش از زبان گویای کتاب و سنت، نمایان.

خدایی که دوستان خود را از دل‌بستگی به دنیای فریبا رهانید و به شادی‌های گوناگون رسانید. نه ازآن‌رو که آنان را بی‌جهت زیادی بخشد و یا در پیمودن راه‌های نیکوکاری ناگزیرشان فرماید. بلکه ازآن‌رو که خدای تعالی دید لیاقتِ پذیرشِ الطافِ الهی را دارند و شایسته آرایش به صفات زیبایند. پس راضی نشد، که بندگانش رشته ی بیکاری به دست گیرند و عمر خود را به بطالت سپری کنند. بلکه آنان را توفیق عنایت فرمود که به کردارهای کامل خو گیرند. تا از هر چه به‌جز اوست آسوده‌خاطر گشته و مذاق جانشان با لذتِ شرافتِ خشنودیِ حق، آشنا شود.

ازاین‌رو دل‌های خود را به انتظار سایه لطفش، منصرف و آرزوهای خود را به سوی بخشش و فضلش منعطف ساختند.

نزد آنان سروری می‌بینی که مخصوص دل‌های، گردیده به عالم جاوید است و اثر ترسی مشاهده می‌کنی که از خطرات ملاقات حق حاصل آید.

شوقشان به آنچه به خواسته‌ی حق نزدیک‌شان نماید همواره در فزونی و میلشان به انجام دستورهایی که از ناحیه حق صادر می‌شود، پیگیر و گوش شان آماده شنیدن اسرار الهی و دل‌هایشان از یاد او شیرین‌کام است.

به مقدار ایمانی که دارند از لذت ذکر بهره‌مندشان فرمود و از خزینه عطایش آنچه را شایسته‌ی بخشش نیکوکار مهربانی است به آنان بی‌منت ارزانی داشت. چه کوچک است نزد آنان، هر آنچه دل را از جلال حق مشغول کند. هر آنچه را که باعث دوری از حریم وصالش شود یک‌بار ترک گویند. تاآنجاکه از انس با کَرَم و کمال حق لذت‌ها برند و همواره از زیورهای هیبت و جلال جامه‌های فاخر به تن کنند.

و چون می‌بینند که زندگی دنیا آنان را از پیروی خواسته خداوند مانع است و ماندن در این عالم میان آنان و بخشش‌های خداوندی حائل، بی‌تأمل جامه‌ی ماندن از تن بر کنند و حلقه بر درهای دیوار کوبند و از این‌که در راه رسیدن به رستگاری تا سرحد جانبازی فداکاری می‌کنند و خود را در معرض خطر تیرها و گلوله‌ها قرار می‌دهند لذت می‌برند.

مرغ جان مردان صحنه کربلا در اوج چنین شرافتی به پرواز آمد که برای جانبازی از یکدیگر پیشی می‌گرفتند. و جان‌هایشان را در برابر نیزه‌ها و شمشیرها به یغما می‌دادند و امروز هم آن واقعه در سرزمین الله‌اکبر اتفاق‌افتاده است. که هر روز شاهد چنین شور و عشق می‌باشیم.

ای ملت! بدانید امروز مسئولیت شما بزرگ و بارتان سنگین است و باید رسالتتان را که پاسداری از خون شهیدان است انجام دهید.

تنها با اطاعت از روحانیت متعهد و مسئول که در رأس آن "ولایت‌فقیه" است و امروزه سمبل آن امام بزرگوار است قادرید این راه را ادامه دهید.

امروز در هیچ کجای دنیا چنین حکومتی با این عظمت و حِشمت وجود ندارد که در رأس آن مرجعی بزرگ باشد.

در راه خدا حرکت کردن سختی و رنج دارد. مانع زیاد است. با صبر و استقامت راه انبیا را ادامه دهید. که امروز جوانان ما با ریختن خونشان موانع راه را برداشته و برمی‌دارند و ما فردای قیامت در پیشگاه خدای تبارک و تعالی عذری نداریم. اسلام منهای روحانیت اسلام نیست. و این سد دشمن‌شکن را نگذارید بشکند و این حربه ی عظیم را از شما و ملتتان نگیرد و در نتیجه اسلام وارونه را به مردم عرضه کنند. بدون روحانیت کاری از پیش نمی‌رود.

من به جبهه آمدم تا شاید گذشته‌ها را جبران کنم و خون آلودم را در راه خدا و به وسیله خون پاک شهدا تطهیر نمایم. اگر در این مسیر کشته شدم شما مقاوم و استوار راهم را ادامه دهید.

دعا کنید خدا مرا جزء شهدا قرار دهد. از قربانی دادن در راه خدا نترسيد. خواهران در تربیت فرزندانتان بکوشید و حجاب را رعایت کنند و زهرا گونه زندگی کنید. شوهرانتان را به خدا وادارید.

مصطفی ردانی پور

۱۳۵۹/۰۶/۲۸

سنگ یادبود شهید جاویدالاثر حجت الاسلام مصطفی ردانی پور

مزار-یادبود-شهید-مصطفی-ردانی-پور

صوت دلنشین، صحبت کوتاه شهید ردانی پور

https://www.shohadabook.ir/wp-content/uploads/2018/12/shahid-radanipoor.mp4

مادر گرانقدر شهیدان ردانی پور

مادر-شهیدان-مصطفی-و-رسول-ردانی-پور
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
بر فراز آسمان
بستن

بر فراز آسمان

۱۵,۰۰۰ تومان ۱۲,۰۰۰ تومان

بر فراز آسمان --- زندگینامه و خاطرات سر لشگر خلبان شهید علی اکبر شیرودی

پدر علم موشکی ایران

مشخصات شهید علی اکبر شیرودی

*نام و نام خانوادگی: علی اکبر شیرودی

*نام پدر : محمدعلی

*محل تولد : بالا شیرود، واقع در حومه تنکابن

*تاریخ ولادت: ۱۳۳۴/۰۱/۲۰

*تاریخ شهادت : ۱۳۶۰/۰۲/۰۸

*محل شهادت: بازی دراز، سیه قره بلاغ دشت ذهاب (اطراف تنگه حاجیان)

*نحوه شهادت:  اصابت گلوله تانک

*مدت عمر: ۲۶ سـال

*محل مزار : گلزار شهدای شیرود

*کتاب مربوط به این شهید: بر فراز آسمان

بر فراز آسمان --- زندگینامه و خاطرات سر لشگر خلبان شهید علی اکبر شیرودی

شیرودی ، روستازاده ای است که از روستای بالا شیرود تنکابن تا اوج آسمان ها به پرواز در آمد و از اهالی آسمان شد . او مرد لحظه های آسمانی بود . تا آنجا که به اقرار همه ی دوستان رکورد پرواز با بالگرد را در جهان به خود اختصاص داد . شیرودی بیشترین ساعاتش را بر فراز آسمان و بالای سر دشمن بود . به گونه ای که اهریمنان به خوبی او را شناخته بودند . او کاری کرد که وزیر دفاع ایران ، شهید دکتر چمران ، با افتخار از وی به عنوان « ستاره ی درخشان جنگ کردستان » یاد کرد . مقام معظم رهبری از وی به عنوان اولین نظامی که در نماز به او اقتدار کرده است ، یاد می کند و او را مکتبی ، مؤمن و جنگنده در راه خدا توصیف می کنند . رئیس مجلس او را مالک اشتر زمان خواند و ... شیرودی آن چنان از خود شجاعت و ابتکار عمل نشان داد که خبر شجاعت به تنها در ایران بلکه در تمام خبرگزاری های مهم جهان منعکس شده می گویند قبل از او یک خلبان آمریکایی حاضر در ویتنام ، بالاترين ساعت پرواز جنگی در جهان را داشت . اما علی اکبر رکورد او را شکست فرزند شیرود کاری کرد که به افسانه ها بیشتر شباهت دارد ! و محال است کسی بتواند شبیه آن را تکرار کند ؟ او با انجام دهها هزار مأموریت هوایی ، بیش از چهل بار سانحه و بیش از سیصد مورد اصابت گلوله بر بالگردش ، باز هم سرسختانه مقاومت کرد . علی اکبر با نجات یافتن از ۳۶۰ خطر مرگ ، رکورددار پرواز عملیاتی در جهان شد . بسیاری از صاحبنظران جنگ های هوایی او را نامدارترین خلبان جهان نامیدند . بارها برایش تقاضای درجه ی تشویقی شد . پنج درجه در کمتر از یک سال ! اما ... او با ارسال نامه ای برای فرمانده هوانیروز اعلام کرد که این درجه ها را نمی پذیرد . او برای درجه و حق مأموریت وارد جنگ نشده بود ، بلکه فقط رضای خدا و خشنودی دل امام را می خواست در کردستان برای سرش جایزه تعیین شد ! بارها قصد داشتند اما هر بار با خواست خدا جان سالم به در برده تا اینکه دوست قدیمی خودش را در رویایی صادقه مشاهده کرد شهید کشوری به او گفت : اكبر زودتر بیا که برایت یک کاخ زیبا آماده کردهام ! و چند روز بعد ، این پرنده ی بی قرار در سحرگاه روز چهارشنبه ، هشتم اردیبهشت سال ۱۳۶۰ ، به سوی آسمان ها اوج گرفت . او که پرواز را به خوبی آموخته بود دیگر به جمع زمینیان باز نگشت و یا بلانک الهی به سوی پروردگار خویش رهسپار شد تیمار شهید فلاحی در تشییع او هفت کیلومتر پیاده راه می پیماید و مي گويد : شيرودی غیر ممکن را ممکن ساخت . او فاتح گردنه ها بود او کی بود که خبر شهادتش را به امام داديم ، امام مکثی کردند . در حالی که دربارهی فر شنهاد می کنند خدا او را بیامرزدا اما دربارهی نیروی فرمودند : « او آمرزيده است.

 

قسمتی از وصیت نامه سر لشگر خلبان شهید علی اکبر شیرودی

هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم . اما در بازگشت ، هرچند پروازم موفقت آمیز بوده باشد ، مقداری غمگین هستم ، چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند بر گردم . اگر برای احیای اسلام نبود ، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم . پیروزی های ما مدیون دستهای غیبی خداوند است . این کشاورززادهی تنکابنی ، سرباز ساده ی اسلام است و به هیچ یک از حزبها و گروهها وابسته نیست . آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم . علی اکبر قربان شیرودی

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
دلم تنگه براتون
بستن

دلم تنگه براتون

۱۴,۰۰۰ تومان ۱۱,۲۰۰ تومان
دلم تنگ براتون
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
من اینجا نمی مانم
بستن

من اینجا نمی مانم

۱۶,۰۰۰ تومان ۱۲,۸۰۰ تومان

من اینجا نمی مانم --- خاطراتی از شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری)

فرمانده

مشخصات شهید جاویدالاثر غلامحسین افشردی

*نام و نام خانوادگی: غلامحسین افشردی

*نام پدر : محمد

*محل تولد : تهران

*تاریخ ولادت: ۱۳۳۴/۱۲/۲۵

*تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۱۱/0۹

*محل شهادت: منطقه فکه

*نحوه شهادت: عملیات والفجر مقدماتی

*مدت عمر: ۲۷ سال

*محل مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا تهران

قطعه و ردیف و شماره مزار: ۲۴ - ۸۰ - ۲۴

*کتاب مربوط به این شهید: من اینجا نمی مانم، ملاقات در فکه

 

من اینجا نمی مانم --- خاطراتی از شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری)

شهید حسن باقری روز ۵ اسفند ۱۳۳۴در شهر تهران به دنیا آمد. با نام واقعی غلامحسین افشردی معروف به سقّای بسیجیان جوان‌ترین فرمانده  ایران در دوران جنگ ایران و عراق بود. وی در سن 27 سالگی با سمت فرماندهی در منطقه فکه زمانیکه برای شناسایی به منطقه فکه رفته بودند ۹ بهمن ۱۳۶۱ به شهادت رسید.

 

وصیتنامه شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری)

« مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَیٰ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا» (سوره احزاب، آیه ۲۳)

« انقلاب ما همچون تیر زهرآگینی برای همه مستکبرین در آمده است و یاوری برای همه مستضعفین جهان.

در این موقعیت زمانی و مکانی ، جنگ ما جنگ کفر است و هر لحظه مسامحه و غفلت ، خیانت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و پشت پا زدن به خون شهداست . ملّت ما باید خودش را آماده هر گونه فداکاری بکند … در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان دادن و مال دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام و با خلوص نیت پیدا کنیم …

... ما با هیچ دولت و کشوری شوخی نداریم و با تمام مستکبرین جهان سرجنگ داریم و در رابطه با این هدف ، جنگ با صدام یزید فقط مقدمه است ...

... در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان دادن و مال دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام را با خلوص نیت پیدا کنیم ...

… در مورد درآمدها چیزی به آن صورت ندارم . همین بضاعت مزجاه را هم خمسش را داده ام و بقیه را هم در راه کمک رساندن به جنگجویان و سربازان اسلام با سپاه کفر خرج کنند …

درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ، امام خمینی .

اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان ( عج )، غلامحسین افشردی، ساعت ۱۲ شب، ۱۳۵۹/۷/۲۷، اهواز.

 

تشییع پیکر مطهر شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری)

 

شهید حسن باقری

 

مزار شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری)

مزار-شهید---حسن-باقری
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
بهترین قیمت

بهترین قیمت

بالاترین کیفیت

بالاترین کیفیت

پرداخت امن

پرداخت امن

پشتیبانی سریع

پشتیبانی سریع

تحویل اکسپرس

تحویل اکسپرس

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیس بوک توییتر اینستاگرام یوتیوب پینترست

همراه با ما

اتاق خبر سایت ما

فروش در سایت ما

فرصت‌های شغلی

تماس با سایت ما

درباره سایت ما

خدمات مشتریان

پاسخ به پرسش‌های متداول

رویه‌های بازگرداندن کالا

شرایط استفاده

حریم خصوصی

گزارش باگ

راهنمای خرید از سایت ما

نحوه ثبت سفارش

رویه ارسال سفارش

شیوه‌های پرداخت

هفت روز هفته ، ۲۴ ساعت شبانه‌روز پاسخگو هستیم    شماره تماس :  09354642245       آدرس ایمیل :   info@shohadabook.ir

بسم رب الشهداء و الصديقين

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل االله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا بحمدلله و ان شاءالله در راه پاسداری خون شهیدان از اولین آن حضرت هابیل علیه السلام ، خون پاک ارباب بی کفنمان حسین بن علی علیه السلام و تک تک انسان های پاکی که در راه امام زمانشان حضرت مهدی عجل لله تعالی فرجه الشریف  علیه اسلام به شهادت رسیدند ایجاد گردید. فروشگاه اینترنتی  کتاب شهدا با تقسیم بندی عناوین کتاب شهدا ، از قبیل شهدا تاریخ ، شهدا انقلاب ، شهدا دفاع مقدس ، شهدا مدافع حرم ، شهدا گمنام ، شهدا ترور ، شهدا ماموریت ، شهدا زن ، شهدا آزاده ، شهدا جانباز ، شهدا امربه معروف تشکیل شده است که عاشقان کتب شهدا می توانند کتاب مورد نظر را از فروشگاه انتخاب ، مختصری از خاطرات ، عکسها ، فیلم و ... کتاب شهید مورد نظر مشاهده درصورت علاقه مندی درخواست خرید را انجام و بعد از پرداخت وجه به شکل اینترنتی و ثبت آدرس دقیق پستی ، کتاب را تحویل بگیرند. لازم بذکر است بعلت گستردگی کتب شهدا و حساسیت در ثبت خاطرات شهدا در اوایل کار از کتب کمتری بهره می بریم که ان شاءالله به دعای مادر شهدا ، زهرای بتول سلام الله علیها بر توانمان اضافه و کتب بیشتری را بارگزاری خواهیم نمود . لذا ثبت انتقادات و پیشنهادات در بهتر شدن  فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا راه گشاه خواهد بود .  التماس دعا

استفاده از مطالب فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا چون برای زنده نگه داشتن فرهنگ ایثار و شهادت می باشد ، کاملا" آزاد بوده و از نظر شرعی مشکلی ندارد . التماس دعا

فروشگاه
علاقه مندی
0 آیتم سبد خرید
حساب کاربری
خانه
  • منو
  • دسته بندی ها
  • کتب شهدا دفاع مقدس
  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما

سبد خرید

بستن
بازگشت به بالا