امام خامنه ای: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست

* بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *

فیس بوک توییتر پینترست لینکدین تلگرام
امام خامنه ای: شهادت مرگ تاجرانه است
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
ورود / عضویت

ورودایجاد یک حساب کاربری

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
لیست علاقه مندی ها
0 آیتم / ۰ تومان
منو
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
0 آیتم / ۰ تومان
دسته بندی محصولات
  • کتب شهدا دفاع مقدس

    همه کتب شهدا ....

    کتب شهدا گمنام

    ابراهیم هادی 1

    ابراهیم هادی 2

    شاهرخ

    خدای خوب ابراهیم

    مهمان خدا

    راز کانال کمیل

    کتب شهدا ترور

    او یک ملت بود

    تا کوچه های آسمان

    آقا مجتبی

    از برف تا برف

    سردار دلها

    در کمین گلسرخ

    حاج قاسم 1

    مرد

    متولد ماه مارس 

    کتب شهدا  مدافع حرم

    ملاقات در ملکوت

    حجت خدا

    قصه دلبری

    یادت باشد

    پسرک فلافل فروش

    در مکتب مصطفی

    فاطمیون

    برای زِین أب

    مجید بربری

    کتب شهدا انقلاب

    طیب

    سفیر بیداری

    حبیب خدا

    کتب شهدا دفاع مقدس

    بر فراز آسمان

    عارفانه

    بیا مشهد

    نخل سوخته

    علی بی خیال

    مسافر کربلا

  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما
خانهشهدا دفاع مقدس مزد اخلاص
محصول قبلی
شهید مهدی باکری
نمی توانست زنده بماند ۳۰,۰۰۰ تومان ۲۴,۰۰۰ تومان
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
من ادواردو نیستم
من ادواردو نیستم ۱۶,۰۰۰ تومان ۱۲,۸۰۰ تومان
-20%داغ
مزد اخلاص
مزد اخلاص
برای بزرگنمایی کلیک کنید

مزد اخلاص

۱۱,۰۰۰ تومان ۸,۸۰۰ تومان

مزد اخلاص: زندگی نامه و خاطرات شهید علی محمد صباغ زاده

 

علی‌محمد صباغ‌زاده در ۲۰مرداد سال ۱۳۳۶ و سه روز پس‌از عاشورا در همدان بدنیا آمد . او در دامن پاک مادری مهربان و پدری با ایمان تربیت یافت . از سن هفت سالگی نماز و روزه‌اش را به‌جای می‌آورد !

اگر سحر او را بیدار نمی‌کردند ، بدون سحری روزه می‌گرفت .

پول تو جیبی می‌گرفت و به دوستان فقیرش می‌داد. غذایی که به‌همراه می‌برد با ضعیف‌ترین دانش‌آموز ان می‌خورد .

مهربانی و خلوص او نزد خاص و عام زبانزد بود .در دوران دبیرستان فعالیت مخفی علیه رژیم شاه را آغاز کرد . بعد از اخذ دیپلم برای خدمت سربازی وارد ارتش شد . در این دوران نیز به فعالیت اسلامی و انقلابی و آگاه‌سازی سربازان پرداخت . به‌هنگام صدور فرمان امام ( ره ) مبنی‌بر ترک پادگان‌ها از آنجا فرار کرد .
علی‌محمد در تکثیر و توزیع نوار و اعلامیه‌های امام نقش اساسی ایفا نمود . بعد از پیروزی انقلاب با روحیه‌ای خاص ، صمیمی و دلسوزی که داشت به تعلیم و تربیت شغل معلمی روی آورد .

برای خدمت به روستاها رفت و علاوه‌بر تدریس ،کمک مادی و معنوی نیز به شاگردان می‌کرد . با انتقال به شهر رزن بر فعالیت‌های خویش افزود، سخنرانی در مراسم‌های مختلف ، ساختن مسجد ، برگزاری نمازجمعه، گسترش کتابخانه و….
وی حتی از حقوق خود خوراک و پوشاک دانش‌آموزان نیازمند را تامین می‌کرد . علی برای بیت‌المال اهمیت بسیار زیادی قایل بود و این شاه بیت خاطرات اوست . او این‌گونه به حلال و حرام دقت داشت و هرگز از بیت‌المال استفاده ی شخصی نکرد که نمونه‌های زیادی از این‌دست وجود دارد .
وی در سال ۱۳۵۸در مدرسه راهنمایی روستای جامیشلو که اینک به نام وی ، شهید صباغ‌زاده نام‌گذاری شده ، مدتی به فعالیت پرداخت .
فعالیت‌های انقلابی و محبوبیت ایشان بین مردم باعث شد مورد غضب منافقین قرار بگیرد و چند بار از سوی آنان تهدید شود . ولی با وجود این بر فعالیت‌های خویش افزود .

در آزادسازی شهر پاوه از چنگ ضدانقلاب به آن منطقه عزیمت نمود . پس‌از آن به دلیل نیاز مبرم به وجود ایشان ، به همدان آمد و سپاه و آموزش‌وپرورش و پایگاه بسیج به فعالیت شبانه‌روزی پرداخت .

مسئولان تا دو سال اجازه‌ی حضور مجدد در جبهه را به او ندادند . اما او که جانش در جبهه‌ها بود ، اجازه خواست تا فقط ۱۵ روز به جبهه برود !
ششم بهمن ۱۳۶۱روز خداحافظی او بود ، او به قول خود عمل کرد و پانزده روز بعد به همدان برگشت تا روی دست مردم تا ملکوت خدا رهسپار شود ! و از خدا خواسته بود که مانند سالار شهیدان بدون سر به ملاقات خدا برود و یک ترکش بزرگ ، در عملیات والفجر مقدماتی ، آرزوی او را برآورده کرد .دوستانش وقتی پیکر او را پیدا کردند ،متوجه بوی عطر عجیبی می‌شوند که همه ی بدن او را معطر کرده .
این بوی عطر همه را مست کرده بود ، هر کس به سمت او می‌رفت از بوی عطر عجیب این شهید می‌گفت .

 

نامه‌ها و نوشته‌هایی از شهید علی محمد صباغ زاده

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

ولا تحسین الذین قتلو فی‌سبیل‌الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ! پروردگارا مرا جزو کسانی قرار نده که برای غیر تو (ریا و نفع شخصی طلبی) کشته شدند . سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام‌خمینی دامت‌برکاته و سلام به شهدای به‌خون‌خفته ی کربلاهای ایران و درود به مردم قهرمان و شهیدپرور ایران اسلامی .
این بنده حقیر خدا با دل پر از عشق الله آگاهانه راه شهادت را انتخاب کردم و از خدای پاک لایزال خواهانم که گناهان زیادم را ببخشد و در روز قیامت در پیشگاه خودش مرا رو سفید کند .
اما چند جمله‌ای با شما عزیزانم دارم . پدر و مادر خوبم ،اگر خدای‌ناکرده شما را ناراحت کردم ، مرا ببخشید ؛ زیرا نمی‌خواهم با رضایتی شما از دنیا بروم ولی شما خواهران مهربانم به شما وصیتی می کنم و آن این است که تقوی راحتما حتما رعایت کنید و حجابتان را حفظ کنید تا پیش فاطمه زهرا ( س) روسفید شوید .
ولی تو همسر عزیزم امیدوارم که تقوا و نظم را در کارهایت پیشه سازی و بچه‌مان ، سمیه ، را ان‌شاءالله زینب‌وار بار بیاوری تا برای اسلام و سمیه باشد . اما شما دوستان فداکارم که برای من همیشه برادر بوده‌اید .
از شما می‌خواهم که همیشه با هم خوب باشید و از غیبت و تهمت دوری کنید و تاآنجاکه می‌توانید به خاطر و رضایت خدا کار مردم را انجام دهید بدون منت و همیشه با یاد خدا باشید .
زیرا به یاد خدا بودن حد و مرزی ندارد .دیگر بیشتر از این مزاحم اوقات شریفتان نمی شوم . والسلام علی من تبع الهدی .

بنده خدا علی‌محمد صباغ‌زاده ۱۳۶۱/۱۱/۸

موجود در انبار

افزودن به علاقه مندی ها loading
اضافه شد! مشاهده لیست علاقه مندی ها
محصول از قبل به علاقه مندی ها اضافه شده! مشاهده لیست علاقه مندی ها
افزودن به علاقه مندی
شناسه محصول: KSD10033 دسته: شهدا دفاع مقدس برچسب: زندگی نامه و خاطرات شهید علی محمد صباغ زاده, شهید علی محمد صباغ زاده, مزد اخلاص
  • توضیحات
  • نظرات (0)
  • ارسال و حمل و نقل
توضیحات

مزد اخلاص — زندگی نامه و خاطرات شهید علی محمد صباغ زاده

مزد اخلاص گذری بر خاطرات شهیدی والامقام، با اخلاص و معتقد.

فرار

تازه از مهمانی بیرون آمده بودیم که علی‌محمد گفت.: اسماعیل ، بریم پول این ناهاری رو که خوردیم بدی! _باتعجب نگاهش کردم .

_حالت خوبه علی ،ناسلامتی مهمون بودیم.

_ منظورم اینه بریم ، خمسش رو بدیم .

_ خمس ؟ خمس واسه چی ؟

چیزی نگفت .توی فکر حرف‌های علی‌محمد بودم که گفت :می‌خوام شکم ما به حرام عادت نکنه ،.این صاحب‌خانه اهل خمس و …. نیست.

بعد ادامه داد : می خوام این دو سالی هم که سربازی بودم.قضای نماز و روزه‌ام رو به‌جا بیارم .سقلمه ای به علی زدم و گفتم :شوخی می‌کنی ؟مگه تو روزه و نماز قضا هم داری ؟

_ دوسال سربازی ام رو می‌گم .من نون خور شاه بودم؛.نونی که از گوشت و گلوی مردم گرفته شده .نماز و روزه‌ام رو می‌خوام قضا کنم .

_ ما رو گرفتی علی آقا ، تو که عصر را‌ از پادگان میومدی خونه ناهار می‌خوردی .لب به هیچی اون‌جا نمی‌زدی … می‌دونستم که اون‌جا همه‌چیز برای خوردن فراهم بود اما لب نمی‌زد .

چند باری هم به‌خاطر محیط آلوده ی اون‌جا درخواست انتقالی داد اما موافقت نشد . نگاهش روی آسفالت خیابان بود که گفت : نه اسماعیل‌آقا به دلم نیست.هرچی نباشه تو دم‌ و دستگاه شاه بودم .باید قضا کنم .

مزد اخلاص

مثل مالک

صدای جیغ و فریاد از توی جمع ، یکباره مرا از داخل مسجد به بیرون کشاند .نگاهم را بردم سمت شلوغی . نزدیک‌تر رفتم تا ببینم چه اتفاقی افتاده‌است . زنی در میانه ایستاده بود وداد و فریاد می‌زد.:جمع کنین بساطتون رو…. مردم رو مسخره کردین …

چندنفری در اطراف زن حلقه‌زده بودند ،آن‌ها را کنار زدم و نزدیک‌تر رفتم . زن تمام‌قد جلوی علی‌محمد ایستاده بود و خطابش به او بود.

هر چه دوست و آشنا بود رو رد کردین ، حالا که رسید به ما کوپن تمام شد!!

این‌طور که شما فکر می‌کنی نیست خواهرم . هر کی تو صف کوپن بوده ما به او کوپن نفت دادیم . الان دیگه تموم کردیم ……

شما گفتین و من باور کردم. شما یه مشت جیره و مواجب بگیرین.که از خلق خدا برمی‌دارین برای خودتون ، از حلقومتون پائین نمی‌ره ، حق مردم مظلوم رونمی‌تونید بخورید ….

علی‌محمد آرام بود و می‌خواست زن را آرام کند اما زن دست‌بردار نبود.حرف‌هایش از کلمات عادی به فحش‌های رکیک کشید . با دیدن این وضع آمپر چسباندم و صدایم را بالا بردم .

چیه خانم ؟ چرا صداتو بلند می‌کنی ؟ این حرف‌ها چیه می‌زنی ؟.اگر از خلق خدا حیا نمی‌کنی ، از خدا حیا کن . گفتن این حرف‌ها ، حکم ریختن نفت روی آتش بود . زن بیشتر شعله کشید .یک‌دفعه باعصبانیت آب دهانش را به سمت علی‌محمد پرتاب کرد . با دیدن این صحنه خشمی عجیب توی وجودم دوید .

شاید اگر زن نبود ، حتما با او دست به‌یقه می‌شدم .

مزد اخلاص

من و چند نفر از بچه‌های مسجد جلوتر رفتیم.تا آن زن را به‌خاطر این حرکت بی‌شرمانه سر جایش بنشانیم . اما صدای علی‌محمد ما را در سر جایمان میخکوب کرد .

آروم باشین …

ما که می‌دونیم کارمون رو درست انجام دادیم وذره ای در رعایت حق‌الناس کوتاهی نکردیم .

_اما علی آقا…

_ اما و ولی نداره … هر چه این خانم تهمت بزنه مهم نیست . مهم اینه که ما می‌دونیم که کار کردیم .

_ اما او به شما بی‌احترامی کرد ،آب دهن به شما انداخت…

همین‌طور تندتند حرف می‌زدم تا علی‌محمد را مجاب کنم. گفتم :باید این زن را سر جایش بنشانیم.

علی‌محمد دست‌مالی را درآورد و به ریشش کشید . چشمان مشکی گیرایش را به چشمانم دوخت و گفت.: دیدی چیزی نیست ، بذارید این بنده ی خدا بره ،.خدا ان‌شاءالله همه مارو به راه راست هدایت کنه و از سر تقصیرات مون بگذره … .

مزد اخلاص

این‌همه آرامش علی‌محمد من را به یاد داستان مالک‌اشتر انداخت .

اشک توی چشم‌هایم حلقه زد. ساعتی بعد علی آقا رو تو مسجد دیدم .

دستانش رو به آسمون بود .من مطمئن بودم که یکی از راه‌هایش برای همون کسی بود که آب دهانش رو به صورتش ریخته بود .

این را بعدها از خود شنیدیم . یک‌بار شام منزل یکی از دوستان بودیم . برایمان تعریف کرد که توی توزیع کوپن ،.یه نفر روی صورتم آب دهان انداخت ، اما باور کن من ذره‌ای ناراحت نشدم . می‌دونستم که من کارم رو درست انجام دادم ،.اون هم از روی نادانی این کار رو انجام داد. بعد ها که صحبتش تمام شد . شروع کرد دعا کردن برای او فرد !
گفت : خدا ان‌شاءالله همه ی انسان‌های ناآگاه رو آگاه کنه ،.خدا همه رو هدایت کنه . همه ما چشمانمان از این برخورد کریمانه علی آقا گرد شده بود .

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مزد اخلاص” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال و حمل و نقل

محصولات مشابه

-20%
شهیدان زنده اند 
بستن

شهیدان زنده اند

۱۷,۰۰۰ تومان ۱۳,۶۰۰ تومان

شهیدان زنده اند --- چهل حکایت از حضور شهدا پس از شهادت

شهید زنده است ، شهید نمرده . من یقین دارم شهید زنده است این فرموده قرآن است : « کشته شدگان در راه خدا را مرده نپندارید ، بلکه خدا آنها زنده اند و نزد ا روزی می خورند ولی شما درک نمی کنید . » من قرآن را باور دارم . شهید زنده است . اگر زنده بودن به روزی خوردن است ، شهید روزی می خورد ، روزی بی منت . روزی بی درد و محنت نزد خداوند . اگر زنده بودن به روح است من ارواج شهدا را احساس می کنم . اگر زنده بودن به حضور است ، حضور آنها را در همه لحظات زندگی احساس می کنم . به خدا قسم آنها حاضرند . همه جا ، همه وقت ، زیرا شهیدند و شهید یعنی شاهد و شاهد ، حاضر است .

حتما بخوانید

وقتی بحث از حضور شهدا می شود ، کرامتی از شهید برای افراد رخ می دهد . این موضوع می تواند محل ورود برخی افراد شیّاد باشد . یعنی خودشان را در ارتباط با شهدا معرفی کنند و ... برخی افراد ساده نیز ، به دنبال این افراد هستند و شنیدن این ماجراها برایشان بسیار جذاب . لذا بازار افراد بی معنویتی که از خون شهدا برای خودشان برو وبیا راه انداخته اند رونق پیدا می کند.

اول از همه باید بدانیم گوینده کرامت چه کسی است ؟ قابل اعتماد هست یا نه ؟ مثللا کسی که سر کوچه طی طریق کرده و توی کار دعوا و .... بوده.، مطمئنا ار امام جماعت محل اعتبار کمتری دارد. یک احتمالش این است که طرف سر به راه شده و افتاده در مسیر خدا و پیغمبر ، اما آن طرف هم نباید یادمان برود که این کار از آن کسب هایی است که احتمال گرفتنش زیاد است ! اصلا خرجی هم ندارد.

دومین مورد توهم است ، توهم از آن دردهای بی درمانی است که درمحیط های معنوی بیشتر خودش را نشان می دهد مثلا عکاس از همه جا بی خبر در تاریکی هوس عکس گرفتن می کند و فلاش می زند ، فردا مدعی می شود که در جلسه دیشب یکی از شهدا را دیده که به جلسه آمده و...پس همه اش دنبال این نباشیم که هر چیزی را یک امر غیر واقعی و خیلی عجیب و غریب ببینیم . صحبتهای آدمهای متوهّم را هم زیاد باور نکنیم.

سومین مورد خواب و رویاست . خواب در شرایط خود ، برای خواب بیننده حجیت دارد . قرآن در چندین مورد از رویاهای صادقه صحبت کرده که برای خواب بیننده که بیشتر انبیای الهی بودند ، حجت بوده ، باید گفت که رویای صادقه ، یکی از راههای ارتباط با عالم بالاست . اگر رویای صادقه حقیقت نداشت ، خداوند از رویای انبیای بزرگی نظیر پیامبر اسلام و حضرت یوسف و ابراهیم و ... سخن نمی گفت . خداوند در رویا به آنها وحی کرد . برای همین بیشترین جلوه از زنده بودن شهدا در ویا نمایان است . برخی مفسرین از کلمه بشارت که در قرآن به کار برده شده ، برای رویاهای صادقه استفاده می کنند . اما رویا از آن چیزهایی است که هر کسی به راحتی می تواند ادعایش را داشته باشد و هیچکس نمی تواند صدق و کذب آن را امتحان کند . لذا باید دقت کرد که از چه کسی و چگونه این رویا نقل می شود . نکند خدای نکرده ، برخی از افراد سودجو ، از سادگی مردم استفاده کنند.

چهارمین مورد که یکی از نکات اصلی است ،اینکه باید نسبتی بین فرد وکرامت وجود داشته . اینکه هرکسی بخواهد ادعای کرامت بکند و برای خودش دفتر و دستک راه بیندازد که سنگ روی سنگ بند نمی شود و اوضاع آن قدر به هم می ریزد که هرکسی قلقلک می شود تا یک کرامتی را به نام خودش سند بزند . مثلا یکی از این ویژگی ها ، غسل جمعه است . شهدایی بوده اند که غسل جمعه شان ترک نمی شد و جسدشان بعد از چند سال سالم ماند . این یعنی نسبت خاص بین ویژگی شهید و کرامت آن شهید.

پنجمین مورد اینکه ساده لوح نباشیم . همین ساده لوحی است که باعث می شود خیلیها هوس با کرامت بودن به سرشان بزند . اول یک ادعایی می کنند و همین که چند آدم ساده لوح دورشان را گرفتند ، خیال می کنند خبری شده . بعد وقتی ثابت می شود که این قضیه دروغ بوده ، اعتقادات آن افراد ساده ، به تمام مسائل دینی از بین می رود . البته این پنج راه حل بالا نباید دلیل شود که هر چیزی را هم که شنیدیم ، سریع رد کنیم . خیلی از شهدا هستند که دارای کرامتهای اثبات شده ای هستند ؛ مثل شهید معماریان که آمده اند و پارچه ای به پای مادرشان که به شدت درد می کرده بستند ، یا امضای شهید سیدمجتبی صالحی خوانساری پای کارنامه دخترش و ...

« به قول حجت الاسلام طائب :مسله مهم دردفاع مقدس این نیست که شهدایش چقدر کرامت داشته اند . این مورد در مقابل عظمت خود دفاع مقدس خیلی کوچک است . خود دفاع مقدس ما یک کرامت بسیار بزرگ است . »

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
مهر مادر
بستن

مهر مادر

۱۴,۰۰۰ تومان ۱۱,۲۰۰ تومان

مهر مادر --- چهل روایت از ارادت شهدا به مادرشان حضرت زهرا(س) و عنایت حضرت به شهدا

کم نبودند کسانی که حتی با اسلام بیگانه بودند اما مهر مادر آنها را به راه سعادت رهنمون شد . آری ، محبوبه ی خدا ، برترین زن عالم وجود ، هرچه داشت در راه خدا در طبق اخلاص گذاشت . در شب ازدواج لباس عروسی را در راه خدا به سائل بخشید. غذای خودش و خانواده اش را به هنگام افطار به نیازمندان هدیه داد آن قدر در راه خدا تلاش کرد تا خداوند محبت او را در آیات قرانشان ارج نهاد ، یعنی ای همه عالم بدانید که فاطمه علیهاالسلام فقط برای خدا این گونه عمل کرد . و اینجاست که خداوند بر خود میبالد که « فتبارک الله احسن الخالقين ».

دوران جهاد ، دوران رشد و شکوفایی این محبت بود . دوران دفاع مقدس عرصه ای بود که مظهر تجلی لیله ی فاطمی شد . در این راه برخی بودند که گوی سبقت را از بقیه ربودند . آن قدر در وادی عشق ، ارادت نشان دادند تا اینکه « مادر » آنها را مورد عنایت خویش قرار داد .

عبدالحسین برونسی شاهد این سخن است ؛ او که با عنایت مادر ، رزمندگان را به پیش میبرد . او که نوای مادر را می شنید و تحت امر ایشان عمل می کرد ! و خاکهای نرم منطقه کوشک شاهد این مدعاست . عبدالحسین به عشق مادر خواست گمنام بماند . و بعد از سالها در روز شهادت مادرش رجعت کرد . او بازگشت تا باز هم ارادت خود را اثبات کند .

آری ، او در « مهر مادر » خلاصه شده بود . ذره ذره وجود او نام « مادر » را صدا می کرد ، او برای صدها جوان مشتاق ، حقیقتا چراغ راه شد . اما این وادی پر است از این ستاره ها . پر است از کسانی که راه را - نشان می دهند . دوران دفاع مقدس ، برای ما صدها هزار چراغ راه را نمایان کرد. یکی دیگر از این ره یافتگان ابراهیم است . ابراهیم هادی ، او که هادی سرگشتگان گردید .

او که همه را به « مهر مادر » توصیه می او که گمنامی را به دلیل شباهت به ماجرای مادر انتخاب کرد . او که در مجالس حضرت صدیقه علیهاالسلام حضور حضرت را حس می کرد . او که تحمل شنیدن مصائب را نداشت . اختیار از کف می داد و ... ابراهیم بنده ی مخلص پروردگار بود . هر جا مداحی می کرد از مادرش می‌خواند. شنیده بود که شهدای گمنام میهمان حضرت زهرا علیهاالسلام در برزخ هستند ، برای همین از خداوند خواسته بود گمنام بماند . خدا هم دعایش را مستجاب کرد.

او سال هاست در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور.

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
در بند سرو
بستن

سرو در بند

۱۰,۰۰۰ تومان ۸,۰۰۰ تومان

سرو در بند --- زندگینامه و خاطرات دانشجوی شهید محمدرضا چمنی

مشخصات شهید محمدرضا چمنی

*نام و نام خانوادگی: محمدرضا چمنی

*نام پدر : غلامرضا

*محل تولد : نیشابور

*تاریخ ولادت: ۱۳۲۳/۰۳/۰۴

*تاریخ شهادت : ۱۳۶۹/۱۱/۱۴

*محل شهادت: منطقه میمک

*نحوه شهادت: طی عملیات عاشورا

*مدت عمر: ۲۶ سـال

*محل مزار : گلزار شهدای نیشابور

*کتاب مربوط به این شهید: سرو در بند

سرو در بند --- زندگینامه و خاطرات دانشجوی شهید محمدرضا چمنی

 در این مجموعه از اسوه و الگویی برای جوانان این دیار صحبت می کنیم که نابغه ی تحصیلی در نیشابور بود . دوره دانش سرای عالی را سپری کرد و در روستا معلم شد . دیپلم ریاضی و سپس تجربی و در دوران دانشجویی دیپلم ادبی گرفت ! در کنکور سراسری با رتبه ممتاز در رشته مکانیک دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد . جوانی که رشته ی فعالیت منافقین را پنبه کرد . جزو اولین فاتحان لانه جاسوسی به حساب می آمد .در سخنان او به عنوان یکی از اصلی ترین فاتحين لانه ، هنوز موجود است اردوهای جهادی راه انداخت . مشکلات روستاها را فهیمد . با کمترین امکانات و با دست خالی ، مدلی از کوره های کم حجم قابل استفاده روستاها را طراحی و اجرا کرد . این اختراع او ثبت شد و در روزنامه های آن زمان انعکاس داشت .

قدرت مدیریت جمعی داشت . زیرک و در عین حال شجاع بود . اطلاعات دینی او بسیار بالا بود . کتابهای علما را مرتب مطالعه می کرد . با قرآن و نهج البلاغه مأنوس بود . ورزشکار بود و در ورزشهای رزمی و دومیدانی رتبه داشت . جوان با اخلاص حکایت ما ، در هر جمعی وارد می شد ، به خاطر درایت و تسلط بر مسائل سیاسی و اعتقادی ، بهترین نظرات را ارائه می کرد . شاید به همین دلیل بود که منافقین در دانشگاه ، نمی توانستند با او هم کلام شوند . با آغاز جنگ راهی جبهه شد . مدتی در ستاد جنگهای نامنظم بود و سپس راهی کردستان شد .

چیزی نگذشته بود که در کردستان به اسارت گروهک تروریستی خبات در آمد . برایش حکم اعدام صادر کردند ، اما خم به ابرو نیاورد . بعد از مدتی شروع به هدایت زندان بان خود کرد . تأثير او تا به آنجا رسید که مسئولین گروهک خبات را دگرگون کرد ! محمد از دین برایشان می گفت . کلام نافذ او اثر گذاشت . بسیاری از آنها از دشمنی با انقلاب و ایران دست برداشتند . حاصل زحمات او ، تبدیل صدها دشمن به دوست بود. خودش می گفت که ۱۴۰ نفر از آنان را با سلاح به شهر بانه فرستادم تا سلاح خود را تحویل مسئولین دهند . گروهک تروریستی او را آزاد کرد تا بر گردد، اما نرفت ! گفت : می مانم تا بدانم کدامیک از ما حرف حق می زنیم ؟!

با مخالفین جمهوری اسلامی بحث می کرد و بسیاری از آنان را تغییر داد. جوان داستان ما از لحظه لحظه زندگی نورانی خود استفاده کرد . غفلت و تنبلی و بیکاری در او راه نداشت . دستی بر قلم داشت . متون بسیار زیبایی در شب های سرد زندان کردستان به رشته تحریر در آورده . او هنرمند بود . آثار و طرح های نقاشی بر شیشه ، از او به یادگار مانده . مدتی بعد از آزادی ، در عملیات میمک ، همراه با رزمندگان تیپ جوادالائمه (ع) راهی خط دشمن شد . هنوز ۲۶ سال از زندگی با ارزش او نگذشته بود که به مهمانی حضرت حق دعوت شد .

آخرین نامه دانشجوی شهید محمدرضا چمنی یک ماه قبل از شهادت

به نامش . با سلام به حضور پدر ، مادر و تمام عزیزان . خواستم برایتان بنویسم . ولی بهتر از حرف خودم و حرف همه کس ، کلام مولا علی بالا را یافتم . با وجود آن شرم دارم که از خودم چیزی بگویم . بنابراین عین آن را برایتان می نویسم : " هر که از بعيد بترسد دور به او نزدیک شود . هر که از قوت دنیا سیر نشود ، هرچه جمع کند او را بس نباشد . هر که برای دنیا بکوشد از دستش برود و هر که از آن دست کشد نزدش آید . همانا دنیا سایه ای است که تا مدت مقرری دراز است . خدا رحمت کند بنده ای را که سخن حکیمانه بشنود و به دل سپارد و به راه راست که دعوت شد ، به آن گراید و دست به دامن نجات بخش رهبری زند و نجات یابد . خوبی پیش دارد و کار خوب کند ، ذخیرهای پیش فرستد و از مخدور کناره گیرد . با هوای نفسش مبارزه کند و آرزوی بیجا را به کنار نهد . صبر را مرکب نجات کند و تقوا را بر برگی وفات سازد . به راه راست روشن و جاده معلوم بچسبد و مهلت را غنیمت شمارد . از محبوب ترین راه ها به خدا دو جرعه است یکی جرعه خشمی که با حلمش در خوری و یکی جرعه غمی که با صبرش برخوری و از محبوب ترین راهها به خدا دو قطره است ، قطره اشکی در دل شب و قطره خونی در راه خدا و از محبوب ترین گام ها به سوی خدا دو گام است ، گامی که مجاهدان راه خدا را محکم سازد و گامی برای صله رحم و گامی که برای جهاد بر دارد بهتر است. الحق که عالی فرموده است ، پس از کلامش پند گیریم و از پروردگار بخواهیم که به ما توفیق عنایت فرماید تا هر آنچه از هر کداممان ساخته است انجام دهیم تا حتی المقدور در عرصه " ان الانسان لفي خسر " کمتر متضرر گردیم . ان شاء الله

به یادتان و ملتمس دعایتان محمدرضا چمنی

۶۳/۶/۲۷

 

وصیت نامه دانشجوی شهید محمدرضا چمنی

وصیت نامه السلام علينا وعلى عباد الله الصالحين حقیر ، سفل اسفل ، محمد چمنی با اطمینان کامل از درستی راه اسلام و خط تشیع راستین و ائمه بزرگوار و قبول رهبری خمینی عزیزم ، با تمام وجود ، ضرورت مبارزه در جبهه ی خدا را که به حق ، جبهه حق علیه باطل و بهترین راه و در حال حاضر مهمترین راهی است که برای پیشبرد اسلام عزیز می تواند وجود داشته باشد ، حس کرده و با این امید که پروردگار ، توفیق خدمت خالصانه را نصیب این حقیر بگرداند در جبهه شرکت می کنم . ضمن پوزش از پدر و مادر و تمامی عزیزان که در مدت عمر سراسر خطایم مزاحمشان بوده و جز دردسر چیزی برایشان نداشتم ، ملتمس دعای خیرشان می باشم تا شاید پروردگار رحیم ، این قطره ناچیز را به کرم خویش بپذیرد و همچنان که مادر عزیزم نام رضا را برایم انتخاب نموده ، شایسته این نام در پیشگاه قدس احدیت باشم .

به امید حلالیت از همه شما محمدرضا چمنی

۶۳/۷/۲

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
بر فراز آسمان
بستن

بر فراز آسمان

۱۵,۰۰۰ تومان ۱۲,۰۰۰ تومان

بر فراز آسمان --- زندگینامه و خاطرات سر لشگر خلبان شهید علی اکبر شیرودی

پدر علم موشکی ایران

مشخصات شهید علی اکبر شیرودی

*نام و نام خانوادگی: علی اکبر شیرودی

*نام پدر : محمدعلی

*محل تولد : بالا شیرود، واقع در حومه تنکابن

*تاریخ ولادت: ۱۳۳۴/۰۱/۲۰

*تاریخ شهادت : ۱۳۶۰/۰۲/۰۸

*محل شهادت: بازی دراز، سیه قره بلاغ دشت ذهاب (اطراف تنگه حاجیان)

*نحوه شهادت:  اصابت گلوله تانک

*مدت عمر: ۲۶ سـال

*محل مزار : گلزار شهدای شیرود

*کتاب مربوط به این شهید: بر فراز آسمان

بر فراز آسمان --- زندگینامه و خاطرات سر لشگر خلبان شهید علی اکبر شیرودی

شیرودی ، روستازاده ای است که از روستای بالا شیرود تنکابن تا اوج آسمان ها به پرواز در آمد و از اهالی آسمان شد . او مرد لحظه های آسمانی بود . تا آنجا که به اقرار همه ی دوستان رکورد پرواز با بالگرد را در جهان به خود اختصاص داد . شیرودی بیشترین ساعاتش را بر فراز آسمان و بالای سر دشمن بود . به گونه ای که اهریمنان به خوبی او را شناخته بودند . او کاری کرد که وزیر دفاع ایران ، شهید دکتر چمران ، با افتخار از وی به عنوان « ستاره ی درخشان جنگ کردستان » یاد کرد . مقام معظم رهبری از وی به عنوان اولین نظامی که در نماز به او اقتدار کرده است ، یاد می کند و او را مکتبی ، مؤمن و جنگنده در راه خدا توصیف می کنند . رئیس مجلس او را مالک اشتر زمان خواند و ... شیرودی آن چنان از خود شجاعت و ابتکار عمل نشان داد که خبر شجاعت به تنها در ایران بلکه در تمام خبرگزاری های مهم جهان منعکس شده می گویند قبل از او یک خلبان آمریکایی حاضر در ویتنام ، بالاترين ساعت پرواز جنگی در جهان را داشت . اما علی اکبر رکورد او را شکست فرزند شیرود کاری کرد که به افسانه ها بیشتر شباهت دارد ! و محال است کسی بتواند شبیه آن را تکرار کند ؟ او با انجام دهها هزار مأموریت هوایی ، بیش از چهل بار سانحه و بیش از سیصد مورد اصابت گلوله بر بالگردش ، باز هم سرسختانه مقاومت کرد . علی اکبر با نجات یافتن از ۳۶۰ خطر مرگ ، رکورددار پرواز عملیاتی در جهان شد . بسیاری از صاحبنظران جنگ های هوایی او را نامدارترین خلبان جهان نامیدند . بارها برایش تقاضای درجه ی تشویقی شد . پنج درجه در کمتر از یک سال ! اما ... او با ارسال نامه ای برای فرمانده هوانیروز اعلام کرد که این درجه ها را نمی پذیرد . او برای درجه و حق مأموریت وارد جنگ نشده بود ، بلکه فقط رضای خدا و خشنودی دل امام را می خواست در کردستان برای سرش جایزه تعیین شد ! بارها قصد داشتند اما هر بار با خواست خدا جان سالم به در برده تا اینکه دوست قدیمی خودش را در رویایی صادقه مشاهده کرد شهید کشوری به او گفت : اكبر زودتر بیا که برایت یک کاخ زیبا آماده کردهام ! و چند روز بعد ، این پرنده ی بی قرار در سحرگاه روز چهارشنبه ، هشتم اردیبهشت سال ۱۳۶۰ ، به سوی آسمان ها اوج گرفت . او که پرواز را به خوبی آموخته بود دیگر به جمع زمینیان باز نگشت و یا بلانک الهی به سوی پروردگار خویش رهسپار شد تیمار شهید فلاحی در تشییع او هفت کیلومتر پیاده راه می پیماید و مي گويد : شيرودی غیر ممکن را ممکن ساخت . او فاتح گردنه ها بود او کی بود که خبر شهادتش را به امام داديم ، امام مکثی کردند . در حالی که دربارهی فر شنهاد می کنند خدا او را بیامرزدا اما دربارهی نیروی فرمودند : « او آمرزيده است.

 

قسمتی از وصیت نامه سر لشگر خلبان شهید علی اکبر شیرودی

هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم . اما در بازگشت ، هرچند پروازم موفقت آمیز بوده باشد ، مقداری غمگین هستم ، چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند بر گردم . اگر برای احیای اسلام نبود ، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم . پیروزی های ما مدیون دستهای غیبی خداوند است . این کشاورززادهی تنکابنی ، سرباز ساده ی اسلام است و به هیچ یک از حزبها و گروهها وابسته نیست . آرزو دارم که جنگ تمام شود و به زادگاهم بروم و به کار کشاورزی مشغول شوم . علی اکبر قربان شیرودی

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
چمران مظلوم بود
بستن

چمران مظلوم بود

۲۵,۰۰۰ تومان ۲۰,۰۰۰ تومان
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
به نام مادر
بستن

به نام مادر

۴۰,۰۰۰ تومان ۳۲,۰۰۰ تومان
به نام مادر خاطراتی از شهید محمدرضا تورجی زاده
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
شیرین تر از عسل 
بستن

شیرین تر از عسل

۱۴,۰۰۰ تومان ۱۱,۲۰۰ تومان
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
تمام شد
شهید بعدازظهر 
بستن

شهید بعدازظهر

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد.
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
بهترین قیمت

بهترین قیمت

بالاترین کیفیت

بالاترین کیفیت

پرداخت امن

پرداخت امن

پشتیبانی سریع

پشتیبانی سریع

تحویل اکسپرس

تحویل اکسپرس

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیس بوک توییتر اینستاگرام یوتیوب پینترست

همراه با ما

اتاق خبر سایت ما

فروش در سایت ما

فرصت‌های شغلی

تماس با سایت ما

درباره سایت ما

خدمات مشتریان

پاسخ به پرسش‌های متداول

رویه‌های بازگرداندن کالا

شرایط استفاده

حریم خصوصی

گزارش باگ

راهنمای خرید از سایت ما

نحوه ثبت سفارش

رویه ارسال سفارش

شیوه‌های پرداخت

هفت روز هفته ، ۲۴ ساعت شبانه‌روز پاسخگو هستیم    شماره تماس :  09354642245       آدرس ایمیل :   info@shohadabook.ir

بسم رب الشهداء و الصديقين

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل االله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا بحمدلله و ان شاءالله در راه پاسداری خون شهیدان از اولین آن حضرت هابیل علیه السلام ، خون پاک ارباب بی کفنمان حسین بن علی علیه السلام و تک تک انسان های پاکی که در راه امام زمانشان حضرت مهدی عجل لله تعالی فرجه الشریف  علیه اسلام به شهادت رسیدند ایجاد گردید. فروشگاه اینترنتی  کتاب شهدا با تقسیم بندی عناوین کتاب شهدا ، از قبیل شهدا تاریخ ، شهدا انقلاب ، شهدا دفاع مقدس ، شهدا مدافع حرم ، شهدا گمنام ، شهدا ترور ، شهدا ماموریت ، شهدا زن ، شهدا آزاده ، شهدا جانباز ، شهدا امربه معروف تشکیل شده است که عاشقان کتب شهدا می توانند کتاب مورد نظر را از فروشگاه انتخاب ، مختصری از خاطرات ، عکسها ، فیلم و ... کتاب شهید مورد نظر مشاهده درصورت علاقه مندی درخواست خرید را انجام و بعد از پرداخت وجه به شکل اینترنتی و ثبت آدرس دقیق پستی ، کتاب را تحویل بگیرند. لازم بذکر است بعلت گستردگی کتب شهدا و حساسیت در ثبت خاطرات شهدا در اوایل کار از کتب کمتری بهره می بریم که ان شاءالله به دعای مادر شهدا ، زهرای بتول سلام الله علیها بر توانمان اضافه و کتب بیشتری را بارگزاری خواهیم نمود . لذا ثبت انتقادات و پیشنهادات در بهتر شدن  فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا راه گشاه خواهد بود .  التماس دعا

استفاده از مطالب فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا چون برای زنده نگه داشتن فرهنگ ایثار و شهادت می باشد ، کاملا" آزاد بوده و از نظر شرعی مشکلی ندارد . التماس دعا

فروشگاه
علاقه مندی
0 آیتم سبد خرید
حساب کاربری
خانه
  • منو
  • دسته بندی ها
  • کتب شهدا دفاع مقدس
  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما

سبد خرید

بستن
بازگشت به بالا