امام خامنه ای: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست

* بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *

فیس بوک توییتر پینترست لینکدین تلگرام
امام خامنه ای: شهادت مرگ تاجرانه است
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
ورود / عضویت

ورودایجاد یک حساب کاربری

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
لیست علاقه مندی ها
0 آیتم / ۰ تومان
منو
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
0 آیتم / ۰ تومان
دسته بندی محصولات
  • کتب شهدا دفاع مقدس

    همه کتب شهدا ....

    کتب شهدا گمنام

    ابراهیم هادی 1

    ابراهیم هادی 2

    شاهرخ

    خدای خوب ابراهیم

    مهمان خدا

    راز کانال کمیل

    کتب شهدا ترور

    او یک ملت بود

    تا کوچه های آسمان

    آقا مجتبی

    از برف تا برف

    سردار دلها

    در کمین گلسرخ

    حاج قاسم 1

    مرد

    متولد ماه مارس 

    کتب شهدا  مدافع حرم

    ملاقات در ملکوت

    حجت خدا

    قصه دلبری

    یادت باشد

    پسرک فلافل فروش

    در مکتب مصطفی

    فاطمیون

    برای زِین أب

    مجید بربری

    کتب شهدا انقلاب

    طیب

    سفیر بیداری

    حبیب خدا

    کتب شهدا دفاع مقدس

    بر فراز آسمان

    عارفانه

    بیا مشهد

    نخل سوخته

    علی بی خیال

    مسافر کربلا

  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما
خانهشهدا دفاع مقدسطریق‌القدس پنجاه سال عبادت
محصول قبلی
طیب
طیب ۲۲,۰۰۰ تومان ۱۷,۶۰۰ تومان
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
شاهرخ حُر انقلاب اسلامی
شاهرخ حُر انقلاب اسلامی ۱۴,۰۰۰ تومان ۱۱,۲۰۰ تومان
-20%
پنجاه سال عبادت
پنجاه سال عبادت
برای بزرگنمایی کلیک کنید

پنجاه سال عبادت

۱۶,۰۰۰ تومان ۱۲,۸۰۰ تومان

پنجاه سال عبادت — وصیتنامه و دلنوشته های ادبی و عاشقانه پنجاه تن از شهدا

مدتی از آخرین عملیات شهادت‌طلبانه گذشته بود و رژیم صهیونیستی اعلام کرد، مقاومت دیگر توان هم ندارد. صلاح محمد غندور معروف به مَلاک، با یک اتومبیل شخصی پر از مواد منفجره خود را به یک اتوبوس حامل افسران رژیم صهیونیستی زد. به تعداد زیادی از آن‌ها را به جهنم روانه نمود.

رژیم صهیونیستی ابتدا این عملیات را تکذیب کرد. اما رزمندگان مقاومت هم‌زمان با این عملیات از راه دور از منطقه فیلم‌برداری کردند و با پخش فیلم، رسوایی دیگری برای رژیم صهیونیستی ایجاد کردند. برادر مَلاک، یکی از مهم‌ترین و آخرین عملیات‌های شهادت‌طلبانه را انجام داد. او قبل‌ از این عملیات در کنار تصویر مقام عظمای ولایت قرار گرفت و وصیت‌نامه‌اش را قرائت کرد. سپس با همسر و فرزندانش خداحافظی کرد و ساعتی بعد به شهادت رسید. همسر ایشان وصیت‌نامه و زندگینامه صلاح را برای مقام‌معظم رهبری ارسال نمودند .

حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در پاسخ مرقوم فرمودند:

بسمه‌تعالی
«به همسر گرامی شهید عزیز ما صلاح محمد غندور معروف به ملاک، پس‌از اهدای سلام گرم و سپاس به‌خاطر فرستادن کتاب حامل شرح‌حال و وصیت شهید عزیز، بگویید: من نه‌فقط به آن شهید، که امثال او (که) ستارگان درخشان تاریخ نمایند، افتخار می‌کنم. بلکه به شما و دیگر بازماندگان این شهدای گران‌قدر که با صبر و بردباری بزرگوارانه‌ی خود نمونه‌های کم‌نظیر صدر اسلام را تکرار کردید، مباهات می‌نمایم. به شما و فرزندان عزیزتان دعا می‌کنم و موفقیت در همه عرصه‌های زندگی از خداوند متعال از خداوند برایتان مسئلت می‌نمایم.»

و السلام‌علیکم سید علی خامنه‌ای ۱۳۷۸/۰۴/۳۱ هجری شمسی

متن وصیت نامه شهید صلاح محمد غندور معروف به ملاک

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

ولتجدن اشد الناس عداوه للذین آمنوا الیهود و الذین اشرکو

همانا سخت‌ترین مردم را نسبت‌به اهل ایمان یهود و مشرکان می‌یابی صدق الله العلی العظیم

من صلاح محمد غندور معروف به ملاج از خداوند می‌خواهم که مرا به دیدار حضرت سیدالشهدا اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام و فق گرداند آن امام بزرگواری که به همه احرار و آزادگان آموخت که چگونه انتقام خون خود را از ستمکاران بگیرند به امید خداوند متعال لحظاتی بعد از قرائت این کلمات خداوند را درحالی‌که سرافراز و مفتخر می‌باشم و انتقام گیرنده دینم و همه شهدایی که در این مسیر بربند سبقت گرفته‌اند می‌باشند ملاقات خواهم کرد زمان پیش ۲۰ نخواهد گذشت که من برای گرفتن انتقام تمامی شهدای مظلوم و مستضعفان فرزندان جبل‌عامل و فرزندان مقاومت در فلسطین اشغالی به پا خواهند خاست و به‌زودی انتقام تمامی شکنجه‌شدگان در نوار اشغالی جنوب را خواهم گرفت
به‌زودی و در صورت توفیق الهی مجاهدی از مجاهدان مقاومت اسلامی اسلامی خواهند بود سرقت مقاومت بزرگی که ۹ هواپیماهای دشمن و ۹ تانک‌های آن‌ها نتوانست آن را به ترس از صهیونیزم وادار سازد
دیدار الهی آینده‌ام درس درسی جدید خواهد بود درسی کربلایی که مایه فخر و مباهات مسلمانان خواهد بود و آتش ورز وزر و وبالی برای این دشمن متکبر که هیبت و جلال از قبلاً بدست برادران مجاهد مسلمان شکسته‌شده خواهد بود
دشمنی که همین زمینه‌اش به دست شهدایی چون احمد قصیر حر آملی ابوزینب هیثم و شیخ اسعد بر رو و تمامی شهدایی که در عملیات‌های شهادت‌طلبانه و عملیات‌های رزمی با دشمن متجاوز جنگیدند شکسته شد
برادران مجاهدم!
یقین بدانید که ما به‌طور حتم پیروز خواهیم بود و در این شکی نیست البته تا وقتی‌که برای خدا کار کنیم و خداشناس باشیم چراکه خداوند به وعده‌اش وفا می‌کند و بندگانش را یاری خواهد کرد.
بدونه شک مؤمنان را عزت خواهد بخشید و کافران را ذلیل خواهد کرد ذلیل خواهد کرد و ذلت کافران به دست شما خواهد بود این قهرمانان مقاومت اسلامی ای فرزندان علی و حسین ع و فرزندان امام‌خمینی ای فرزندان رهبرمان آیت‌الله خامنه‌ای و فرزندان شهید سید عباس موسوی و شیخ راغب حرب بجنگید.
چراکه جهاد شما به امید خداوند جهادی است که زمینه‌ساز دولت صاحب العصر و زمان خواهد بود و این جهاد باید استمرار پیدا کند و یک هدف و وعده‌داده‌شده در تحقق کامل رضای الهی و رسیدن به وعده الهی محقق شود.

انا لله و انا الیه راجعون
والسلام‌علیکم و رحمةالله و برکاته

 

موجود در انبار

افزودن به علاقه مندی ها loading
اضافه شد! مشاهده لیست علاقه مندی ها
محصول از قبل به علاقه مندی ها اضافه شده! مشاهده لیست علاقه مندی ها
افزودن به علاقه مندی
شناسه محصول: KSD10005 دسته: شهدا دفاع مقدس, طریق‌القدس برچسب: پنجاه سال عبادت, وصیتنامه و دلنوشته های ادبی و عاشقانه پنجاه تن از شهدا
  • توضیحات
  • توضیحات تکمیلی
  • نظرات (0)
  • ارسال و حمل و نقل
توضیحات

پنجاه سال عبادت — وصیتنامه و دلنوشته های ادبی و عاشقانه پنجاه تن از شهدا

در ابتدای کتاب “پنجاه سال عبادت” رهبر معظم انقلاب نکاتی را ایراد فرمودند:

اینکه شما دیدید امام فرمودند:

«وصیت‌نامه‌های این جوانان را بخوانید.»

من حدسم این است البته در این‌مورد چیزی ازش نشنیدم، که این یک توصیه‌ی خشک و خالی نبود. امام آن وصیت‌نامه‌ها را خوانده بودند و آن گلوله آتشین در قلب مبارک‌شان اثر گذاشته بود و می‌خواستند دیگران هم از آن بی‌بهره نمانند.

کما اینکه خود من در طول سال‌های جنگ و بعد از آن تا امروز بحمدالله با این وصیت‌نامه‌ها تا حدودی انس داشته‌ام و دارم و دیده‌ام. برخی از این وصیت‌نامه‌ها چطور حاکی از همان روح عرفان است.

راهی را که یک سالک در طول ۳۰ سال، ۴۰ سال طی می‌کند، ریاضت می‌کشد، عبادت می‌کند، حضور پیدا می‌کند، از اساتید فرا می گیرد، چقدر گریه‌ها، چقدر تضرع‌ها، چقدر کارهای بزرگ. این راه طولانی را یک جوان در ظرف ۱۰ روز، ۱۵ روز، ۲۰ روز در جبهه پیدا کرده و طی کرده‌است. یعنی از آن لحظه‌ای که این جوان با هر انگیزه‌ای، طبعا با انگیزه دینی، همراه با آن حماسه‌های جوانی به جبهه‌رفته و این حالت به‌تدریج در جبهه به یک حالت عزم بر فداکاری و گذشت مطلق از همه هستی خود تبدیل‌شده و او خاطرات و یا وصیت‌نامه خود نوشته‌است. تا لحظه شهادت این حالت همین‌طور لحظه به لحظه پرشورتر و این قرب نزدیک‌تر و این سیر سریع‌تر شده‌است. تا روزهای آخر و لحظه‌های آخر و ساعات آخر.

اگر چیزی از او مانده‌است مثل یک گلوله‌ی آتشین در دل انسان اثر می‌گذارد. این جوانان که خاطرات نوشتند و شهید شدند انسان در نوشته‌هایشان چنین خصوصیتی را خیلی به‌وضوح مشاهده می‌کند، این رشحه ای از همان روح حسینی است.

مقام معظم رهبری «روحی فداه» ۷۶/۱۰/۸

پنجاه-سال-عبادت

عاشقانه

کودکی خردسال بود که به‌شدت مریض شد . مریضی ادامه پیدا کرد و باعث مرگ کودک شد .جنازه ی بچه را در کنار حیاط گذاشتند تا صبح فردا دفن کنند. روز بعد مرشدی به خانه آن‌ها آمد و گفت : به مادر بچه بگویید او را شیر دهد! من برات عمر او را از خدا گرفتم ! مادر جنازه بچه را برداشت و زیر سینه گرفت لب‌های کودک تکان خورد و … پنجاه سال عبادت شهدا

مصطفی پسر تیزهوش و زیرک بود. در همان سال‌های دبیرستان خواب عجیبی دید که ثمره آن ورود به حوزه علمیه بود. در کنار تحصیل از تهذیب غافل نمی‌شد. روزهای تعطیل کار می‌کرد و سه‌شنبه‌ها پیاده به جمکران می‌رفت. برای تبلیغ دور افتاده‌ترین روستاها را انتخاب می‌کرد. در ایام پیروزی انقلاب بارها دستگیر شد. بنیان‌گذار و اولین فرمانده سپاه یاسوج بود. در گشت منطقه‌ای بود که اشرار او را محاصره کردند.

پنجاه سال عبادت

از خودرو پیاده شد و گفت : بزنید عمامه من کفن من است !و این همان هم جمله‌ی معروفی بود که در وصیت‌نامه‌اش نیز آورد. به‌خاطر مجروح شدن در بیمارستانی در تهران بستری شد. می‌خواست به منطقه بروند اما پولی نداشت . هیچ آشنایی به‌جز امام زمان (عج)در تهران پیدا ننمود . متوسل به آقا شد . سیدی نورانی به ملاقاتش آمد و یک جلد مفاتیح جیبی به او هدیه نمود و گفت :این شما را تا جبهه می‌رساند .در لابه‌لای کتاب چند اسکناس تا نخورده بود. به منطقه که رسید پول‌ها تمام شد! پنجاه سال عبادت

رده‌های مختلف فرماندهی را تا مسئولیت سپاه صاحب‌الزمان (عج) که شامل پنج لشگر می‌شد تجربه کرد. شجاعت و رشادت‌های او مثال‌زدنی بود. معنویت را در میان رزمندگان به اوج رسانده بود .دیدار فرماندهان با علمای قم از دیگر کارهایش بود. در یکی از همین سفرها علامه مصباح یزدی که استاد مصطفی بود بر دستان شاگردش بوسه زد.

شب‌نامه‌ی غم  خاطرات شهدا

شهید غلامعلی رجبی در سال ۱۳۳۳ در محله آذربایجان تهران در خانواده‌ای مذهبی بدنیا آمد . پدر وی حاج حسن که از اساتید برجسته اخلاق و عرفان بود اهتمام ویژه‌ای در تربیت فرزندان خود ورزید. غلامعلی بنابر راهنمایی‌ها و تربیت پدر بزرگوارش مداحی اهل‌بیت (ع ) را از همان سنین نوجوانی آغاز و به دلیل آشنایی با معارف قرآنی و اسلامی ، استعداد در سرودن و حفظ شعر توانست در این عرصه سریع رشد نماید.تا به آنجاکه از سبک‌ها و اشعار وی مداحان برجسته ی بسیاری استفاده می‌نمودند. شعر معروف زیر از نمونه کارهای اوست :

قربون کبوترای حرمت

قربون این‌همه لطف و کرمت

وی با انتخاب شغل معلمی راه پدر بزرگوارش را ادامه داد و در مدت عمر کوتاه خود توانست تأثیر بسزایی بر اطرافیان خود به‌ویژه جوانان بگذارد. تربیت نسل جوان در محیط مسجد و مدرسه، شهید غلامعلی رجبی را از حضور در جبهه‌های حق علیه باطل باز نداشت و سرانجام در سال ۱۳۶۷در سن ۳۴ سالگی در عملیات مرصاد و در آخرین روزهای دفاع مقدس توسط گروهک منافقین درحالی‌که ذکر یا زهرا سلام‌الله‌علیها به لب داشت به شهادت رسید. شب‌نامه‌ی غم یکی از دست نوشته‌های این عارف وارسته است:

پنجاه سال عبادت

شب‌نامه‌ی غم

چاه ظلمت است ،که قعر آن نشسته‌ام ، و یا کوزه‌ای محبت ، که خاموش و تل خاکسترش روی‌هم انباشته و من در لابه‌لای آن غوطه ورم. و یا به کام نهنگ هوا در قعر ظلمتم. آری شب ناکامان چنین است. دل واماندگان وادی حسرت، گرم این قفس. که تمام روزنه‌هایش بسته و زندانی آن خسته و پا و پرش شکسته، و من به دیواره‌ی این چهارخانه ی فانی و این حجاب ظلمانی سر نهاده به بیرون فکر می‌کنم.

به آنجاکه نور است و تلألؤ آن گیسوی عاشقان و عارفان.و سوختگان و محرومان و آزادگان را نوازش می‌دهد. به آنان که ندای یا سبوح و یا قدوسشان نزدیکی سپیده را نوید می‌دهد. در این ظلمت که نیمه‌شب همه‌جا را فراگرفته.و تو کیستی که با چراغ امید پا به دلم نهادی؟.و مرا نوید می‌دهی، انگار سیاهی نیست!.انگار زندان نیست! انگار شب نیست و زمستان نیست. پپنجاه سال عبادت 

پنجاه سال عبادت

ال عبادت

بلکه در نسیم صبحگاهان بهاری کنار آب زلال رود،.و در زیر درختی سبز کنار گل‌هایی رنگارنگ نشسته‌ام.و چه مرغان عاشق از پنبه‌ی گوشم به میهمانی وجودم وارد شده.و دلم را غرق در ترنم و بهجت نموده‌است. تو کیستی که با من نجوا می‌کنی؟.تو کیستی که دلم را آرامش می‌بخشی ؟.تو کیسی که ظلمت را در وجودم نابود می‌کنی،.تو کیستی که تا اسم قشنگت از دل پردردم برزبانم جاری می شود می‌لرزد!؟.

شب‌نامه‌ی غم

اشکم جاری می‌شود، آه این اشک است، ولی اشک حسرت نیست .اشک ذلت نیست. اشک شوق و محبت است. آیا تابه‌حال اشک محبت ریخته‌ای!؟ آیا تابه‌حال دلت به زلف دلبری آویخته شده!؟ افسوس، نمی توانم به دیگران ثابت کنم. مهم نیست اصلا روزی که این هدیه محبت را به من سپردی، عهد گرفتی به دیگران نگویم. اصلا اول شرطش این بود که دیگران غریبه باشند. آه معذرت می‌خواهم ، می‌خواستم یادگار بماند نه این‌که دیگری بداند.

آنکه را اسرار حق آموختند

مهر کردند و دهانش دوختند

آن‌وقت که سیاهی شب در همه جا سایه گسترده و دیدگان اغیار کم‌کم بر روی‌هم قرار می‌گیرد و خواب همه را می‌رباید دیدگانم بیدار است بی‌اختیار دلم می‌لرزد. بله او هم بیداراست و صدای مرا می‌شنود. چرا با هم حرف نزنیم ؟ او خالق من است. خدای من است . امید و تکیه‌گاه من است. از سویدای دل صدایش می‌زنم. شهدا پنجاه سال عبادت

طنین صدای جانگدازم دلم را به تلاطم می اندازد.و موج دریای وجودم کشتی محیت او را به حرکت وا دارد.و موج اشک از ساحل دیدگان خسته و بیدارم بیرون می‌جهد. ای واماندگان سوخت می‌خواهید!؟.بهترین سوخت، محبت است. نگاه کنید چقدر سریع می‌روم. و می‌روم و می‌روم تا به او برسم و این تازه اول راه است .

الهی الهی الهی

ندارم به جز تو پناهی الهی

وصیت تکان‌دهنده شهید به مادرش

وصیت‌نامه شهید سعید زقاقی

مادرم زمانی‌که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن …

زمان تشییع و تدفینم گریه نکن…

زمان خواندن وصیت‌نامه ام گریه نکن …

فقط زمانی گریه‌کن که مردان ما غیرت را فراموش می‌کنند و زنان ما عفت را …

وقتی جامعه‌ی ما را بی‌غیرت و بی‌حجاب گرفت ، مادرم گریه‌کن که اسلام در خطر است ….

توضیحات تکمیلی
وزن0.225 kg
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پنجاه سال عبادت” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال و حمل و نقل

محصولات مشابه

-20%
مهر مادر
بستن

مهر مادر

۱۴,۰۰۰ تومان ۱۱,۲۰۰ تومان

مهر مادر --- چهل روایت از ارادت شهدا به مادرشان حضرت زهرا(س) و عنایت حضرت به شهدا

کم نبودند کسانی که حتی با اسلام بیگانه بودند اما مهر مادر آنها را به راه سعادت رهنمون شد . آری ، محبوبه ی خدا ، برترین زن عالم وجود ، هرچه داشت در راه خدا در طبق اخلاص گذاشت . در شب ازدواج لباس عروسی را در راه خدا به سائل بخشید. غذای خودش و خانواده اش را به هنگام افطار به نیازمندان هدیه داد آن قدر در راه خدا تلاش کرد تا خداوند محبت او را در آیات قرانشان ارج نهاد ، یعنی ای همه عالم بدانید که فاطمه علیهاالسلام فقط برای خدا این گونه عمل کرد . و اینجاست که خداوند بر خود میبالد که « فتبارک الله احسن الخالقين ».

دوران جهاد ، دوران رشد و شکوفایی این محبت بود . دوران دفاع مقدس عرصه ای بود که مظهر تجلی لیله ی فاطمی شد . در این راه برخی بودند که گوی سبقت را از بقیه ربودند . آن قدر در وادی عشق ، ارادت نشان دادند تا اینکه « مادر » آنها را مورد عنایت خویش قرار داد .

عبدالحسین برونسی شاهد این سخن است ؛ او که با عنایت مادر ، رزمندگان را به پیش میبرد . او که نوای مادر را می شنید و تحت امر ایشان عمل می کرد ! و خاکهای نرم منطقه کوشک شاهد این مدعاست . عبدالحسین به عشق مادر خواست گمنام بماند . و بعد از سالها در روز شهادت مادرش رجعت کرد . او بازگشت تا باز هم ارادت خود را اثبات کند .

آری ، او در « مهر مادر » خلاصه شده بود . ذره ذره وجود او نام « مادر » را صدا می کرد ، او برای صدها جوان مشتاق ، حقیقتا چراغ راه شد . اما این وادی پر است از این ستاره ها . پر است از کسانی که راه را - نشان می دهند . دوران دفاع مقدس ، برای ما صدها هزار چراغ راه را نمایان کرد. یکی دیگر از این ره یافتگان ابراهیم است . ابراهیم هادی ، او که هادی سرگشتگان گردید .

او که همه را به « مهر مادر » توصیه می او که گمنامی را به دلیل شباهت به ماجرای مادر انتخاب کرد . او که در مجالس حضرت صدیقه علیهاالسلام حضور حضرت را حس می کرد . او که تحمل شنیدن مصائب را نداشت . اختیار از کف می داد و ... ابراهیم بنده ی مخلص پروردگار بود . هر جا مداحی می کرد از مادرش می‌خواند. شنیده بود که شهدای گمنام میهمان حضرت زهرا علیهاالسلام در برزخ هستند ، برای همین از خداوند خواسته بود گمنام بماند . خدا هم دعایش را مستجاب کرد.

او سال هاست در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور.

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%تمام شد
شیر کوهستان
بستن

شیر کوهستان

۱۴,۰۰۰ تومان ۱۱,۲۰۰ تومان

شیر کوهستان زندگینامه و خاطرات شهید مهدی خندان

افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%
گلستان یازدهم
بستن

گلستان یازدهم

۴۰,۰۰۰ تومان ۳۲,۰۰۰ تومان

گلستان یازدهم --- خاطرات زهرا پناهی روا همسر سردار شهید علی چیت سازیان

فرمانده اطلاعات و عملیات لشکر ۳۲ انصارالحسین استان همدان 

مشخصات شهید علی چیت سازیان

*نام و نام خانوادگی: علی چیت سازیان

*نام پدر : ناصر

*محل تولد : همدان

*تاریخ ولادت: ۱۳۴۱/۰۹/۲۰

*تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۰۹/۰۴

*محل شهادت: منطقه عملیاتی نصر ۸ ماووت

*نحوه شهادت: حین انجام یک مأموریت گشت شناسایی

*مدت عمر: ۲۵ سـال

*محل مزار :  گلزار شهدای همدان

*کتاب مربوط به این شهید:  گلستان یازدهم

گلستان یازدهم --- خاطرات زهرا پناهی روا همسر سردار شهید علی چیت سازیان

شهید-چیت-سازیان

علی چیت سازیان متولد بیستم آبان ماه ۱۳۴۱ ، مصادف با سیزده رجب و سالروز ولادت حضرت امیرالمومنین (ع) دیده به جهان گشود. وی در دامان خانواده ای مستضعف و مذهبي رشد کرد و در هنرستان فنی ديباج به تحصیل پرداخت. علی انسانی الهی و انقلابی بود و از جان خود در اين قيام مايه مي‌گذاشت. با پيروزي انقلاب اسلامي در ميان امواج خروشان مردم مسلمان وارد شد و از دم عيسوی امام(ره) تولدی دوباره يافت. پيرو فرمان امام خميني(ره) مبني برتشکيل ارتش بيست ميليوني از طريق هنرستان وارد درياچه مواج بسيج شد و در پادگان قدس مشغول سپري کردن دوره آموزش شد.

هوش و ذکاوتش در کسب فنون نظامي طوري بود که در مدت کوتاهي به‌عنوان مربي نيروهاي آموزشي، انتخاب گرديد. علي براي تشکل بخشيدن به نيروهاي بسيجي، به همراه همرزمان اقدام به تشکيل گردان کوهستاني انصارالحسين نمود و خود مسئوليت آموزش‌هاي آنان را به‌عهده گرفت همراه همين بچه‌ها پا به عرصه اخلاص و ايثار جبهه نهاد. و به‌عنوان مسئول دسته و بعد مسئول گروهان به پاسداري از انقلاب پرداخت به خاطر علاقه خاصي که به گشت داشت تيم‌هاي گشتي و اطلاعات و عمليات را راه اندازي کرد در عمليلت نفوذي مسلم بن عقيل عليرغم سن کمش 14 مزدور عراقي را اسير کرده و از خاک عراق به پشت جبهه انتقال داد. که اين خود دال بر شجاعت و ايمان محکم او بود.

با تشکيل تيپ انصارالحسين وي مسئول واحد اطلاعات و عمليات گرديد و در اين مسئوليت حماسه‌ها آفريد در عمليات والفجر 2 بعد از تلاشها و دلاوري‌هاي فراوان مجروح گرديد. و مدتي در بيمارستان بستري شد در عمليات والفجر5 چهره فعال و موفق علي و واحدش نقش مؤثري در پيروزي‌هاي اسلام داشت. آنان والفجر 8 را نيز با حماسه آفريني‌هاي خود در صحنه تاريخ ماندگار کردند به گونه‌اي که فرمانده محترم کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي آنان را حافظان تنگه احد در نبرد فاو لقب داد. در اوايل سال65 با حفظ مسئوليت در واحد اطلاعات و عمليات مأموريت يافت تا محور عمليات بعد را تشکيل دهد در عمليات‌هاي کربلاي 4 و 5 علي با حفظ مسئوليت قبلي مسئول محور عمليات نيز گرديد. در تير ماه سال 66 برادرش امير چيت سازيان که مسئول گردان فتح جهاد سازندگي استان همدان بود در عمليات نصر 4 به شهادت رسيد. بالاخره اين مظهر صفات برجسته والای انسانی بعد از ساليان متمادی جهاد در راه خدا و زندگی علی وار در روز چهارشنبه چهارم آذر ماه 66 در خون خود غلطيد.

 

وصیت نامه شهید علی چیت سازیان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

حمد و سپاس خداوندى را که در رحمت خود را در این عصر و زمان بر روى بندگان خود باز کرده و راه و روش اسلام شناسى را به ما آموخت و ما را از ظلمت و تاریکى به صبح سفید و آشنائى و پیروزى بر نفس سرکش کشاند و از خواب غفلت به بیدارى کشید و از مردن در رختخواب و یا در راه غیر خدا به شهادت در راه خودش کشاند،

و چنین پدر بزرگوارى را ، الگوى تمام خوبی ها ، مرد تقوا و عمل ، انسان پاک و فرعون کش ، بت شکن زمان ، انسان سخن و عقل ، پیر شکست ناپذیر و گوهر جماران را به عنوان رهبر بر بالاى سر ما یتیمان نهاد و درس تقوا و آزادگى را از زبان حسین (ع) بر ما آموخت و قلب سیاه و کدر ما را با گذشت و جان بازى و ایثار و صبر و استقامت در راه خدا سفید و پاک گرداند،

و حال اگر شب و روز شکرگزارى کنیم قدر این نعمت خدا را نتوانیم دانست خداوند در این مدت انقلاب یک نعمت بزرگى باز به ما بخشانید و آن هم جنگ با کافران و خداشناسان روى زمین تا بتوانیم خودمان را در صحنه عمل امتحان کنیم و براى رسیدن به جهاد مقدس (اصغر) باید موانع هاى بزرگى را از سر راه برداریم و آنهم مبارزه با نفس و یا جهاد اکبر است.

واقعا که جبهه دانشگاه الهى است ، دانشگاهى که در آن درس تقوا ، درس گذشت، استقامت، فداکارى ، جانبازى ، صبر و غیره آموخته میشود ، جبهه جائى است که انسان هاییکه در آن قدم مى گذارند باید از ته قلب بر سرور شهیدان آقا ابا عبدالله لبیک گویند و حسین گونه تا آخرین لحظه عمر خود باشند ، جبهه جایى است که انسان یک قدم از دیگران نسبت به خدا نزدیکتر است. خاک جبهه ایران همچون خاک کربلاست چون زمانی که عزیزان سر بر زمین مى گذارند و زمین را با خون خود آبیارى می کنند به عشق رسیدن به آقا ابا عبدالله (ع) و بیاد آن بزرگوار هستند و خداوند در این راه پاداش قرار داده است که بالاترین پاداشش شهادت در راه اوست .

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند

البته اینجانب کوچکتر از آن بودم که بعد از رفتن خود پیامى بدهم خودم را در مقابل تمام موجودات خداوند کوچکتر مى دانم ولى گفتنی هاى زیادى براى مردم دارم که بعد از خاموش شدن چراغ عمرم شما مقدارى از آن را روى کاغذ مى خوانید .

اول اینکه امام عزیز را تنها نگذارید و به پیام هاى پدرگونه او از ته قلب گوش فرا دهید و مانند مردم کوفه نباشید که ابا عبدالله را تنها گذاشتند اگر تا به الان در این راه مقدس قدم نگذاشته اید و به پابوس اسلام نیامده اید فرصت هست و هر وقت که پیش خدا بیائید خداوند شما را قبول مى کند

و دیگر اینکه راه هاى انحرافى که انسان را از خط امام عزیز و بزرگوار دور مى کند پرهیز کنید .

امام عزیز فعلا فرموده اند که باید در جبهه باشیم و دفاع را واجب دانسته اند جبهه هاى گوناگون براى خودتان درست نکنید جبهه فقط و فقط خط مقدم است و براى همه واجب است نگذارید امام عزیز براى چندمین بار به ما بگوید که به جبهه بروید .

اگر ما سرباز او باشیم فرموده اند و دیگر کافى است ما باید به دنیا ثابت کنیم که هر چه امام مى گویند با جان و دل خریداریم از گروه بازى و خیانت به خون شهدا باید دیگران به فکر کمک کردن به این خاک باشند نه به فکر مسئول بودن و مسئولیت ها که به عهده ما میگذارند به فکر کمک کردن به مستضعفان باشیم نه به کسانی که از زحمت و خون شهدا استفاده می کنند و نفعى هم به انقلاب و جنگ نمیرسانند پیام دیگرى که دارم این است که سعى کنید که در این دو روزه زندگى امام بزرگوار را راضى نگهدارید.

و از همه بالاتر پروردگار عالیتان را لباس عاشقانه رزم را بر تن کنید و پوتین هاى خود را محکم ببندید و پیشانى بند الله اکبر بسته و پشت پا به این دنیا و مادیات زودگذر زنید و با یک دست قرآن و با دست دیگر سلاح برگیرید و به سوى جبهه هاى حق علیه باطل حرکت کنید و به زبان خود این را جارى کنید جنگ جنگ تا پیروزى .

آن سوکشان با سرخوشان ، این سو کشان با ناخوشان یا بگذرد یا میشکند کشتى در این گردان ها برادران عزیز از این که خداوند بزرگ توفیق داد و منت بر من نهاد تا بتوانم چند صباحى از عمر خود را با شما عزیزان فداکار باشم. .شکرگزارم ولى مى خواهم بگویم که این واحد مقدس را خیلى خیلى قدر بدانید کارهایی که شما برادران عزیز انجام مى دهید عاشقانه است نه علاقه براى رضاى الله است نه براى کس دیگرى ، از ته قلب اینجانب را حلال کنید و خلاصه این بنده گنهکار و حقیر را به بزرگى خودتان ببخشید و از خدا برایم طلب آمرزش کنید چند پیام است که مى خواهم برایتان بگویم .

۱- خداوند را سعى کنید با حرکت قلبى راضى نگه دارید .

۲- براى شهادت و یا رفتن تلاش نکنید براى رضاى او کار کنید و بگویید خداوندا نه براى بهشت که و نه براى شهادت اگر تو ما هم در جهنمت بى اندازید و فقط از ما راضى باشى براى ما کافى است .

۳- خانواده شهدا را فراموش نکنید . بخصوص شهداى واحد .

۴- به مجروحین و معلولین سرکشى کنید مخصوص برادران واحد .

۵- در وقت نماز این بنده را هم دعا کنید و نماز وحشت شب اول قبر را هم براى من بخوانید .حلال کنید .

اى پدر و مادر عزیزم مى دانم که‌جز زحمت و ناراحتى براى شما چیز دیگرى نداشتمک و جاى نگذاشتم و مى دانم که شهادت فرزند دوم براى شما مشکل است و این را بدانید و خوشحال باشید که من را دشمنان خداوند نکشند مانند منافقین بلکه دشمنان خداوند مرا نشانه گرفتند و من این راه مقدس را آگاهانه انتخاب کردم و خوشحال هستم که به مقصد آخر رسیدم و اگر خداوند قبول کند و این دنیا دنیاى فانى است و زود گذر و زندگى آن است که کارنامه قبول را بگیر م و از این دنیا برویم از شما مى خواهم که خداوند را از خودتان راضى نگه دارید و خوشحال باشید که خون دادن شما هم سهمى را بر دین خدا پیدا کردید .

برادر عزیزم مى دانم که بعد از رفتن من شما خواهى ماند و دیگر برادرى ندارى ولى مى خواهم بگویم که خوشحال باش که دو برادر خودت را در راه خداوند بزرگ قربانى داده اى . و هر طور که مى توانى سعى کن که انقلاب و جنگ را یارى کنى از خداوند بزرگ هم براى پدرم که خیلى خیلى زحمت من را کشیده است

و مى دانم مقدارى از آن‌موهایش که سفید شده است من سفید کرده ام و همین طور موهاى مادرم از خداوند مى خواهم که صبر به آنها عنایت بفرماید .

خواهش که از شما دارم براى من گریه نکنید گریه براى مظلومیت آقا ابا عبدالله بگرید .

و از خواهرم مى خواهم که زینب گونه باشد و از خداوند هم مى خواهم که به آن هم صبر عنایت بفرماید .

از کلیه فامیل ها و آشنایان حلالى به جاى من بخواهید و همسایگان هم آن هایى که در کنارمان بودند و هم همسایگان آپارتمان و هم اطراف و از خانواده رستگارى و غیره هم حلالى بخواهید . برادر عزیزم حسین فرزان براى شما برادر عزیزم هم از خداوند بزرگ صبر مى خواهم .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدى حتى کنار مهدى خمینى را نگهدار

على چیت سازیان

میزان بدهکاری شهید علی چیت سازیان

مقدارى پول که از من مى خواهند

۱ -۶۰۰ ۳ تومان موتورى ۲ ۳

۲-۳۰۰ ۱ تومان در خرم آباد به موتورى سپاه بدهکارم

۳- ۱۰۰۰۰ تومان حاج آقا

۴- مقدارى پول هم رضا حاجیلوتعاون رزمى سپاه مى خواهد

۵- ۷۰۰ تومان اسماعیل اسدى

۶- دو سال نماز بدهکارهستم و ۲ ماه روزه نزدیک ۴ماه ۱روز هم نتوانستم روزه بگیرم به دلیل مریضى که داشتم این ها هم حل شود .

۷- نزدیک سه هزار تومان هم حق مظالم بدهید .

در ضمن اگر از کسى هم پول مى خواهم اگر ندارد بدهد حلال آن باشد .

تو همسر عزیزم

از اینکه مدت آشنایى ما کم بود و بیشتر آن را من در منطقه بودم از شما معذرت مى خواهم ولى از این خوشحال هستم که من هم ادعاى تکلیف و رضایت خداوند را که بود که باید انجام مى دادم . اگر در این زمان هر کس در زندگیش از روى مال دنیا و زندگى شیرنى بدون دردو سرو لذت هاى دنیوى‌پل پیروزى زد و خود را در جهاد اصغر رساند عاقبت به خیر خواهد شد .

از شما مى خواهم که بعد از من هم چون زینب محکم و استوار باشید اگر خداوند به من فرزندى داد در بزرگ کردن آن سعى و تلاش داشته باشد و در تربیت آن جدى باشد اگر خداوند به من دختر داد آن را یک مسلمان واقعى و اسلام شناسى خوب بزرگ کن و اگر پسر داد آن را جلورى بزرگ کنید که نان را از راه حلال بدست بیاورد . و به مستضعفان کمک کند و از بچگى آن را عاشق ابا عبدالله کن و تربت آن را دهان آن بگذار و آن را چون مولایمان حسین آزاد مرد بزرگ کن و به آن بگو که هیچ وقت جلوى زورگویان دنیا سر خم نکن و خداوند را براى رضاى آن عباد ت کن .

به فرمانده عزیزم

از برادر همدانى و برادر کیانى و برادر شادمانى که به عنوان فرمانده من بودن اگر در کار کم کارى کردم امیدوارم که مرا حلال کنید و اگر از من بدى دیدید امیدوارم که آن را هم حلال کنید .

پدر عزیزم از مهمانانى که به منزل ما مى آیند براى تسلیت گفتن بخصوص برادران اطلاعات خوب قدردانى نما.

 

پیکر مطهر شهید علی چیت سازیان

پیکر مطهر شهید-چیت-سازیان

سخن معروف شهید علی چیت سازیان

کسی می تواند از سیم خاردار های دشمن عبور کند که در سیم خاردار های نفس خود گیر نکرده باشد.

 شهید علی چیت سازیان  
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
فرزندان مسجد
بستن

فرزندان مسجد

۱۳,۰۰۰ تومان ۱۰,۴۰۰ تومان

کتاب "فرزندان مسجد" - - - چهل حکایت از کار فرهنگی در مسجد همراه با خاطراتی از شهدای فرهنگی مساجد

کار فرهنگی

نام: زینب

نام خانوادگی: کمایی

تاریخ تولد ۱۳۴۶

تاریخ شهادت: ۱۳۶۰

مکان شهادت: شاهین‌شهر اصفهان

نماز شبش ترک نمی‌شد. در دل شب چادر سفیدش را به سر می‌انداخت و به پهنای صورت اشک می‌ریخت و «العفو» می‌گفت. برخی دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها را روزه می‌گرفت. از تجملات زندگی دوری می‌کرد.خانه ساده و بی‌آلایش را دوست‌داشت. زینب عاشق خدا بود. این جمله‌ها بر سربرگ در تمام دفترهای اش دیده می‌شد: « می‌خواهم لحظه‌ای فراموش نکنم که در محضر خداوند هستم و هیچ‌گاه گناه نکنم.»

زینب می‌دانستیم عمر کوتاهی خواهد داشت و همیشه غسل شهادت می‌کرد. در اسفند ماه سال ۱۳۶۰ در تمیز کردن خانه برای عید نوروز به مادرش کمک کرد. از او خواست که روز آخر سال برای نما خواندن نماز مغرب و عشا به مسجد برود. آن نماز، آخرین نماز زینب چهارده‌ساله بود.

وقتی از مسجد برگشت منافقان که از فعالیت‌های فرهنگی او در منطقه خسته‌شده بودند، او را با چادرش خفه کردند و به شهادت رساندند. پیکر این شهید فرهنگی همراه با پیکر ۳۶۰ شهید عملیات فتح‌المبین در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. زینب همیشه می‌گفت: «شهادت فقط در جبهه‌های جنگ نیست، اگر انسان برای خدا کار کند و به یاد او باشد، و بمیرد، شهید است.»

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
شهیدان زنده اند 
بستن

شهیدان زنده اند

۱۷,۰۰۰ تومان ۱۳,۶۰۰ تومان

شهیدان زنده اند --- چهل حکایت از حضور شهدا پس از شهادت

شهید زنده است ، شهید نمرده . من یقین دارم شهید زنده است این فرموده قرآن است : « کشته شدگان در راه خدا را مرده نپندارید ، بلکه خدا آنها زنده اند و نزد ا روزی می خورند ولی شما درک نمی کنید . » من قرآن را باور دارم . شهید زنده است . اگر زنده بودن به روزی خوردن است ، شهید روزی می خورد ، روزی بی منت . روزی بی درد و محنت نزد خداوند . اگر زنده بودن به روح است من ارواج شهدا را احساس می کنم . اگر زنده بودن به حضور است ، حضور آنها را در همه لحظات زندگی احساس می کنم . به خدا قسم آنها حاضرند . همه جا ، همه وقت ، زیرا شهیدند و شهید یعنی شاهد و شاهد ، حاضر است .

حتما بخوانید

وقتی بحث از حضور شهدا می شود ، کرامتی از شهید برای افراد رخ می دهد . این موضوع می تواند محل ورود برخی افراد شیّاد باشد . یعنی خودشان را در ارتباط با شهدا معرفی کنند و ... برخی افراد ساده نیز ، به دنبال این افراد هستند و شنیدن این ماجراها برایشان بسیار جذاب . لذا بازار افراد بی معنویتی که از خون شهدا برای خودشان برو وبیا راه انداخته اند رونق پیدا می کند.

اول از همه باید بدانیم گوینده کرامت چه کسی است ؟ قابل اعتماد هست یا نه ؟ مثللا کسی که سر کوچه طی طریق کرده و توی کار دعوا و .... بوده.، مطمئنا ار امام جماعت محل اعتبار کمتری دارد. یک احتمالش این است که طرف سر به راه شده و افتاده در مسیر خدا و پیغمبر ، اما آن طرف هم نباید یادمان برود که این کار از آن کسب هایی است که احتمال گرفتنش زیاد است ! اصلا خرجی هم ندارد.

دومین مورد توهم است ، توهم از آن دردهای بی درمانی است که درمحیط های معنوی بیشتر خودش را نشان می دهد مثلا عکاس از همه جا بی خبر در تاریکی هوس عکس گرفتن می کند و فلاش می زند ، فردا مدعی می شود که در جلسه دیشب یکی از شهدا را دیده که به جلسه آمده و...پس همه اش دنبال این نباشیم که هر چیزی را یک امر غیر واقعی و خیلی عجیب و غریب ببینیم . صحبتهای آدمهای متوهّم را هم زیاد باور نکنیم.

سومین مورد خواب و رویاست . خواب در شرایط خود ، برای خواب بیننده حجیت دارد . قرآن در چندین مورد از رویاهای صادقه صحبت کرده که برای خواب بیننده که بیشتر انبیای الهی بودند ، حجت بوده ، باید گفت که رویای صادقه ، یکی از راههای ارتباط با عالم بالاست . اگر رویای صادقه حقیقت نداشت ، خداوند از رویای انبیای بزرگی نظیر پیامبر اسلام و حضرت یوسف و ابراهیم و ... سخن نمی گفت . خداوند در رویا به آنها وحی کرد . برای همین بیشترین جلوه از زنده بودن شهدا در ویا نمایان است . برخی مفسرین از کلمه بشارت که در قرآن به کار برده شده ، برای رویاهای صادقه استفاده می کنند . اما رویا از آن چیزهایی است که هر کسی به راحتی می تواند ادعایش را داشته باشد و هیچکس نمی تواند صدق و کذب آن را امتحان کند . لذا باید دقت کرد که از چه کسی و چگونه این رویا نقل می شود . نکند خدای نکرده ، برخی از افراد سودجو ، از سادگی مردم استفاده کنند.

چهارمین مورد که یکی از نکات اصلی است ،اینکه باید نسبتی بین فرد وکرامت وجود داشته . اینکه هرکسی بخواهد ادعای کرامت بکند و برای خودش دفتر و دستک راه بیندازد که سنگ روی سنگ بند نمی شود و اوضاع آن قدر به هم می ریزد که هرکسی قلقلک می شود تا یک کرامتی را به نام خودش سند بزند . مثلا یکی از این ویژگی ها ، غسل جمعه است . شهدایی بوده اند که غسل جمعه شان ترک نمی شد و جسدشان بعد از چند سال سالم ماند . این یعنی نسبت خاص بین ویژگی شهید و کرامت آن شهید.

پنجمین مورد اینکه ساده لوح نباشیم . همین ساده لوحی است که باعث می شود خیلیها هوس با کرامت بودن به سرشان بزند . اول یک ادعایی می کنند و همین که چند آدم ساده لوح دورشان را گرفتند ، خیال می کنند خبری شده . بعد وقتی ثابت می شود که این قضیه دروغ بوده ، اعتقادات آن افراد ساده ، به تمام مسائل دینی از بین می رود . البته این پنج راه حل بالا نباید دلیل شود که هر چیزی را هم که شنیدیم ، سریع رد کنیم . خیلی از شهدا هستند که دارای کرامتهای اثبات شده ای هستند ؛ مثل شهید معماریان که آمده اند و پارچه ای به پای مادرشان که به شدت درد می کرده بستند ، یا امضای شهید سیدمجتبی صالحی خوانساری پای کارنامه دخترش و ...

« به قول حجت الاسلام طائب :مسله مهم دردفاع مقدس این نیست که شهدایش چقدر کرامت داشته اند . این مورد در مقابل عظمت خود دفاع مقدس خیلی کوچک است . خود دفاع مقدس ما یک کرامت بسیار بزرگ است . »

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
عارفانه 
بستن

عارفانه

۱۸,۰۰۰ تومان ۱۴,۴۰۰ تومان

“عارفانه”؛ روایتی خواندنی از زندگی و خاطرات شهید احمدعلی نیّری

مشخصات شهید  احمد علی نیّری

*نام و نام خانوادگی: احمد علی نیری

*نام پدر : مسعود

*محل تولد : روستای آینه ورزان دماوند

*تاریخ ولادت: 04/29/ 1345

*تاریخ شهادت :1364/11/27

*محل شهادت: منطقه عملیّاتی اروند

*نحوه شهادت: طی عملیات والفجر 8

*مدت عمر: 19 سـال

*محل مزار : گلزار شهدای بهشت­ زهرا (س)

قطعه 24، کنار بلوار، پنج ردیف بالاتر از مزار شهید دکتر چمران

*کتاب مربوط به این شهید: عارفانه

 

“عارفانه”؛ روایتی خواندنی از زندگی و خاطرات شهید احمدعلی نیّری

تویی که نمی شناختمت

این گل پر پر از کجا آمده           از سفر کرب و بلا آمده
امروز سوم اسفند سال 1364 است. جمعیت این شعار را می داد  و پیکر شهید را از مقابل منزلش به سمت مسجد امین الدوله حرکت داد. بعد هم از مسجد به همراه جمعیت راهی بازار مولوی شدیم.
جمعیت که بیشتر آنها جوانان و مسجد و شاگردان آیت الله حق شناس بودند شدیدا گریه می کردند و طاقت از کف داده بودند. من مدتی بود که به خدمت حضرت آیت الحق، حاج آقا حق شناس این استاد اخلاق و سلوک الی الله می رسیدم و از جلسات پربار این استاد استفاده می کردم.
سال ها بود که به دنبال یک استاد معنوی می گشتم و حالا با راهنمایی برخی علمای ربانی تهران توانسته بودم به محضر این عالم خود ساخته راه پیدا کنم.
شنیده بودم که حضرت استاد این شاگرد خود را بسیار دوست داشته، برای همین تصمیم گرفتم که در مراسم تشییع این شهید عزیز شرکت کنم.
مراسم تشییع به پایان رسید. پیکر شهید را به سوی بهشت زهرا(س) بردند. من هم به همراه آنها رفتم.
در انجا بدلیل اینکه شهید در حین نبرد به شهادت رسیده بود، بدون خسل و کفن با همان لباس نظامی آماده تدفین شد. چند ردیف بالاتر از مزار عارف مبارز، شهید چمرا، برای تدفین او آماده شد. من جلو رفتم تا بتوانم چهره شهید را ببینم. درب تابوت باز شد. چهره معصوم و دوست داشتنی شهید را دیدم. شاداب و زیبا بود. گویی به خواب عمیقی رفته! اصلا چهره یک انسانی که از دنیا رفته را نداشت. تازه دوستان او می گفتند: از شهادت او شش روز می گذرد!
دست این شهید به نشانه ادب روی سینه اش قرار داشت! یکی از همرزمانش می گفت: در لحظه شهادت ترکشی به پهلویش اصابت کرد. وقتی به زمین افتاد از ما خواست که او را بلند کنیم.
وقتی روی پایش ایستاد رو به سمت کربلا دستش را به سینه نهاد و آخرین کلام را بر زبان جاری کرد:

«السلام علیک یا اباعبدالله»

بعد هم با همین حالت به دیدار ارباب بی کفن خود رفت. برای همین دستش هنوز به نشانه  ادب بر سینه اش قرار دارد!

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
میرزا محمد پدر کردستان
بستن

میرزا محمد پدر کردستان

۱۰,۰۰۰ تومان ۸,۰۰۰ تومان
میرزا محمد پدر کردستان
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%تمام شد
برای خدا خالص بود
بستن

برای خدا مخلص بود

۲۰,۰۰۰ تومان ۱۶,۰۰۰ تومان

برای خدا مخلص بود --- خاطراتی از شهید محمد ابراهیم همت

مشخصات شهید محمد ابراهیم همت

*نام و نام خانوادگی : محمد ابراهیم همت

*نام پدر : علی اکبر

*محل تولد : شهرضا

*تاریخ ولادت : ۱۳۳۴/۱/۱۳

*تاریخ شهادت : ۱۳۶۲/۱۲/۲۲

*محل شهادت :  جزیره مجنون 

*نحوه شهادت :  عملیات خیبر

*مدت عمر : ۲۸ سـال

*محل مزار : شهرضا اصفهان

قـطعـه - ردیـف - شـماره : ۲۴- ۷۷- ۷۷

*کتاب مربوط به این شهید: ماه همراه بچه هاست

ماه همراه بچه هاست --- سرگذشت نامه سردار شهید محمد ابراهیم همت

   

وصیتنامه شهید محمد ابراهیم همت

به تاریخ 19 دی 1359 ساعت ۱۰:۱۰ شب چند سطری وصیت‌نامه می‌نویسم: هر شب ستاره‌ای را به زمین می‌کشند و باز این آسمان غم‌زده غرق ستاره است، مادر جان می‌دانی تو را بسیار دوست دارم و می‌دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت.

مادر، جهل حاکم بر یک جامعه انسان‌ها را به تباهی می‌کشد و حکومت‌های طاغوت مکمل‌های این جهل‌اند و شاید قرن‌ها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامه‌دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است.

مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم؟ کلام او الهام‌بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهید برایم دعا کنند، تا شاید خدا من روسیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد.

مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسان‌های سازشکار و بی‌تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی‌دانند برای چه زندگی می‌کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می‌گویند بسیارند.‌ ای کاش به خود می‌آمدند. از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است. بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید. نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی‌شود. نه شرقی – نه غربی؛ اسلامی که: اسلامی…‌ ای کاش ملت‌های تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می‌آمدند و آن‌ها نیز پوزه استکبار را بر خاک می‌مالیدند.

مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول می‌کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسان‌ها بیرون ببرد، ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند، زیرا نه آن را می‌شناختند و نه باریش زحمت و رنجی متحمل شده اند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند، ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد.

پدر و مادر؛ من زندگی را دوست‌دارم، ولی نه آنقدر که آلوده‌‌اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم علی‌وار زیستن و علی‌وار شهید شدن، حسین‌وار زیستن و حسین‌وار شهید شدن را دوست می‌دارم شهادت در قاموس اسلام کاری‌ترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور، شرک و الحاد می‌زند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده‌ایم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشیده است، ولی چاره‌ای نیست این‌ها سد راه انقلاب اسلامیند؛ پس سد راه اسلام باید برداشته شودند تا راه تکامل طی شود.

مادر جان به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من گریه کنی اصلا از تو راضی نخواهم بود. زینب وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار

(اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک)

و السلام.

محمد ابراهیم همت

آخرین نامه شهید محمد ابراهیم همت قبل از عملیات والفجر 4 به همسرش

 سلام بر همسر مؤمن و مهربان و خوبم . گرچه بی تو ماندن در خانه برایم بسیار سخت بود ، ولیکن یک شب را تنهایی در این جا به سر آوردم . مدام تو را این جا می دیدم . خداوند نگهدار تو باشد و نگهدار مهدی ، که بعد از خدا و امام ، همه چیز من هستید . ان شاءالله که سالم می رسید . کمی میوه گرفتم ، نوش جان کنید . تو را به خدا به خودتان برسید . خصوصا آن کوچولوی خوابیده در شکم ، که مدام گرسنه است . از همه ی شما التماس دعا دارم . ان شاءالله به زودی ، به خانه ی امیدم می آیم.

حاج همت ۶۲/۷/۱۲

دست نوشته شهید محمد ابراهیم همت

دست-نوشته-شهید-همت

مزار شهید محمد ابراهیم همت

مزار-شهید-همت مزار-شهید-همت
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
بهترین قیمت

بهترین قیمت

بالاترین کیفیت

بالاترین کیفیت

پرداخت امن

پرداخت امن

پشتیبانی سریع

پشتیبانی سریع

تحویل اکسپرس

تحویل اکسپرس

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیس بوک توییتر اینستاگرام یوتیوب پینترست

همراه با ما

اتاق خبر سایت ما

فروش در سایت ما

فرصت‌های شغلی

تماس با سایت ما

درباره سایت ما

خدمات مشتریان

پاسخ به پرسش‌های متداول

رویه‌های بازگرداندن کالا

شرایط استفاده

حریم خصوصی

گزارش باگ

راهنمای خرید از سایت ما

نحوه ثبت سفارش

رویه ارسال سفارش

شیوه‌های پرداخت

هفت روز هفته ، ۲۴ ساعت شبانه‌روز پاسخگو هستیم    شماره تماس :  09354642245       آدرس ایمیل :   info@shohadabook.ir

بسم رب الشهداء و الصديقين

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل االله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا بحمدلله و ان شاءالله در راه پاسداری خون شهیدان از اولین آن حضرت هابیل علیه السلام ، خون پاک ارباب بی کفنمان حسین بن علی علیه السلام و تک تک انسان های پاکی که در راه امام زمانشان حضرت مهدی عجل لله تعالی فرجه الشریف  علیه اسلام به شهادت رسیدند ایجاد گردید. فروشگاه اینترنتی  کتاب شهدا با تقسیم بندی عناوین کتاب شهدا ، از قبیل شهدا تاریخ ، شهدا انقلاب ، شهدا دفاع مقدس ، شهدا مدافع حرم ، شهدا گمنام ، شهدا ترور ، شهدا ماموریت ، شهدا زن ، شهدا آزاده ، شهدا جانباز ، شهدا امربه معروف تشکیل شده است که عاشقان کتب شهدا می توانند کتاب مورد نظر را از فروشگاه انتخاب ، مختصری از خاطرات ، عکسها ، فیلم و ... کتاب شهید مورد نظر مشاهده درصورت علاقه مندی درخواست خرید را انجام و بعد از پرداخت وجه به شکل اینترنتی و ثبت آدرس دقیق پستی ، کتاب را تحویل بگیرند. لازم بذکر است بعلت گستردگی کتب شهدا و حساسیت در ثبت خاطرات شهدا در اوایل کار از کتب کمتری بهره می بریم که ان شاءالله به دعای مادر شهدا ، زهرای بتول سلام الله علیها بر توانمان اضافه و کتب بیشتری را بارگزاری خواهیم نمود . لذا ثبت انتقادات و پیشنهادات در بهتر شدن  فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا راه گشاه خواهد بود .  التماس دعا

استفاده از مطالب فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا چون برای زنده نگه داشتن فرهنگ ایثار و شهادت می باشد ، کاملا" آزاد بوده و از نظر شرعی مشکلی ندارد . التماس دعا

فروشگاه
علاقه مندی
0 آیتم سبد خرید
حساب کاربری
خانه
  • منو
  • دسته بندی ها
  • کتب شهدا دفاع مقدس
  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما

سبد خرید

بستن
بازگشت به بالا