امام خامنه ای: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست

* بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *

فیس بوک توییتر پینترست لینکدین تلگرام
امام خامنه ای: شهادت مرگ تاجرانه است
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
ورود / عضویت

ورودایجاد یک حساب کاربری

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
لیست علاقه مندی ها
0 آیتم / ۰ تومان
منو
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
0 آیتم / ۰ تومان
دسته بندی محصولات
  • کتب شهدا دفاع مقدس

    همه کتب شهدا ....

    کتب شهدا گمنام

    ابراهیم هادی 1

    ابراهیم هادی 2

    شاهرخ

    خدای خوب ابراهیم

    مهمان خدا

    راز کانال کمیل

    کتب شهدا ترور

    او یک ملت بود

    تا کوچه های آسمان

    آقا مجتبی

    از برف تا برف

    سردار دلها

    در کمین گلسرخ

    حاج قاسم 1

    مرد

    متولد ماه مارس 

    کتب شهدا  مدافع حرم

    ملاقات در ملکوت

    حجت خدا

    قصه دلبری

    یادت باشد

    پسرک فلافل فروش

    در مکتب مصطفی

    فاطمیون

    برای زِین أب

    مجید بربری

    کتب شهدا انقلاب

    طیب

    سفیر بیداری

    حبیب خدا

    کتب شهدا دفاع مقدس

    بر فراز آسمان

    عارفانه

    بیا مشهد

    نخل سوخته

    علی بی خیال

    مسافر کربلا

  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما
خانهخاطرات آن مرد با باران می آید
محصول قبلی
آخر شهید می شوی
آخر شهید می شوی ۱۷,۰۰۰ تومان ۱۳,۶۰۰ تومان
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
من سعیدم   
من سعیدم ۴۵,۰۰۰ تومان ۳۶,۰۰۰ تومان
-20%
آن مرد در باران می آید. 
آن مرد در باران می آید. 
برای بزرگنمایی کلیک کنید

آن مرد با باران می آید

۳۵,۰۰۰ تومان ۲۸,۰۰۰ تومان

آن مرد با باران می آید — خاطراتی از دوران انقلاب اسلامی

آن مرد در باران می آید

تقریظ رهبری برای  کتاب   آن مرد با باران می آید

بسیار خوب و هنرمندانه و پر جاذبه نوشته شده است. تصویری که از ماههای آخر مبارزات نشان  میدهد، درست و روشن و واقعی است. به گمان من همه ی جوانها و نوجوانهای امروز به خواندن این کتاب و امثال آن نیاز دارند. از نویسنده ی کتاب باید تقدیر و تشکر شود ان شاءالله

مرداد 98

 

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

تا صبح ، در خواب هذیان می گویم ، این را بهناز می گوید . خودم چیز زیادی یادم نمی آید . فقط می دانم که اصلا خوب نخوابیدم نه خواب بودم ، نه بیدار. اما پشت سرهم کابوس می دیدم.

کابوس جنازه هایی که روی زمین بودند و تانک هایی که با سرعت از رویشان رد می شدند . بعضی ها هنوز زنده بودند و نمی توانستند حرکت کند ، ناله می کردند و با وحشت به تانک ها ، که هر لحظه نزدیک تر نگاه میکردند . دست یکی شان را گرفتـه بـودم و با تمام می شدند . قدرت می کشیدم تا نجاتش بدهم ، اما زورم نمی رسید . تانک ها هر لحظه نزدیک و نزدیک تر می شدند . صدای زنجیر چرخ هایشان توی سرم پیچیده بود.

عرق سردی از سر و رویم می بارید . به مجروحی که دستش در دستم بود ، نگاه کردم . بهـروز بـود . با التماس نگاهم می کرد . خـون از سر و پیشانی اش جـاری بـود . همه ی زور و توانم را در بازوهایم جمع کردم تانک اولی نزدیک شد و از روی یکی از جنازه ها رد شد.

خوب نگاه کردم سعید بود ، با فریاد بلندی از خواب میپرم. پیشانی و بالشم خیس عرق است.

مامان و بهناز با چهره هایی وحشت زده ، کنار رختخوابم نـشـسته اند . مامان به زور ليوان آب را بـه خـوردم می دهند . بابـا هـم تـوی جایش نشـته و خواب آلـود با چشمانی قرمز و نگران نگاهم می کند . بیرون هنوز هـوا تاریک است.

تا صبح ، بارها این کابوس ها را می بینم ، یادم نمی آید چندبار فریادکشان از جا پریدم و چند بار مامان و بابا و بهناز را با چهره هایی نگران بالای سرم دیدم آفتاب تـوی حیاط پخش شده که از خواب بیدار می شـوم. بهناز می گوید تازه بعد از اذان صبح بودکه کمی راحت خوابیده ام.

دهانم تلخ است . سرم تیر می کشد و دست و پاهایم درد میکند . انگار تمام شب را به جـای خـواب ، جنگیـده ام.

مامان کاسه ای سـوپ داغ برایم می آورد . بهناز با دلسوزی سوپ را هم می زند و فوت می کند تا سرد شود . مامان دستی به پیشانی ام میکشد خدا رو شکر ! … تبت قطع شده .

ناگهان چیزی در ذهنم جرقه می زند : « سعید … »

با وحشت از جا می پرم . پتـو دور دست و پاهایم می پیچد نزدیک است بـا سـر بـخـورم زمین.

مامان دستم را می گیرد . .کجا ؟

با التماس نگاهش می کنم : . سعید ! … سعید چی شد ؟

…

موجود در انبار

افزودن به علاقه مندی ها loading
اضافه شد! مشاهده لیست علاقه مندی ها
محصول از قبل به علاقه مندی ها اضافه شده! مشاهده لیست علاقه مندی ها
افزودن به علاقه مندی
شناسه محصول: KSKH10004 دسته: خاطرات, کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان, کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری برچسب: آن مرد با باران می آید, انقلاب اسلامی, خاطراتی از دوران انقلاب اسلامی
  • توضیحات
  • توضیحات تکمیلی
  • نظرات (0)
  • ارسال و حمل و نقل
توضیحات

آن مرد با باران می آید — خاطراتی از دوران انقلاب اسلامی

آن مرد با باران می آید

بعد از اجرای مراسم ، آن قـدر آقای اشکوری هول و دستپاچه است که بدون خواندن دعای سلامتی شاهنشاه و شهبانو ، ما را می فرستد سر کلاس. بچه ها کلاس را می گذارند روی سرشان ، این ساعت با آقای صمدی زبان داریم که فعلا رفته دنبال اجرای اوامر آقای اشکوری . موشک های کاغذی در فضای کلاس به پرواز درمی آینـد و مـرادی بی چـاره هـم از پس شان برنمی آید . می روم کنار پنجره و به آقا تقی و آقای صمـدی نگاه می کنم که تندتند مشغول رنگ کردن دیوارها هستند . سعید می آیـد کنار دستم و همان طور که به آن ها نگاه میکند . سرخوش ، زیر گوشم زمزمه می کند :.كیف کردی هنر دستمونو ؟

آن مرد با باران می آید

وحشت زده به طرفش برمی گردم : پس کار شماها بوده ؟ چشمکی می زند: این ایده ی آقاداداش شما بود . من و يونس می خواستیم دیشب باهاشون بریم دیوارنویسی ، سمت چهارراه مدائن و اون طرفا . بهروز و یاسر گفتن اون جا خطرناکه . ما رو آوردن دم مدرسه. بهروز قلاب گرفت و ما رو فرستاد تو حیاط. آب دهانم خشک می شود : . نترسیدین ؟ سعید نخودی می خندد : . راستش چرا … ولی حال داد ! با ناباوری نگاهش میکنم . سعید به حیاط سرک میکشد . . خداییش ، دیدی قیافه ی اشکوری رو ! کم مونده بود سکته کنه.

آن مرد با باران می آید

می پرسم : « دیوار استوار رحمتی هم کار شما بود ؟ » با خنده می گوید : « ای شیطون ! از کجا فهمیدی ؟ » میگویم : « از خط خرچنگ قورباغه ات ! » محکم میکوبد روی بازویم : . غلط کردی به اون تمیزی نوشتم!. به دیوارهای نیمه رنگی حیاط نگاه میکنم و لبخند می زنم : . فعلا که همه ی زحمتاتون دود شد رفت هوا ! ناگهان چهره ی سعید جدی می شود : . صبـر كـن حـالا ! ایـن تـازه اولشه . شاهنامه آخـرش خوشه ، آقابهـزاد !…

چشم هایش برق می زند و در نگاهش چیز عجیبی است؛ چیزی که تابه حال ندیده ام . نمی دانم چرا ، اما ناگهان احساس میکنم خیلی از من بزرگ تر شده است .

آن مرد با باران می آید

ناگهان جمعیت از حرکت می ایستد . از میان دسته ی فشرده ی بچه ها که اکثرشان از مـن قدبلندتر هستند ، چیزی نمی توانم ببینم . به سختی از میانشان سرک میکشم . وای ! چند جیپ نظامی راهمان را سد کرده اند . روی یکی از ماشین ها بلندگویی به چشم می خـورد . صدایی خشن و نخراشیده از تـوی بلندگو شنیده می شـود :

نظم عمومی رو به هم نزنین . شما مثلاً دانش آموزای این مملکت هستین . الان باید سرکلاسای درس ، مشغول علم آموزی باشین. چرا عقـل خودتونـو دادیـن دست یه مشت خرابکار ؟ هرچـه سـریع تر بـه مدرسه هاتون برگردین . منم قول میدم از اشتباهتون بگذرم و کاری به کار هیچکدوم تـون نداشـته باشـم .

آن مرد با باران می آید

از توی بلندگوی سمت ما ، صدا بلند می شود :.برادرا ! مگه این ارتش مال ما نیست ؟ مگه این سربازا برادرای خودمون نیستن ؟ چـرا بـایـد حـالا رو در روی ما بایستن ؟ چرا بایـد بـه رومـون اسلحه بکشن ؟ اونـا بایـد حافظ جـون مـا باشـن ، يا آمریکاییا ؟ این جا مملکت ماست یا اسرائیلیا ؟

آن مرد با باران می آید

جمعیت ، یک صدا با هم ، بلندتر و پرشورتر از قبل فریاد می زنند :

« برادر ارتشی ! چرا برادرکشی ؟ »

سیل جمعیت دوباره ، اما این بار آهسته و با قدم هایی آرام به راه می افتد . بلندگوی نظامی ها خرخـری میکند و دوباره به صـدا در می آیـد:

آن مرد با باران می آید

دوباره اخطار می کنم . ما دوست نداریم به خشونت متوسـل بشيم . دلمـون نمی خـواد اتفـاق بـدى بيفته . شماهـا همـه مثـل بچه های ما هستین … برگردین … متفـرق بشين !

فریاد بچه ها این بار تا سقف آسمان بالا می رود :

« توپ ، تانک مسلسل ، دیگر اثر ندارد » …

آن مرد با باران می آید

انگار همه از قبل ، با هم شعارها را هماهنگ و آماده کرده اند. می دانم چرا جمعیت از حرکت می ایستند ، اما کسی بر نمی گردد . حالا دیگر کمی ترس و دلشوره به جانم افتاده است. دلم می خواهـد سعید و یونس را پیدا کنم . نمی دانم چه می شود . تجربه شرکت در تظاهرات را نـدارم و نمی دانم اگر درگیـری بـشـود ، یا اگر تیراندازی کنند ، چه باید بکنم . به زور و با زحمت ، از میان جمع خـودم را جلو می کشم تا بیینم آن جلو چه خبر است و نظامی ها می خواهند چه کار بکنند.

آن مرد با باران می آید

ناگهان چیزی محکم و با فشار ، می خـورد بـه صـورتم و آتشم می زند . صدای جیغ و فریاد از میان جمعیت بلند می شود . بخار از همه جا بلند است بـه خـودم که می آیم ، سرتا پایم خیس خالی است . همه بدنم می سوزد . یکی داد می زند : « آب پاش آوردن … دارن آب داغ می پاشن … مواظب باشين ! » دوباره مـوج آب داغ روی سر جمعیت پاشیده می شود بچه ها می نشینند روی زمین و دست هایشان را جلوی صورت ، حایل میکنند . چشم هایم را می بندم و کف دستم را روی صورتم فشار می دهم . آب داغ این بار دست هایم را کباب میکند ، چشم که باز میکنم ، سعید را می بینم که به طرفم می آید :

تو خوبی ؟ یه هو کجا غیبت زد ؟ فکر کردم برگشتی .

از دیدنش خوشحالم . اما این حرفش بهم برمی خورد . منتهی الان در وضعیتی نیستیم که جوابش را بدهم.

 

توضیحات تکمیلی
وزن0.175 kg
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آن مرد با باران می آید” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال و حمل و نقل

محصولات مشابه

-14%داغ
پنج نور آسمانی
بستن

پنج نور آسمانی

۱۴,۰۰۰ تومان ۱۲,۰۰۰ تومان
پنج نور آسمانی
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%تمام شد
قهرمان من
بستن

قهرمان من

۲۰,۰۰۰ تومان ۱۶,۰۰۰ تومان

کتاب قهرمان من --- کتاب سرگرمی کودکان |  یادبود شهید حاج قاسم سلیمانی

مجموعه کتابهای " قهرمان من " به همت گروه فرهنگی " كتاب جهادی " و خواهران جهادگر پایگاه بسیج خواهران شهدای گمنام ( حوزه ۶ حضرت مریم ( س ) ، ناحیه ی میثم مشهد مقدس ) ، تهیه و به چاپ رسیده است. کتـاب جهادی زیر مجموعه ی گروه جهادی " با شهیدان تا ظهور " مفتخر است با تهیه ی کتب خوب با قیمت مناسب ، گامی کوچک در جهت ارتقای فرهنگ کتابخوانی بردارد .

افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%داغ
مجموعه قهرمان من جلد ششم - امام خمینی
بستن

مجموعه قهرمان من جلد ششم – امام خمینی

۷,۰۰۰ تومان ۵,۶۰۰ تومان

مجموعه قهرمان من جلد ششم - امام خمینی

 

جلد ششم

امام خمینی (ره)

امام-خمینی  

با سعی مردم ما ، امام اومد به کشور

شاه و درباریاشم ، دیگه شدن دربه در

خمینی

پیست و دوم بهمن ، پیروز شد این انقلاب

خون پاک شهیدا ، دیگه نموند پی جواپ

 

از برکت انقلاب ، ایرانمون نامیه

با رهبری این مرد ، کشور اسلامیه

 

تلاش کنین حسایی ، آهای آهای بچه ها

گفته امام امیدش ، هس به دبستانیا

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
من در آسمانم
بستن

من در آسمانم

۳۰,۰۰۰ تومان ۲۴,۰۰۰ تومان

من در آسمانم --- شهید سلامت علی صفر لو

مشخصات شهید علی صفر لو

*نام و نام خانوادگی: علی صفر لو

*نام پدر: خسرو

*محل تولد : قم

*تاریخ ولادت: ۱۳۵۹/۰۶/۰۳

*تاریخ شهادت : ۱۳۹۹/۰۶/۲۹

*محل شهادت: بیمارستان بقیه الله(عج)

*نحوه شهادت: ویروس کرونا

*مدت عمر: ۴۰  سـال

*محل مزار : گلزار شهدای قم

*کتاب مربوط به این شهید: من در آسمانم

 

«و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله أمواتا بل أحياء عند ربهم يرزقون»

و هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شده اند ، مردگانند ، بلکه آنها زندگانی هستند که نزد پروردگارشان روزی داده میشوند .

من در آسمانم --- شهید سلامت علی صفر لو

در اواخر سال ۲۰۱۹ میلادی ویروسی از نوع کرونا با عنوان کویید ۱۹ درکشور چین ظهور کرد و به سرعت تمام دنیا را درگیر خود کرد . این ویروس که از راه دهان و بینی منتقل میشد تمام مردم دنیا را به زدن ماسک وادار کرد . ویروس کویید ۱۹ در اواخر سال ۱۳۹۸ وارد ایران شد و افراد زیادی را مبتلا کرد . بسیاری از پزشکان و پرستاران برای نجات جان بیماران تلاش کردند و در این راه به شهادت رسیدند.

شهید مدافع سلامت علی صفرلو نیز از پرستاران بخش کودکان بودند که برای کمک به بیماران کرونایی در این جبهه خدمت کردند و در این راه به شهادت رسیدند . این کتاب خلاصه ای از زندگینامه این شهید عالیقدر است .

شهید  

مزار شهید سلامت علی صفر لو

مزار
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
آن سوی مرگ
بستن

آن سوی مرگ

۵۰,۰۰۰ تومان ۴۰,۰۰۰ تومان

آن سوی مرگ

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%تمام شد
عارف 12 ساله
بستن

عارف 12 ساله

۱۲,۰۰۰ تومان ۹,۶۰۰ تومان

عارف 12 ساله ---   شهید رضا پناهی

مشخصات شهید رضا پناهی

*نام و نام خانوادگی: رضا پناهی

*نام پدر : حکم علی

*محل تولد : کرج

*تاریخ ولادت:  ۱۳۴۹

*تاریخ شهادت : ۱۳۶۱

*محل شهادت: جبهه های حق علیه باطل ، دفاع مقدس

*مدت عمر: ۱۲سال

*محل مزار : کرج - آستان مقدس بی بی سکینه (س)

*قطعه و ردیف و شماره : ۱-۱-۷۵

*کتاب مربوط به این شهید: عارف۱۲ساله

 

عارف ۱۲ساله ---   شهید رضا پناهی

شهید رضا پناهی سال ۱۳۴۹ در کرج به دنیا آمد. در خانواده‌ای مذهبی.  برای حضور در مناطق جنگی سر از پا نمی‌شناخت. بچه دوازده ساله‌ای که می‌گفت: من عاشق الله و امام زمان(ع) شده‌ام و این عشق با هیچ مانعی از دل من بیرون نمی‌رود تا به معشوقم یعنی الله برسم. بالاخره رضایت مادر و سپس رضایت پدر را گرفت و راهی جبهه های حق علیه باطل شد. شهید رضا پناهی وصیت نامه‌اش را قبل از اعزام مخفیانه در نواری ضبط کرد.

در جبهه خلاقیت داشت. یکی از رزمنده‌ها می‌گفت: رضا در جبهه، قوطی کنسروها را جمع می‌کرد و به دم گربه‌ها می‌بست و در کوه رها می‌کرد و می‌گفت: سنگر بگیرید. وقتی گربه‌ها می‌دویدند، صدای قوطی‌ها در کوه می‌پیچید و دشمن فکر می‌کرد رزمنده‌های ایرانی هستند. کوه‌ها را به رگبار می‌بستند و زمانی که به رضا می‌گفتیم چرا این کارها را انجام می‌دهی، می‌گفت: برای اینکه مهمات آن‌ها هدر برود. سرانجام در نهایت معرفت و شناخت کامل به دیدار معبود شتافت.

 

بخشی از وصیت‌نامه شهید 12 ساله رضا پناهی

هدف من از رفتن به جبهه این است که:

اولاً به ندای «هل من ناصر ینصرنی» لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه‌ای را که امام عزیزمان بارها در پیام‌ها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من می‌روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم. آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملت‌های زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کنند او نمی‌تواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند.

من به جبهه می‌روم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده‌ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم.

پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشکرم.

من عاشق خدا و امام زمان گشته‌ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی‌رود، تا اینکه به معشوق خود یعنی «الله» برسم ؛ و به حق که ما می‌رویم که این حسین زمان و خمینی بت‌شکن را یاری کنیم و به حق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار می‌کنند، پاداش عظیم می‌بخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله.

 

وصیت‌نامه مکتوب شهید رضا پناهی

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم اینجانب با آگاهی کاملی که به شهادت دارم ،برای دفاع از اسلام و حیثیت انقلاب اسلامی و دفاع از مملکت اسلامی به فرمان بزرگ رهبر مسلمانان جهان و مرجع عالی‌قدر حضرت امام‌خمینی به جبهه‌های حق علیه باطل شتافتم و امید است که خون ما نهال نوپای انقلاب اسلامی را بارور کند و شهادت ما موجب آگاهی و رشد فکری جامعه جهانی اسلام گردد . از شما ملت قهرمان می‌خواهم که پشتیبان روحانیت مبارز و متعهد به اسلام باشید که همیشه به قول امام عزیزمان ، روحانیت است که تاکنون اسلام را زنده نگه‌داشته است . و برادران سپاه و بسیج !شما به‌عنوان بازوی مسلح ولایت فقیه ، ( یاد ) سربازان صدر اسلام را زنده کنید .پس باید به وظیفه خطیری که دارید ،آگاه باشید، و آن صیانت از اسلام عزیز است . در این راه باید شب و روز برای رضای خداوند و حراست از دین خدا تلاش کرد. همه ما مدیون این رهبری و این انقلاب هستیم و باید که این انقلاب را به اقصی نقاط دنیا صادر کرده و مقدمه ظهور حضرت مهدی ( عج ) را به فراهم آوریم ... از غیبت و تهمت و افترا دوری کنید و هم در یک صف آهنین برای خدا پیکار کنید و حالت جاذبه داشته باشید تا بتوانید افراد گمراه را به راه راست هدایت کنید .این گفته امام بزرگوارمان را که فرمودند، وحدت کلمه داشته باشید ، درعمل پیاده کرده و همه به ریسمان الهی چنگ بزنید .

تشیع پیکر عارف 12 ساله شهید رضا پناهی

شهید رضا پناهی

 شهید رضا پناهی و همرزمانش

  شهید رضا پناهی
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%داغ
مجموعه قهرمان جلد اول - شهید هادی
بستن

مجموعه قهرمان من – جلد اول شهید هادی

۷,۰۰۰ تومان ۵,۶۰۰ تومان

مجموعه قهرمان من - جلد اول شهید هادی

جلد اول

شهید هادی

شهید-ابراهیم-هادی

ابراهیم اسم این ، بنده خوب خدا

یک جوون با ادب ، قوی و پاک و رعنا

 

حسابی ورزش میکرد ، تا بدنش قوی شه

تا کارهای خوب کنه ، تو خوبی اولی شه

 

بازوهای ابراهیم ، قوی و پر زور بودن

استاد والیبال و ضرب ی رو تور بودن

 

ابراهیم وقت بازی ، با پاهای برهنه

با پاچه های تا زده ، میومد توی صحنه

 

این ور تور ابراهیم ، اون ور تور ۵ نفر

با اختلاف ۱۰ تا ، بـرنـده میـشد آخر

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%داغ
مجموعه قهرمان من جلد سوم - شهید اندرزگو
بستن

مجموعه قهرمان من جلد سوم – شهید اندرزگو

۷,۰۰۰ تومان ۵,۶۰۰ تومان

مجموعه قهرمان من جلد سوم - شهید اندرزگو

 

جلد سوم

شهید اندرز گو

شهید-اندرزگو  

از بین این ۵نفر ، نگهبانای دربار

۴ نفرو گرفتن ، یکیشونم کرد فرار

 

اون یک نفر فراری ، شما میدونین کیه ؟

قهرمان این قصه اس ، اسمش سيد عليه

قهرمان 

نیروهای ساواکی ، دنبال اون میگشتن

اگه پیداش ، میکردن ، حتما اونو میکشتن

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
بهترین قیمت

بهترین قیمت

بالاترین کیفیت

بالاترین کیفیت

پرداخت امن

پرداخت امن

پشتیبانی سریع

پشتیبانی سریع

تحویل اکسپرس

تحویل اکسپرس

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیس بوک توییتر اینستاگرام یوتیوب پینترست

همراه با ما

اتاق خبر سایت ما

فروش در سایت ما

فرصت‌های شغلی

تماس با سایت ما

درباره سایت ما

خدمات مشتریان

پاسخ به پرسش‌های متداول

رویه‌های بازگرداندن کالا

شرایط استفاده

حریم خصوصی

گزارش باگ

راهنمای خرید از سایت ما

نحوه ثبت سفارش

رویه ارسال سفارش

شیوه‌های پرداخت

هفت روز هفته ، ۲۴ ساعت شبانه‌روز پاسخگو هستیم    شماره تماس :  09354642245       آدرس ایمیل :   info@shohadabook.ir

بسم رب الشهداء و الصديقين

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل االله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا بحمدلله و ان شاءالله در راه پاسداری خون شهیدان از اولین آن حضرت هابیل علیه السلام ، خون پاک ارباب بی کفنمان حسین بن علی علیه السلام و تک تک انسان های پاکی که در راه امام زمانشان حضرت مهدی عجل لله تعالی فرجه الشریف  علیه اسلام به شهادت رسیدند ایجاد گردید. فروشگاه اینترنتی  کتاب شهدا با تقسیم بندی عناوین کتاب شهدا ، از قبیل شهدا تاریخ ، شهدا انقلاب ، شهدا دفاع مقدس ، شهدا مدافع حرم ، شهدا گمنام ، شهدا ترور ، شهدا ماموریت ، شهدا زن ، شهدا آزاده ، شهدا جانباز ، شهدا امربه معروف تشکیل شده است که عاشقان کتب شهدا می توانند کتاب مورد نظر را از فروشگاه انتخاب ، مختصری از خاطرات ، عکسها ، فیلم و ... کتاب شهید مورد نظر مشاهده درصورت علاقه مندی درخواست خرید را انجام و بعد از پرداخت وجه به شکل اینترنتی و ثبت آدرس دقیق پستی ، کتاب را تحویل بگیرند. لازم بذکر است بعلت گستردگی کتب شهدا و حساسیت در ثبت خاطرات شهدا در اوایل کار از کتب کمتری بهره می بریم که ان شاءالله به دعای مادر شهدا ، زهرای بتول سلام الله علیها بر توانمان اضافه و کتب بیشتری را بارگزاری خواهیم نمود . لذا ثبت انتقادات و پیشنهادات در بهتر شدن  فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا راه گشاه خواهد بود .  التماس دعا

استفاده از مطالب فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا چون برای زنده نگه داشتن فرهنگ ایثار و شهادت می باشد ، کاملا" آزاد بوده و از نظر شرعی مشکلی ندارد . التماس دعا

فروشگاه
علاقه مندی
0 آیتم سبد خرید
حساب کاربری
خانه
  • منو
  • دسته بندی ها
  • کتب شهدا دفاع مقدس
  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما

سبد خرید

بستن
بازگشت به بالا