امام خامنه ای: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست

* بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *

فیس بوک توییتر پینترست لینکدین تلگرام
امام خامنه ای: شهادت مرگ تاجرانه است
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
ورود / عضویت

ورودایجاد یک حساب کاربری

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
لیست علاقه مندی ها
0 آیتم / ۰ تومان
منو
فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا
0 آیتم / ۰ تومان
دسته بندی محصولات
  • کتب شهدا دفاع مقدس

    همه کتب شهدا ....

    کتب شهدا گمنام

    ابراهیم هادی 1

    ابراهیم هادی 2

    شاهرخ

    خدای خوب ابراهیم

    مهمان خدا

    راز کانال کمیل

    کتب شهدا ترور

    او یک ملت بود

    تا کوچه های آسمان

    آقا مجتبی

    از برف تا برف

    سردار دلها

    در کمین گلسرخ

    حاج قاسم 1

    مرد

    متولد ماه مارس 

    کتب شهدا  مدافع حرم

    ملاقات در ملکوت

    حجت خدا

    قصه دلبری

    یادت باشد

    پسرک فلافل فروش

    در مکتب مصطفی

    فاطمیون

    برای زِین أب

    مجید بربری

    کتب شهدا انقلاب

    طیب

    سفیر بیداری

    حبیب خدا

    کتب شهدا دفاع مقدس

    بر فراز آسمان

    عارفانه

    بیا مشهد

    نخل سوخته

    علی بی خیال

    مسافر کربلا

  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما
خانهشهدا مدافع حرم قصه دلبری
محصول قبلی
حاج قاسم
حاج قاسم ۳۹,۰۰۰ تومان ۳۱,۲۰۰ تومان
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
مدافعان حرم
مدافعان حرم ۱۷,۰۰۰ تومان ۱۳,۶۰۰ تومان
-20%
قصه دلبری
قصه دلبری
قصه دلبری
قصه دلبری
قصه دلبری
قصه دلبری
برای بزرگنمایی کلیک کنید

قصه دلبری

۲۷,۰۰۰ تومان ۲۱,۶۰۰ تومان

قصه دلبری  روایت شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسرش

فرمانده تیپ سیدالشهدا علیه السلام

مشخصات شهید محمد حسین محمد خانی

*نام و نام خانوادگی: محمد حسین محمد خانی

*نام پدر : مصطفی

*محل تولد : تهران

*تاریخ ولادت: ۱۳۶۴/۴/۹

*تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۸/۱۶

*محل شهادت: سوریه – حلب

*نحوه شهادت: تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۳۰سال

*محل مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا تهران

*قطعه و ردیف و شماره : ۱۷-۸۷-۵۳

*کتاب مربوط به این شهید: عمار حلب – قصه دلبری – حاج عمار

 

قصه دلبری  —   شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی

شهید محمد حسین محمدخانی نهم تیر ماه سال ۱۳۶۴ در تهران به دنیا آمد. پدرش مصطفی نام داشت. در رشته عمران در دانشگاه آزاد یزد و بعد از آن کارشناسی ارشد در رشته مدیریت فرهنگی مرکز تهران پذیرفته شد. پس از ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،ازدواج کرد و حاصلش یک فرزند پسر بود. سرانجام صبح شانزدهم آبان ماه، پس از اقامه نماز جماعت سه نفره او و دو تن از همرزمانش در سرمای شدید “ریف” د رحلب سوریه مورد آماج گلوله ها قرار می گیرند. ترکشی به پشت سرش اصابت نموده و به شهادت می رسد.

پیکر پاک این شهید والا مقام روز هفدهم آبان ماه در محله پدری (مهرآباد تهران) و روز هجدهم آبان ماه در محل زندگی خودش (شهرک شهید محلاتی) زیر بارش شدید باران و در جوار پنج شهید گمنام شهرک تشییع شد. شهید محمدحسین محمدخانی یا حاج عمار حلب در قطعه ۵۳ بهشت زهرای تهران و در کنار عموی شهیدش آرام گرفت.

 

 

متن وصیت نامه شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی

سلام بر شما ائمه معصومین که بندگان خاص خدایید و از هر چه که داشتید در راه خداوند و معبود و معشوق خویش گذشتید.
سلام بر شما که متقیان راه ﷲ هستید.
بارالها! از این که به بنده حقیرت توفیق دادی که در راهت گام بر دارد، تو را سپاس می‌گویم؛
و از این که توفیقم دادی که در جبهه در کنار خالصان و مخلصان راهت قدم بر دارم، تو را شکر و سپاس می‌گویم.
در این راه، دیدار خودت را هم نصیبم گردان!

 

مزار شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی

مزار شهید محمد حسین محمدخانی

تصویر شهید محمد حسین حمدخانی در کنار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی

 

شهید-محمد-خانی-با-سردار

موجود در انبار

افزودن به علاقه مندی ها loading
اضافه شد! مشاهده لیست علاقه مندی ها
محصول از قبل به علاقه مندی ها اضافه شده! مشاهده لیست علاقه مندی ها
افزودن به علاقه مندی
شناسه محصول: KSMH10020 دسته: شهدا مدافع حرم برچسب: به روایت مرجان دُر علی, خاطرات همسر شهید محمد خانی, شهید مدافع حرم, شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی, عمار حلب, قصه دلبری
  • توضیحات
  • توضیحات تکمیلی
  • نظرات (0)
  • ارسال و حمل و نقل
توضیحات

قصه دلبری روایت شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسرش

قصه دلبری روایت شهید محمدحسین محمدخانی یکی از شهدای مدافع حرم است، او در سی سالگی در سوریه به شهادت رسید و در این کتاب، زندگی‌‌اش به روایت همسرش، مرجان دُرعلی منتشر شده است.قصه دلبری

شهید محمدخانی از فعالان بسیج دانشجویی بود و در علمیات‌های تفحص پیکر شهدای دفاع مقدس، شرکت می‌کرد، کتاب قصه دلبری، روایتی از سبک زندگی این شهید است که همسرش از روزهای آشنایی در بسیج دانشجویی تا روزهای پس از شهادت او را بازگو می‌کند.

شهید-محمد-خانی-با-سردار

«آمد اتاق بسیج خواهران و پشت به ما و رو به دیوار نشست. آن دفعه را خودخوری کردم. دفعه بعد رفت کنار میز که نگاهش به ما نیفتد. نتوانستم جلوی خودم را بگیرم، بلندبلند اعتراضم را به بچه‌ها گفتم. به در گفتم تا دیوار بشنود، زور می زد تا جلوی خنده‌اش را بگیرد. قصه دلبری

معراج شهدای دانشگاه انگار ارث پدرش بود. هر موقع می‌رفتیم، با دوستانش آن‌جا می‌پلکیدند. زیرزیرکی می‌خندیدم و می‌گفتم:« بچه‌ها، بازم دار و دسته محمدخانی!»

شهید محمدخانی و فرزندش

بعضی از بچه‌های بسیج با سبک و سیاق و کار و کردارش موافق بودند، بعضی هم مخالف، معروف بود به تندروی کردن و متحجر بودن. از او حساب می‌بردند، برای همین ازش بدم می‌آمد. فکر می‌کردم از این آدم‌های خشک مقدس از آن طرف بام افتاده است. آن‌هایی که با افکار و رفتارش موافق بودند می گفتند: «شبیه شهداست، مداحی می‌کنه، میره تفحص شهدا!».

قصه دلبری روایت شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسرش

مراسم عقد

مسئول اعتکاف دانش آموزی یزد بود. از وسط برنامه ها می رفت و می آمد. قرار شد بعد از ایام البیض کنار معراج شهدای دانشگاه عقد کنیم. رفته بود پیش حاج آقای آیت اللهی که بیایند برای خواندن خطبه عقد. ایشان (شهید محمد حسین) گفتند: « بهتره برود امامزاده جعفر (ع) یزد.»

خانواده ها به این تصمیم رسیده بودند که دو تا مراسم مفصل بگیرند: یکی یزد ، یکی هم تهران. مخالفت کرد، گفت: «باید یکی رو ساده بگیریم!» اصلا راضی نشد. من رو انداخت جلو که بزرگتر ها رو راضی کنم.

چون من هم با او (شهید محمد حسین) موافق بودم، زور خودم رو زدم تا آخر به خواسته اش رسید. شب تا صبح خوابم نبرد. دور حیاط راه می رفتم. تمام صحنه ها مثل فیلم در ذهنم رد می شد. همه ی آن منت کشی هایش. قصه دلبری

از آقای قرائتی شنیده بودم: «50 درصد ازدواج تحقیقه و 50 درصدش توسل» بین خوف و رجا گیر افتاده بودم. با اینکه به دلم نشسته بود، باز دلهره داشتم. متوسل شدم.

زنگ زدم به حرم امام رضا (ع). همان که خِیرم کرده بود برایش. چشمانم را بستم. با نوای صلوات خاصه، خودم را پای ضریح می دیدم. در بین همهمه ی زائران، حرفم را دخیل بستم به ضریح:

«ما از تو بغیر از تو نداریم تمنا           حلوا به کسی ده که محبت نچشیده»

همه را سپردم به امام (ع).

قصه دلبری روایت شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسرش

رفتن به سوریه

نمی دانستم چه نقشه ای در سرش دارد. کلی آسمان ریسمان به هم بافت.که داعش سوریه را اشغال کرده.و دارد یکی یکی اصحاب و یاران اهل بیت (ع) را نبش قبر می کند.و می خواهد حرم ها را ویران کند.

با آب و تاب هم تعریف می کرد. خوب که تنورش داغ شد،.در یک جمله گفت: «منم می خوام برم!» نه گذاشتم نه برداشتم بی معطلی گفتم: «خب برو!».فقط پرسیدم: « چند روز طول می کشه؟».گفت: «نهایتا 45 روز». قصه دلبری

از بس ذوق و شوق داشتم،.من هم به وجد آمده بودم . دور خانه راه افتاده بودم،.مثل کمیته جست و جوی مفقودین دنبال خوراکی می گشتم. هرچه دم دستم می رسید در کوله اش جاسازی کردم.از نان خشک و نبات و حاجی بادام و شیرینی یزدی گرفته ؛.تا نسکافه و پاستیل.

قصه دلبری روایت شهید محمدحسین محمدخانی به روایت همسرش

فردا صبح، در شهرک شهید محلاتی.از مسجد نزدیک خانه مان تا مقبره الشهدا تشییع شد. همان جا کنار شهدا نمازش را خواندند. یاد شب عروسی افتادم، قبل از اینکه از تالار بریم خانه، رفتیم زیارت شهدای گمنام شهرک.

مداح داشت روضه حضرت علی اصغر (ع) می خواند. نمی دانستم آنجا چه خبر است، شروع کرد به لالایی خواندن. قصه دلبری

همین دفعه آخر که داشت می رفت.گفت: «من دارم میرم و دیگه برنمی گردم!.توی مراسمم برای بچه ام لالایی بخون!».محمد حسین نوحه:

«رسیدی به کرب و بلا خیره شو         به گنبد به گلدسته ها خیره شو

اگه قطره اشکی چکید از چشات          به بارون این قطره ها خیره شو»

را خیلی می خواند و دوست داشت. نمی دانم کسی به گوش مداح رسانده بود.یا خودش انتخاب کرده بود که آن را بخواند… .

 

توضیحات تکمیلی
وزن0.110 kg
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قصه دلبری” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارسال و حمل و نقل

محصولات مشابه

-20%تمام شد
مجید بربری
بستن

مجید بربری

۲۲,۰۰۰ تومان ۱۷,۶۰۰ تومان

مجید بربری --- زندگی داستانی حُرّ مدافعان حرم شهید مجید قربانخانی 

چند هفته بعد

پس از سفر زیارتی سوریه

تازه از سوریه برگشته بودند. هم موقع رفتن و هم برگشتن، عجیب هوای مجید در دلشان افتاده بود. ساعت سه و چهار نیمه شب بود. عطیه گوشی اش را روشن کرد. پیامی با این محتوا دریافت کرده بود. «با سلام، بنده از پایگاه خبری مشرق نیوز هستم. می خواستم یک زندگی نامه کلی و چندتایی خاطره از مجید، که تا کنون گفته نشده، برای بنده بیان کنید.» عطیه اخم آورد و شروع کرد به غرولند. - خدایا حالا من چی برا این بگم. ما که این مدت، به این خبرگزاری و اون روزنامه، همه خاطرات را گفتیم. حرف نگفته ای نمونده که بخوام بگم. مجید بربری و خوابید. در خواب دید با مجید دارند شوخی می کنند. عطیه می خواست با کمربند، مجید را بزند که یکی از دوستان برادرش، از راه رسید و کمربند به مجید نخورد. عطیه افتاد و همه غش غش بهش خندیدند. دوست مجید گفت: - می خواستی مجید را بزنی، خدا جوابت را داد و افتادی زمین. مجید گفت: - آبجی! اینم خاطره خوب، برو برا اون خبرنگار تعریف کن.

چند ماه قبل از شهادت مجید

استخر یافت آباد، مجید با چند نفر از دوستانش

مجید و دوستانش وسط آب، با یکدیگر ادابازی یا به قول خودشان لال بازی در می آوردند. یک نفر وسط می آمد و یک سری اداهایی را در می آورد و بقیه باید می گفتند؛ منظورش چی بوده. وسط بازی و حدس زدنشان بودند که چشم های مجید، تا چند دقیقه ای خیره ماند. رفت نزدیک دوستانش. - حامد این چیه زدی روی کتف و کمرت. بدجوری چشمم رو گرفته. - خالکوبی رو می گی؟ - آره ، عجب چیز قشنگی زدی پسر! - من من چند تایی خالکوبی زده بودم و شکل زشتی روی بدنم افتاده بود. هر قسمتش یه چیزی بود. منم این عنکبوت رو با تارهاش زدم تا همه رو بخوره ببره. - منم می خوام خالکوبی کنم. خیلی چیز قشنگ و جالبی از آب در اومده. - مجید جون! یه وقت این کار رو نکنی ها! به قرآن من پشیمونم...
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%تمام شد
شهید مدافع حرم محمد آژند
بستن

مسافر غربت

۵,۵۰۰ تومان ۴,۴۰۰ تومان

مسافر غربت --- شهید مدافع حرم محمد آژند

فرمانده گردان فاتحین

مشخصات شهید محمد آژند

*نام و نام خانوادگی: محمد آژند

*نام پدر : حسین

*محل تولد : تهران

*تاریخ ولادت: ۱۳۵۹/۰۳/۲۷

*تاریخ شهادت : 1394/۰۵/13

*محل شهادت: خانطومان سوریه 

*نحوه شهادت: تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۳۵ سـال

*محل مزار : گلزار شهدای کهنز

*کتاب مربوط به این شهید:  مسافر غربت

 

مسافر غربت --- شهید مدافع حرم محمد آژند

شهید محمد آژند بیست و هفتم تیر 1359 در تهران چشم به جهان گشود. پدرش حسین نام داشت. تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در رشته مدیریت ادامه داد. بیست و هشتم تیر1381 ازدواج کرد و دو فرزند به نام های محمدمهدی و محمدطاها به یادگار مانده است.

شهید محمد آژند در بیست و یکم دی ماه سال 1394 و در منطقه خانطومان از توابع حلب به شهادت رسیدند. پیکرش پنج ماه مفقود بود و پس از دسترسی به پیکر مطهر از طریق آزمایش DNA شناسایی شدند و در تاریخ ۹۵/۳/۳۱ پس از تشییع باشکوهی که به لطف مردم با تقوا و ولایتمدار شهریار برگزار شد، در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار در جوار رفقای شهیدش، شهید مصطفی صدر زاده و شهید سجاد عفتی تا روز ظهور مولایش حضرت صاحب الزمان (عج) در دل خاک به امانت سپرده شد.

وصیت نامه شهید مدافع حرم محمد آژند

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم رب الشهدا و الصدیقین

ما که مستحق عنایت و کرم توئیم

آماده برای دفاع از حرم توئیم

یا زینب (س) یا زینب (س)

سلام رفقا و دوستای عزیزم ، چند نکته ای برایتان به یادگار می نویسم :

اول اینکه : حلالم کنید تا اینکه اگر آبرویی در خانه ی اهل بیت علیهم السلام داشتم بتوانم دست در دست شما به تعالی انسانی برسم.

2- مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام و حریم ولایت فقیه امام خامنه ای (مد ظله) باشید و هرگز از این راه خارج نشوید که سعادت دنیا و آخرت شما در این راه است.

3- هیئت هفته ای یکبار فراموش نشود.

4- نماز اول وقت هرگز فراموش نشود.

5- احترام ویژه به پدر و مادر فراموش نشود.

6- نگذارید که نامحرمان و بی مروت ها به ناموس مردم و انقلاب و اسلام پشت کنند و توهین کنند.

7- بزرگتر و پیر طریقت برای خودتان انتخاب کنید تا به سر منزل مقصود برسید (مثل : حاج آقا بهرامی)

8- از علما و روحانیت جدا نشوید که انقلاب مدیون آنهاست.

9- بی ادبی هنر نیست، پس از آن دوری کنید؛ تا می توانید با ادب و خوشرو و پر حوصله باشید.

10- در هر زمینه ای توانایی بالایی دارید دست دیگر دوستانتان را بگیرید.

11 غیبت و دروغ را ترک کنید که تمام مشکلات جوان ها از این دو موضوع سر منشأ می گیرند.

12- پرخاش و عصبانیت را از خود دور کنید.

13- هیچگاه به دنبال ریاست و مسئولیت نباشید؛ همیشه خادم و خدمتگزار مردم و رفقا باشید اما بدون مسئولیت و یا قبول ریاست.

14- گوش به حرف بزرگترها کنید تا به سر منزل مقصود برسید.

15- به خانواده شهدا حتماً سر بزنید که برکت زندگی مان هستند.

16- تا می توانید از شبکه های مجازی، اینترنت، ماهواره دوری کنید که شما را از خدا و راه راست دور می کند و به تباهی می کشاند.

بچه ها حلالم کنید. از اینکه زحمتم به گردن شما عزیزان مانده مرا ببخشید.

اگر لایق بودم سلام همه ی شما را به حضرت زهرا (س) و بی بی جان حضرت زینب (س) و ارباب بی کفن حضرت اباعبدالله الحسین (ع) می رسانم.

وعده ی همه ی ما کنار حوض کوثر،

التماس دعا،

دعاگویتان هستم.

برادر کوچک خود را ببخشید.

محمد آژند

مزار شهید مدافع حرم محمد آژند

مزار-شهید-آژند

شهید مدافع حرم محمد آژند در جوار دوستانش آرمید

مزار-شهید-آژند-در-جوار-دوستان  
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%
سربلند (شهید حججی)
بستن

سربلند

۷۵,۰۰۰ تومان ۶۰,۰۰۰ تومان

سربلند - - - روایت هایی از زندگی شهید محسن حججی

فرمانده گروهان

مشخصات شهید محسن حججی

*نام و نام خانوادگی: محسن حججی

*نام پدر : محمد رضا

*محل تولد : نجف آباد

*تاریخ ولادت: ۱۳۷۰/۰۳/۲۱

*تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۰۵/۱۸

*محل شهادت: التنف سوریه 

*نحوه شهادت: تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۲۶ سـال

*محل مزار : گلزار شهدای نجف آباد اصفهان

*قطعه و ردیف و شماره :  قطعه 29 - یادمان شهید در گلزار شهدای بهشت زهرا تهران

*کتاب مربوط به این شهید: حجت خدا - صلابت چشمان جابر _ محسن ما _ سرمشق - سربلند

 

سربلند - - - روایت هایی از زندگی شهید محسن حججی

محسن حججی دربیست و یکم تیر ماه ۱۳۷۰ در نجف آباد به دنیا آمد. در سال ۱۳۸۷ دوران دبیرستان خود را به پایان رساند و در دانشگاه، در رشته تکنولوژی کنترل شروع به تحصیل نمود. پس از اتمام خدمت سربازی بلافاصله وارد سپاه شد. در یازدهم آبان ۱۳۹۱با زهرا عقد، نهم مرداد ۱۳۹۳ به صورت رسمی ازدواج کرد و در فروردین ۱۳۹۵ صاحب فرزند پسر شد و نامش را علی گذاشت.

شهید محسن حججی در لشکر هشت زرهی نجف آباد خدمت می‌کرد و برای دفاع از حرم به سوریه اعزام شد. در روز دوشنبه ۱۶مرداد ۱۳۹۶ در عملیات گذرگاه مرزی الولید در منطقه مرزی بین سوریه و عراق به اسارت داعش در آمد. پس از دو روز اسارت در روز چهار شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶در منطقه التنف سوریه به دست جنایت کاران داعشی به شهادت رسیده و سر او از تنش جدا شد.

ارتش لبنان با همکاری حزب الله، پیکر پاک شهید حججی را در مقابل اجازه تخلیه امن منطقه مرزی لبنان و سوریه تحویل گرفتند. سپاه پاسداران پیکر مطهر او را در ۷شهریور تحویل گرفت و با انجام آزمایش‌های دی اِن‌اِی، هویت او را تایید کرد. (پیکر پاک این شهید مظلوم بدون سر بوده است.) مراسم تشیع شهید محسن حججی در تاریخ ۵ مهر ۱۳۹۶در تهران با حضور مقام معظم رهبری برگزار شد. آرامگاه وی در گلزار شهدای نجف آباد قرار دارد.

شهید حججی

تصویر دست نوشته شهید مدافع حرم محسن حججی

-وصیت-نامه-شهید-حججی وصیت-نامه-شهید-حججی

متن وصیت نامه شهید مدافع حرم محسن حججی

بسم الله النور... صَلی الله علیک یا اُماه یا فاطمه الزهرا"سلام علیک" وَلاتَحسَبن الذینَ قُتلوا فی سَبیل الله اَمواتا، بَل احیاء عند رَبِهم یُرَزقون هرگز نمیمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جدیده عالم دوام ما... چند ساعتی بیشتر به رفتن نمانده است، هرچه به زمان رفتن نزدیک تر می شوم قلبم بی تاب تر می شود... نمی دانم چه بنویسم و چگونه حس و حالم را بیان کنم... نمی دانم چگونه خوشحالی ام را بیان کنم و چگونه و با چه زبانی شکر خدای منان را به جای بیاورم... به حسب وظیفه چند خطی را به عنوان وصیت با زبان قلم می نویسم... نمیدانم چه شد که سرنوشت مرا به این راه پر عشق رساند... نمی دانم چه چیزهایی عامل آن شد... بدون شک شیر حلال مادرم، لقمه حلال پدرم و انتخاب همسرم و خیلی چیزهای دیگر در آن اثر داشته است...

عمریست شب و روزم را به عشق شهادت گذرانده ام... و همیشه اعتقادم این بوده و هست که با شهادت به بالاترین درجه ی بندگی میرسم... خیلی تلاش کردم که خودم را به این مقام برسانم اما نمی دانم که چقدر توانسته ام موفق باشم... چشم امیدم فقط به کرم خدا و اهل بیت است و بس امید دارم این رو سیاه پرگناه را هم قبول کنند و به این بنده ی بدِ پرخطا نظری از سر رحمت بنمایند... که اگر این چنین شد؛الحمدالله رب العالمین... اگر روزی خبر شهادت این بنده حقیر سرا پا تقصیر را شنیدید؛ علت آن را جز کریمی و رحیمی خدا ندانید... اوست که رو سیاهی چون مرا هم می بخشد و مرا یاری می کند... همسر عزیزم زهرا جانم اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی بدان به آرزویم که هدف اصلی ام از ازدواج با شما بود رسیدم و به خود افتخار کن که شوهرت فدای حضرت زینب شد... مبادا بی تابی کنی، مبادا شیون کنی، صبور باش و هر آن خودت را در محضر حضرت زینب بدان... حضرت زینب بیش از تو مصیبت دید. پدر عزیزم همیشه و در همه حال الگوى زندگی و مردانگی ام تو بوده و هستی، اگر روزی خبر شهادتم را دیدی، زمانی را در مقابل خود فرض کن که حسین بن علی در کنار جگر گوشه اش علی اکبر حاضر شد... داغ تو بیشتر از داغ اباعبدالله نیست... پس #صبور باش پدرم، می دانم سخت است اما می شود... مادر عزیزم ام البنین علیهاالسلام چهارجوان خود را فدای حسین و زینب کرد و خم به ابرو نیاورد. حتی زمانی که خبر شهادت پسرانش را به آن دادند باز از حسین سراغ گرفت؛ پس اگر روزی خبر شهادتم را شنیدی، همچون ام البنین صبورانه و با افتخار فریاد بزن که مرا فدای حسین و حضرت زینب کرده ای و مبادا با بی تابی خود دل دشمن را شاد کنید...

پسر عزیزم، علی جان... ببخشید اگر قد کشیدنت را ندیدم و مرد شدنت را نظاره نکردم... سعی کن راه مرا ادامه بدهی... سعی کن کاری کنی که سرانجام آن به شهادت ختم شود...

اما چند وصیت کلی: از ولایت فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که امام خامنه ای نائب بر حق  امام زمان است. از همه ی خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید... همیشه الگوی خود را حضرت زهرا  و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند:

غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز...

از همه ی مردان امت رسول الله می خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید... خودتان را برای ظهور امام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است. همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود...

مزار شهید مدافع حرم محسن حججی در گلزار شهدای نجف آباد اصفهان

مزار شهید مدافع حرم محسن حججی

تصویر عاشورایی شهید مدافع حرم محسن حججی هنگام اسارت توسط تروریست های تکفیری

تصویر-عاشورایی شهید محسن حججی

 شهید مدافع حرم محسن حججی «تصویرم را ببرید پیشکش رهبر عزیز»

حالا که دستهایم بسته است می نویسم نه با قلم که با نگاه و. نه با جوهر با خون، رو به دوربین ایستاده ام رو به همه شما، رو به رفقا، رو به خانواده ام، رو به رهبر عزیزم و رو به حرم. حرامزاده ای خنجر به دست است و دوست دارد که من بترسم و حالا که اینجا در این در این خیمه گاهم هیچ ترسی در من نیست. تصویرم را ببرید پیشکش رهبر عزیز و امامم سید علی خامنه ای و فرمانده ام حاج قاسم و به رهبرم بگویید که «اگر در بین مردمان زمان خودت و کلامت غریبید ما اینجا برای اجرای فرمان شما آمده ایم و آماده تا سرمان برود و سر شما سلامت باشد.»

رهبر انقلاب قبل از مراسم تشییع در تهران در جمع اعضای خانواده محسن حججی و در کنار تابوت او حضور پیدا کردند و خطاب به خانواده شهید گفتند:

ببینید چه غوغایی در کشور راه افتاده به‌خاطر شهادت این جوان. شهید خیلی هستند؛ همه شهدا هم پیش خدای متعال عزیزند لکن یک خصوصیتی در این جوان وجود داشته -خداوند هیچ‌وقت کارش بدون حکمت نیست- اخلاص این جوان و آن نیّت پاک این جوان و به موقع حرکت کردن این جوان و نیاز جامعه به این‌جور شهادتی، این موجب شده که خدای متعال، نام این جوان شما را، شهید شما را، بلند کرد؛ بلندمرتبه کرد. کمتر شهیدی را ما سراغ داریم که این‌جور خدای متعال او را در چشم همه عزیز کرده باشد. خداوند جوان شما را عزیز کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار خانواده شهید محسن حججی

این شهید والامقام ، نشانه خدا و سخنگوی شهدای مظلوم و سر جدا است.

خداوند به‌ واسطه مجاهدت محسن عزیز، ملت ایران را عزیز و سربلند کرد و او را نماد نسل جوان انقلابی و معجزه جاری انقلاب اسلامی قرار داد.

بیانیه سردار شهید حاج  قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس:

مردم دلاور و امت حزب‌الله خصوصاً خانواده شهید محسن حججی مطمئن باشند که فرزندان دلیر شما انتقام این اقدام ددمنشانه را با تصمیمی قاطعانه که همانا ریشه‌کن کردن شجره خبیثه وهابیت و تروریسم از جهان اسلام است خواهند گرفت... به حلقوم بریده این شهید عزیز راه اباعبدالله (ع) سوگند یاد می‌کنیم که از تعقیب این شجره ملعونه و نابودی این غده خطرناک برآمده در پیکر جهان اسلام تا آخرین نفرشان از پای نخواهیم نشست.

وصیت شهید حججی در فایل صوتی به تنها فرزندش

سلام علی آقا، سلام باباجان، سلام پسر گلم، چند کلمه‌ای هم می‌خواستم با تو حرف بزنم، ببخشید که باباجان در سن کودکی رهایت کردم و رفتم!... اسمت را گذاشتم علی تا مولا و پیشوایت، الگویت علی (ع) شود!... می‌خواهم طوری علی‌وار (ع) زندگی کنی که یکی از سربازان امام زمان (عج) شوی...

افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
حِلمای حرم
بستن

حلمای حرم

۶,۵۰۰ تومان ۵,۲۰۰ تومان

حلمای حرم --- شهید مدافع حرم میثم نجفی

مشخصات شهید میثم نجفی

*نام و نام خانوادگی: میثم نجفی

*نام پدر : على محمد

*محل تولد : ورامین

*تاریخ ولادت: ۱۳۶۷/۲/۱۰

*تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۹/۱۲

*محل شهادت: حلب

*نحوه شهادت: توسط تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۲۷ سال

*محل مزار : گلزار شهدای قرچک ، امامزاده بی بی زبیده (ع)

*کتاب مربوط به این شهید: حلمای حرم

 

حلمای حرم --- شهید مدافع حرم میثم نجفی

 

دلنوشته همسر شهید مدافع حرم میثم نجفی

سال 93 برای یک ماموریت به عراق رفت. به من گفت: « به کسی نگو! » و برایم خیلی سخت بود که می بایست به تنهایی ، حضور او در یک کشور دیگر را تحمل می کردم، خیلی نگرانش بودم و نمی توانستم نگرانیم را مخفی کنم و خانوده ام متوجه نگرانی بیش از حدم شده بودند. دو هفته این ماموریت طول کشید و خودش گفت که در درگیری یک گلوله از کنار سرش گذشته و خدا رو شکر کردم که سالم برگشته بود .....

وصیتنامه شهید مدافع حرم میثم نجفی

مادرشهید

بخش عمده ای از وصیت نامه ی میثم خصوصی و خانودگی است ، اما از لابه لای خطوط آن سفارش هایی وجود دارد که می توان آن ها را برای نسل جوان بازگو کرد تا با میثم و دیدگاه هایش آشنا شوند .

وصیت نامه میثم این گونه آغاز می شود « اینجانب میثم نجفی فرزند علی محمد در صحت و سلامت جسم و عقل در روز پنجشنبه بیست و هشتم مهر نود و چهار مطابق با هشتم محرم الحرام هزارو چهارصد سی وهفت (هجری قمری ) درشهر . . پادگان ...به شرح ذیل وصیت می کنم :

من کوچک تر از آن هستم که بخواهم برای دیگران وصیتی داشته باشم ، ولیکن از روی توصیه ی دین و ائمه اطهار چند خطی را می نگارم . از ابتدا همه ی بستگانم را به رعایت تقوا و حرکت در مسیر ناب و پر ارزش اسلام اصیل سفارش می کنم و توصیه می کنم بندگی خدای منان را هیچ گاه فراموش نکنید ... » در ادامه توصیه های خود به تربیت فرزند اشاره دارد و تأکید می کند که : « اسلام را باید با دلیل و مستند به کودکان یاد داد تا اعتقادات شان از ریشه محکم باشد . »

در جایی دیگر از من خواسته اند تا هر چه از اموالش باقی مانده است را محاسبه کرده و خمس آن را پرداخت نمایم . حتی خواسته است که مبلغی به عنوان رد مظالم به دفتر مرجع تقلیدش بدهم که اگر ناخواسته کم کاری کرده باشد یا ندانسته از بیت المال استفاده ی نموده باشد ، به نوعی جبران شود.

 

مزار شهید مدافع حرم میثم نجفی

-فرزند-شهید-مدافع-حرم

همسر و فرزند شهید مدافع حرم میثم نجفی

  همسر و فرزند شهید مدافع حرم تشییع-پیکر  
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%تمام شد
ابوعلی کجاست؟
بستن

ابوعلی کجاست؟

۱۳,۰۰۰ تومان ۱۰,۴۰۰ تومان

ابوعلی کجاست؟  ---  زندگی نامه خود گفته شهید مرتضی عطایی معروف به ابوعلی

 جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون

مشخصات شهید مرتضی عطایی (ابوعلی)

*نام و نام خانوادگی: مرتضی عطایی

*نام پدر : حیدر

*محل تولد : مشهد

*تاریخ ولادت: ۱۳۵۵/۱۲/۰۴

*تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۰6/۲۱

*محل شهادت: لاذقیه - سوریه

*نحوه شهادت: تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۴۰ سـال

*محل مزار : بهشت رضا (ع) - مشهد

*قطعه و ردیف و شماره : ۸-11-15

*کتاب مربوط به این شهید: ابوعلی کجاست؟ - مصطفی و مرتضی

 

ابوعلی کجاست؟  ---  گفت‌وگو با شهید مرتضی عطایی (ابوعلی)

مرتضی عطایی روز ۴ اسفند ماه سال ۱۳۵۵ در شهر مقدس مشهد به دنیا آمد، در همان محل تولدش تحصیلات دوره ابتدایی و متوسطه را سپری کرد و سپس در مغازه پدرش -تاسیسات ساختمان- مشغول به کار شد. وی در ۲۳ سالگی ازدواج کرد و صاحب یک دختر و یک پسر شد. همچنین ابوعلی یکی از بهترین دوستان شهید مصطفی صدرزاده و شهید مهدی صابری قبل از شهادتشان بود و شهادت این عزیزان خود دلیل بیشتر شدن شوق مرتضی به شهادت بود.

 رشادت های ابوعلی در درگیری های تل قرین، تدمر، دیرالعدس، بصرالحریر، القراصی و خان‌طومان به عنوان جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون نام او را به کلمه ای رعب آفرین برای تکفیری ها تبدیل کرده بود. در نهایت پس از رشادت های فراوان و چند بار مجروحیت های گوناگون، جانباز سرافراز مرتضی عطایی در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۹۵ و همزمان با روز عرفه در منطقه لاذقیه به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست.
مرتضی عطایی

متن وصیت نامه شهید مرتضی عطایی (ابوعلی)

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم اینجانب مرتضی عطائی ثواب زیارت امام حسین(ع) و دو رکعت نماز تحت قبه سیدالشهدا (ع) در تاریخ هفدهم شهریور ماه 1390 مصادف با نهم شوال 1432 را که به جا آوردم برسد به کسانی که در تشییع جنازه‌ام شرکت کرده‌اند، غسلم داده‌ و کفنم کرده و به خاک سپرده و در مراسم تعزیه‌ام شرکت می‌کنند هدیه نموده و امیدوارم خداوند متعال، اربابم ابا عبدالله الحسین(ع) را شفیع و دستگیرشان در یوم الحسرت قرار دهد ان شاالله. ضمنا همه را تحت قبه دعا نمودم مخصوصا تمامی همسفرانی که اینجانب را همراهی کردند و احتمالا از من دلخور و یا رنجیده شده‌اند. برای شب اول قبرم دعا نموده و در زیارت عاشورایی که از تاریخ دهم محرم الحرام تا اربعین بعد از نماز صبح که انشاءالله تحت قبه می‌خوانم دعا گویم و برای فرج امام زمان(عج) بسیار دعا کنید که فرجمان در فرج آقا و مولایمان صاحب الزمان(عج) است. از همه حلالیت می‌طلبم مخصوصا همسرم مریم، دخترم نفیسه و پسرم علی. وصیت-نامه-شهید

مزار شهید مرتضی عطایی (ابوعلی)

مزار شهید مرتضی عطایی

تصویری از شهید مرتضی عطایی (ابوعلی) با سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی

عکس-با-سردار-سلیمانی
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
-20%
شهید محمدرضا دهقان امیری
بستن

یک روز بعد از حیرانی

۶۰,۰۰۰ تومان ۴۸,۰۰۰ تومان

یک روز بعد از حیرانی  --   شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان امیری

بسیجی تکاور

مشخصات شهید محمد رضا دهقان امیری

*نام و نام خانوادگی: محمد رضا دهقان امیری

*نام پدر : علی

*محل تولد : تهران

*تاریخ ولادت:  ۱۳۷۴/۰۴/۰۹

*تاریخ شهادت :  ۱۳۹۴/۰۸/۲۱

*محل شهادت: سوریه - حلب

*نحوه شهادت: تروریست های تکفیری

*مدت عمر: ۲۰ سال

*محل مزار : گلزار شهدای علی اکبر چیذر

*کتاب مربوط به این شهید: یک روز بعد از حیرانی

 

یک روز بعد از حیرانی  --   شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان امیری

شهید محمدرضا دهقان امیری نهم تیر ماه سال ۱۳۷۴ در تهران به دنیا آمد. پدرش علی نام داشت. وی در دبیرستان علوم و معارف اسلامی امام صادق (ع) تحصیل نمود و دانشجوی سال سوم فقه وحقوق اسلامی در مدرسه عالی شهید مطهری بود که به عنوان بسیجی تکاور در ماه محرم به سویه اعزام شد، تا از حریم آل الله در مقابل تروریست های تکفیری دفاع کند. سرانجام در روز بیست و یک آبان ماه سال ۱۳۹۴ در حومه شهر حلب (سوریه) طی عملیات محرم به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در میعادگاه همیشگی اش پلزار شهدای امامزاده علی اکبر (ع) چیذر، آرام گرفت.

  شهید-محمدرضادهقان

متن وصیت نامه شهید مدافع حرم محمد حسین محمد خانی

«و فدیناه بذبح العظیم» او را به قربانی بزرگی بازخردییم. سوره مبارکه صافات آیه ۱۰۷ اینجانب «محمدرضا دهقان امیری» فرزند علی در سلامت کامل روانی و جسمی و در آرامش کامل شهادت می‌دهم و به یگانگی حضرت حق و شهادت می‌دهم به دین مبین اسلام و قرآن و نبوت خاتم الانبیاء. حضرت محمد (ص) و امامت امیرالمومنین حیدر کرار علی ابن ابی طالب (ع) و یازده فرزند ایشان که آخرینشان حضرت حجت قائم آل محمد (عج) برپاکننده عدل علوی در جهان و منتقم خون مادر سادات خانوم فاطمه الزهرا (س) می‌باشد (الهم عجل لولیک الفرج) با سلام بر همه دوستان، آشنایان و اقوام و... این حقیر از همه شما عزیزان تقاضای حلالیت دارم و تشکر می‌کنم از پدر و مادر عزیزتر از جانم که تمام تلاش خود برای نشان دادن راه سعادت به فرزندشان انجام دادند و این حقیر حتی نتوانستم قدر کوچکی از این فداکاری‌ها را پاسخ دهم از این دو بزرگوار حلالیت می‌خواهم و از صمیم قلب نیازمند دعایشان هستم؛ و تشکر می‌کنم از برادر عزیزم و امیدوارم که شهادت و روحیه جهادی را سرلوحه خود قرار دهی و همچنین خواهر عزیزم و حامی همیشگی من که نهایت لطف را بر من داشته است و من فقط با بدی پاسخش را دادم امیدوارم هم اکنون نیز دعایت را برای برادرت دریغ نکنی و همیشه به یادش و زینب گونه پایداری کنی. از همه دوستان دانشگاه و مسجد و استادان و مربیانم و ... درخواست حلالیت دارم و از شما دوستان می‌خواهم این حقیر را از دعای خیرتان محروم نفرمایید و اگر کوتاهی کردم در حق شما عزیزان به بزرگواری خود عفو کنید و از حقی که بر گردنم دارید درگذرید. براساس آیه مبارکه ۱۵۶ سوره بقره «الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا الله و انا الیه راجعون» آن‌ها که هرگاه مصیبتی به آن‌ها رسد صبوری کنند و گویند ما از آن خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم. صبر را سرلوحه خود قرار دهید و مطمئن باشد که هر کسی از این دنیا خواهد رفت و تنها کسی که باقی می‌ماند خداوند متعال است اگر دلتان گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید غم شما از غم ام الصائب خانوم زینب کبری (س) کوچک قرار است روضه ابا عبدلله و خانوم زینب کبری فراموش نشود و حقیقتا مطمئن باشید که تنها با یاد خداست که دل‌ها آرام می‌گیرد. قال الحسین (ع): «إن کان دین محمّد لم‌یستقم الاّ بقتلی فیاسیوف خذینی» اگر دین محمد تداوم نمی‌یابد مگر با کشته شدن من، پس ای شمشیر‌ها مرا در بر گیرید.

بال هایم هوس با تو پریدن دارد

بوسه بر خاک قدم‌های تو چیدن دارد

من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست

و از آن روز سرم میل بریدن دارد

غالبا آن گذری که خطرش بیشتر است ‌ می‌شود قسمت آنکه جگرش بیشتر است

قیمت عبد به افتادن در سجادست

سنگ فرشی حرم دوست زرش بیشتر است

خانه‌ای است در این جا که کریم از همه

سر این کوچه اگر رهگذرش بیشتر است

دل ما سوخت در این راه، ولی ارزش داشت

هر که اینگونه نباشد ضررش بیشتر است

بی سبب نیست که آواره هر دشت شدیم

هر که عاشق شود اصلا سفرش بیشتر است

هر گدایی برسد لطف که دارد، اما

به گدایان برادر نظرش بیشتر است

ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺧﺪﯾﺠﻪ ﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﻣﺎ ﺩﯾﺪﯾﻢ

ﺩﺭ ﺟﻤﺎﻟﺶ ﻛﻪ ﺟﻼ‌ﻝ ﭘﺪﺭﺵ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ

وسعت روح بدن را به فنا می‌گیرد

غیر زینب چه کسی درد سرش بیشتر است

و من الله توفیق

محمد رضا دهقان امیری

۹۴/۶/۱۴

تهران

مزار شهید مدافع حرم محمد

مزار شهید محمدرضا دهقان امیری

متن روی مزار شهید مدافع حرم محمد

من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست

و از آن روز سرم میل بریدن دارد

 

تصویر شهید محمد رضا دهقان امیری

  شهید-محمدرضا-دهقان
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%
مصطفی و مرتضی
بستن

مصطفی و مرتضی

۳۵,۰۰۰ تومان ۲۸,۰۰۰ تومان
مصطفی و مرتضی --- خاطرات خود گفتۀ شهید مرتضی عطایی (ابوعلی)
افزودن به علاقه مندی
افزودن به سبد خرید
-20%تمام شد
ملاقات در ملکوت
بستن

ملاقات در ملکوت

۱۴,۰۰۰ تومان ۱۱,۲۰۰ تومان

کتاب «ملاقات در ملکوت» روایتی مادرانه از زندگی «شهید احمد محمدِ مشلب »

  کتاب ملاقات در ملکوت خاطرات شهید مدافع حرم احمد محمد مشلب از زبان مادر شهید است . ایشان متولد 9 شهریور 1374 در شهر نبطیه لبنان است و در تاریخ 10 اسفند 1394 در حلب سوریه به شهادت رسید.
افزودن به علاقه مندی
اطلاعات بیشتر
بهترین قیمت

بهترین قیمت

بالاترین کیفیت

بالاترین کیفیت

پرداخت امن

پرداخت امن

پشتیبانی سریع

پشتیبانی سریع

تحویل اکسپرس

تحویل اکسپرس

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

فیس بوک توییتر اینستاگرام یوتیوب پینترست

همراه با ما

اتاق خبر سایت ما

فروش در سایت ما

فرصت‌های شغلی

تماس با سایت ما

درباره سایت ما

خدمات مشتریان

پاسخ به پرسش‌های متداول

رویه‌های بازگرداندن کالا

شرایط استفاده

حریم خصوصی

گزارش باگ

راهنمای خرید از سایت ما

نحوه ثبت سفارش

رویه ارسال سفارش

شیوه‌های پرداخت

هفت روز هفته ، ۲۴ ساعت شبانه‌روز پاسخگو هستیم    شماره تماس :  09354642245       آدرس ایمیل :   info@shohadabook.ir

بسم رب الشهداء و الصديقين

و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل االله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا بحمدلله و ان شاءالله در راه پاسداری خون شهیدان از اولین آن حضرت هابیل علیه السلام ، خون پاک ارباب بی کفنمان حسین بن علی علیه السلام و تک تک انسان های پاکی که در راه امام زمانشان حضرت مهدی عجل لله تعالی فرجه الشریف  علیه اسلام به شهادت رسیدند ایجاد گردید. فروشگاه اینترنتی  کتاب شهدا با تقسیم بندی عناوین کتاب شهدا ، از قبیل شهدا تاریخ ، شهدا انقلاب ، شهدا دفاع مقدس ، شهدا مدافع حرم ، شهدا گمنام ، شهدا ترور ، شهدا ماموریت ، شهدا زن ، شهدا آزاده ، شهدا جانباز ، شهدا امربه معروف تشکیل شده است که عاشقان کتب شهدا می توانند کتاب مورد نظر را از فروشگاه انتخاب ، مختصری از خاطرات ، عکسها ، فیلم و ... کتاب شهید مورد نظر مشاهده درصورت علاقه مندی درخواست خرید را انجام و بعد از پرداخت وجه به شکل اینترنتی و ثبت آدرس دقیق پستی ، کتاب را تحویل بگیرند. لازم بذکر است بعلت گستردگی کتب شهدا و حساسیت در ثبت خاطرات شهدا در اوایل کار از کتب کمتری بهره می بریم که ان شاءالله به دعای مادر شهدا ، زهرای بتول سلام الله علیها بر توانمان اضافه و کتب بیشتری را بارگزاری خواهیم نمود . لذا ثبت انتقادات و پیشنهادات در بهتر شدن  فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا راه گشاه خواهد بود .  التماس دعا

استفاده از مطالب فروشگاه اینترنتی کتاب شهدا چون برای زنده نگه داشتن فرهنگ ایثار و شهادت می باشد ، کاملا" آزاد بوده و از نظر شرعی مشکلی ندارد . التماس دعا

فروشگاه
علاقه مندی
0 آیتم سبد خرید
حساب کاربری
خانه
  • منو
  • دسته بندی ها
  • کتب شهدا دفاع مقدس
  • کتب تقریظ شده توسط مقام معظم رهبری
  • کتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
  • کتاب شهدا مخصوص کودکان و نوجوانان
  • کتب خاطرات رزمندگان اسلام
  • یادگاری از شهدا
  • خانه
  • فروشگاه
    • فروشگاه
    • سبد خرید
    • تسویه حساب
    • حساب کاربری
  • درباره ما
  • تماس با ما

سبد خرید

بستن
بازگشت به بالا